پرش به محتوا

رساله حملیه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت')
خط ۳۷: خط ۳۷:
# یا آن را در مقام بیان انواع محمول‎هایی که عین موضوعند ذکر‎ کرده‎‎اند؛ چنان‎که [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] این راه را رفته است.
# یا آن را در مقام بیان انواع محمول‎هایی که عین موضوعند ذکر‎ کرده‎‎اند؛ چنان‎که [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] این راه را رفته است.
# یا به‎صورت پراکنده‎ و به‎مناسبت‎هایی به آن پرداخته‎اند؛ چنان‎که بیشتر منطق‎دانان چنین کرده‎اند.
# یا به‎صورت پراکنده‎ و به‎مناسبت‎هایی به آن پرداخته‎اند؛ چنان‎که بیشتر منطق‎دانان چنین کرده‎اند.
در این‎ میان‎، [[زنوزی، علی بن عبدالله|مدرس زنوزی]] در رساله حملیه، منطقی‎ترین راه را رفته است و مباحث‎ حمل‎ را از اساسی‎ترین نقطه آن آغاز‎ کرده‎، در‎ یک سیر منطقی دقیق جایگاه بحث از‎ «حمل‎ الشيء علی نفسه» را مشخص و مشکلات آن را بررسی کرده است.<ref>ر.ک: ابوترابی، احمد، ص44</ref>.
در این‎ میان‎، [[زنوزی، علی بن عبدالله|مدرس زنوزی]] در رساله حملیه، منطقی‌ترین راه را رفته است و مباحث‎ حمل‎ را از اساسی‌ترین نقطه آن آغاز‎ کرده‎، در‎ یک سیر منطقی دقیق جایگاه بحث از‎ «حمل‎ الشيء علی نفسه» را مشخص و مشکلات آن را بررسی کرده است.<ref>ر.ک: ابوترابی، احمد، ص44</ref>.


وی بحث‎ خود‎ را از رابطه دو مفهوم‎ آغاز‎ می‎کند‎ و می‎‎گوید‎: اگر دو مفهوم با هم رابطه‎‎ای‎ داشته باشند، به‎گونه‎ای که یکی قرار است بر دیگری واقع‎ شود‎، این ارتباط یا از طریق حمل‎ هوهو (حمل مواطات) است‎ یا‎ حمل ذوهو و اشتقاقی. بنا به تعریف وی، حمل ذوهو، حملی است که محمول با واسطه‎ واژه‎‎هایی مانند: «ذو»، «في» و «له» بر‎ موضوع‎ حمل می‎شود‎؛ چنان‎که می‎گوییم: «سفیدی‎ در‎ جسم است»، «فلان شخص دارای مال است» و «هر تألیف‎شده‎ای دارای تألیف‎کننده‎‎ای‎ است»، ولی «حمل هوهو (مواطات)»، به‎ ‎هیچ‎یک‎ از‎ واژه‎‎های فوق نیاز ندارد‎، بلکه محمول آن مستقیماً بر موضوع حمل می‎شود؛ چنان‎که می‎گوییم: «انسان، حیوان‎ ناطق‎ است».
وی بحث‎ خود‎ را از رابطه دو مفهوم‎ آغاز‎ می‎کند‎ و می‎‎گوید‎: اگر دو مفهوم با هم رابطه‎‎ای‎ داشته باشند، به‎گونه‎ای که یکی قرار است بر دیگری واقع‎ شود‎، این ارتباط یا از طریق حمل‎ هوهو (حمل مواطات) است‎ یا‎ حمل ذوهو و اشتقاقی. بنا به تعریف وی، حمل ذوهو، حملی است که محمول با واسطه‎ واژه‎‎هایی مانند: «ذو»، «في» و «له» بر‎ موضوع‎ حمل می‎شود‎؛ چنان‎که می‎گوییم: «سفیدی‎ در‎ جسم است»، «فلان شخص دارای مال است» و «هر تألیف‎شده‎ای دارای تألیف‎کننده‎‎ای‎ است»، ولی «حمل هوهو (مواطات)»، به‎ ‎هیچ‎یک‎ از‎ واژه‎‎های فوق نیاز ندارد‎، بلکه محمول آن مستقیماً بر موضوع حمل می‎شود؛ چنان‎که می‎گوییم: «انسان، حیوان‎ ناطق‎ است».
خط ۵۳: خط ۵۳:
[[زنوزی، علی بن عبدالله|زنوزی]] در پاسخ به این کلام سید سند، باز این سخن را تکرار می‎کند که تکرار در‎ ادراک‎، موجب تکرار در مدرک نمی‎شود و تأکید می‎کند که «حمل الشيء علی نفسه»، تنها در جایی پذیرفتنی است که بتوان تعددی برای موضوع و محمول در نظر گرفت<ref>ر.ک: همان</ref>.  
[[زنوزی، علی بن عبدالله|زنوزی]] در پاسخ به این کلام سید سند، باز این سخن را تکرار می‎کند که تکرار در‎ ادراک‎، موجب تکرار در مدرک نمی‎شود و تأکید می‎کند که «حمل الشيء علی نفسه»، تنها در جایی پذیرفتنی است که بتوان تعددی برای موضوع و محمول در نظر گرفت<ref>ر.ک: همان</ref>.  


