۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یاش' به 'یاش') |
جز (جایگزینی متن - 'ید' به 'ید') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
در سن دوازدهسالگی همراه مرحوم والد به اصفهان آمدیم. پدرم در مدرسه ملاعبدالله واقع در بازار بزرگ اصفهان حجرهای برایم گرفت. از این زمان در درس مرحوم «حاج شیخ علی یزدی» حاضر شدم و مغنی و تمام شرح لمعه و مطول را خواندم.<ref>ر.ک: همان، صفحه یا</ref> | در سن دوازدهسالگی همراه مرحوم والد به اصفهان آمدیم. پدرم در مدرسه ملاعبدالله واقع در بازار بزرگ اصفهان حجرهای برایم گرفت. از این زمان در درس مرحوم «حاج شیخ علی یزدی» حاضر شدم و مغنی و تمام شرح لمعه و مطول را خواندم.<ref>ر.ک: همان، صفحه یا</ref> | ||
موسوی غروی، شیوه تحصیلش را اینچنین توضیح | موسوی غروی، شیوه تحصیلش را اینچنین توضیح میدهد: «اینجانب از آغاز تحصیل به حفظ قرآن پرداختم. هنگام تعلم قواعد و ادبیات عرب، تمام اشعاری که در کتب ادبی مورد استشهاد بود، به حافظه میسپردم... نهجالبلاغه و بسیاری از روایات چهار کتاب [کتب اربعه شیعه] و کتب صدوق را حفظ کردم. قصائد سبعه ابن ابی الحدید و قصیده برده و قصیده فرزدق در مدح حضرت سجاد(ع) و قصیده شنفری و اشعار شعراء نامی عرب و اکثر دیوان متنبی و اشعار حکماء ادب فارسی مانند مولوی، سعدی، حافظ، سنایی و سائر شعرای معروف، هرچه را پسندیدم، حفظ نمودم. دوره بحارالانوار را مطالعه و اخباری که مورد استشهاد واقع میشد حفظ کردم و بسیاری از متون کلمات علماء را در مطالب عدیده و اکثر منظومه منطق و منظومه حکمت سبزواری را از بر نمودم. سرانجام در سن بیستوپنج سالگی حدود چهل هزار روایت در حافظه داشتم.»<ref>ر.ک: همان، صفحه یب</ref> | ||
== اساتید == | == اساتید == | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
او در اتوبیوگرافیش (سرگذشت خودنوشت) مینویسد: در ابتدا تحصیل و سپس تعلیم، تمایل چندانی به نشستن بر منبر و ایراد سخنرانی نداشتم و بیشتر دوستدار تحقیق و تدریس بودم؛ اما به امر حکیم و فقیه وارسته مرحوم حاجآقا رحیم ارباب که فرمودند: «ارشاد و هدایت مردم بر شما فرض است». به وعظ و تبلیغ پرداختم. | او در اتوبیوگرافیش (سرگذشت خودنوشت) مینویسد: در ابتدا تحصیل و سپس تعلیم، تمایل چندانی به نشستن بر منبر و ایراد سخنرانی نداشتم و بیشتر دوستدار تحقیق و تدریس بودم؛ اما به امر حکیم و فقیه وارسته مرحوم حاجآقا رحیم ارباب که فرمودند: «ارشاد و هدایت مردم بر شما فرض است». به وعظ و تبلیغ پرداختم. | ||
روش من در تبلیغ از ابتدا چنین بود که از راه استدلال به کتاب و سنت و ادله عقلیه با بدعتهای فراوان و اسرائیلیات و اخبار مبدعین و جعّالین و غلاة و منحرفین از مذهب امامیه به مبارزه و محاجه پرداختم و کثیری از اخبار منحوله و بیاساس را با استدلال کامل ابطال نمود و اخبار مبهمه و مشکله را توضیح داده، حق آنها را ثبت نمودم... [تحقیقاتم اگرچه از یکسو موردتوجه افراد دانشور قرار گرفت] اما از دیگرسو سبب شد که از آزار و مخالف و بدگوییها و تهمتهای تفرقهافکنان و اهل بعدت و افراد عوامفریب در امان نمانم. مخالفان تا توانستند سعی در پراکندن مردم از حوزه وعظ و تعلیم و تدریس من نمودند و در نتیجه چنانکه شایسته است تحقیقات و آراء علمی اینجانب موردتوجه و عمل قرار نگرفت.<ref>همان، صفحات ید و یه</ref> و در جای دیگر مینویسد: «با نهایت تأسف اعلام | روش من در تبلیغ از ابتدا چنین بود که از راه استدلال به کتاب و سنت و ادله عقلیه با بدعتهای فراوان و اسرائیلیات و اخبار مبدعین و جعّالین و غلاة و منحرفین از مذهب امامیه به مبارزه و محاجه پرداختم و کثیری از اخبار منحوله و بیاساس را با استدلال کامل ابطال نمود و اخبار مبهمه و مشکله را توضیح داده، حق آنها را ثبت نمودم... [تحقیقاتم اگرچه از یکسو موردتوجه افراد دانشور قرار گرفت] اما از دیگرسو سبب شد که از آزار و مخالف و بدگوییها و تهمتهای تفرقهافکنان و اهل بعدت و افراد عوامفریب در امان نمانم. مخالفان تا توانستند سعی در پراکندن مردم از حوزه وعظ و تعلیم و تدریس من نمودند و در نتیجه چنانکه شایسته است تحقیقات و آراء علمی اینجانب موردتوجه و عمل قرار نگرفت.<ref>همان، صفحات ید و یه</ref> و در جای دیگر مینویسد: «با نهایت تأسف اعلام میدارم که عمر من در شهر اصفهان گذشت بیآنکه بتوانم به هدف منشود و مقصود نائل آیم و بیآنکه اهل علم و دانش و تحقیق از من بهرهای گرفته باشند».<ref>همان، صفحه یو</ref> | ||
== برخی ویژگیها == | == برخی ویژگیها == |
ویرایش