ابن ‎سینا، گاهی «ماهیّت» را به‎نام «وجود خاص» می‌خواند. این ‎کاربرد، از جهتی ابهام‎آمیز به‎ نظر‎ می‎رسد؛ زیرا مقصود از «وجود خاص»، غالباً ً همان عینیّت خارجی اشیاء است‎ که‎ به‎ ذهن درنمی‎آید؛ درحالی‎که «ماهیّت» از دیدگاه ابن ‎سینا مفهومی است حاکی از حقیقت اشیاء که در‎ ذهن‎ آدمی‎ نقش می‎بندد. از این حیث، بین «ماهیّت» و «وجود خاص» دوگانگی کامل برقرار‎ است‎ و ازاین‎رو نمی‎توان یکی را به ‎نام دیگری خواند. [[زنوزی، علی بن عبدالله|آقا علی مدرّس زنوزی]]، در‎ این رساله بیان جالبی دارد که تا حدّ زیادی‎ راهگشای این مسئله است. وی در تبیین‎ فرق‎ بین مفاهیم وجودی و مفاهیم ماهوی می‎گوید‎ که‎ مفاهیم‎ وجودی‎ و مفاهیم‎ ماهوی دارای یک‎ وجه‎ مشترکند و آن اینکه هر دو، بدون وساطت امر دیگری، از حقایق خارجی انتزاع می‎گردند، ولی تفاوت‎ آن دو‎ در «حیثیّت انتزاع» است؛ بدین معنی که‎ مفاهیم‎ وجودی،‎ به‎ اعتبار‎ موجود‎ بودنشان و مفاهیم ماهوی، به اعتبار محدود بودنشان از حقایق خارجی انتزاع می‎شوند<ref>ر.ک: موسویان، سید حسین، ص251؛ متن کتاب، ص42-40</ref>.  
ابن ‎سینا، گاهی «ماهیّت» را به‎نام «وجود خاص» می‌خواند. این ‎کاربرد، از جهتی ابهام‎آمیز به‎ نظر‎ می‎رسد؛ زیرا مقصود از «وجود خاص»، غالباً ً همان عینیّت خارجی اشیاء است‎ که‎ به‎ ذهن درنمی‎آید؛ درحالی‎که «ماهیّت» از دیدگاه ابن ‎سینا مفهومی است حاکی از حقیقت اشیاء که در‎ ذهن‎ آدمی‎ نقش می‎بندد. از این حیث، بین «ماهیّت» و «وجود خاص» دوگانگی کامل برقرار‎ است‎ و ازاین‎رو نمی‌توان یکی را به ‎نام دیگری خواند. [[زنوزی، علی بن عبدالله|آقا علی مدرّس زنوزی]]، در‎ این رساله بیان جالبی دارد که تا حدّ زیادی‎ راهگشای این مسئله است. وی در تبیین‎ فرق‎ بین مفاهیم وجودی و مفاهیم ماهوی می‎گوید‎ که‎ مفاهیم‎ وجودی‎ و مفاهیم‎ ماهوی دارای یک‎ وجه‎ مشترکند و آن اینکه هر دو، بدون وساطت امر دیگری، از حقایق خارجی انتزاع می‎گردند، ولی تفاوت‎ آن دو‎ در «حیثیّت انتزاع» است؛ بدین معنی که‎ مفاهیم‎ وجودی،‎ به‎ اعتبار‎ موجود‎ بودنشان و مفاهیم ماهوی، به اعتبار محدود بودنشان از حقایق خارجی انتزاع می‎شوند<ref>ر.ک: موسویان، سید حسین، ص251؛ متن کتاب، ص42-40</ref>.  


از جمله مباحث انتهایی کتاب که با عنوان «تحدیق عرشی و تحقیق ملکوتی» مطرح شده است، بررسی این قانون است: «هر فاعلی فعلش مثل طبیعتش است» که مطابق با این آیه از قرآن است: '''قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ''' ﴿الإسراء: 84﴾. این قانون از اعاظم فلاسفه مکرمین نقل شده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص65</ref>.  
از جمله مباحث انتهایی کتاب که با عنوان «تحدیق عرشی و تحقیق ملکوتی» مطرح شده است، بررسی این قانون است: «هر فاعلی فعلش مثل طبیعتش است» که مطابق با این آیه از قرآن است: '''قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ''' ﴿الإسراء: 84﴾. این قانون از اعاظم فلاسفه مکرمین نقل شده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص65</ref>.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش