۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'یاش' به 'یاش') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
[[مويد، يحيي بن حمزه|یحیی بن حمزه]]، در آغاز کتاب، پنج وجه بر برتری علم کلام بر سایر علوم میآورد: اول: اینکه غرض از این علم، شناخت خداست و بدون شک او اشرف معلومات است؛ دوم: قوت و وثاقت ادله این علم؛ سوم: شدت احتیاج به آن؛ چون سعادت، اهم مطالب و اجل مقاصد انسان است؛ چهارم: احتیاج سایر علوم به این علم؛ پنجم: خساست ضد این علم و اینکه شرف الشيء يسفتاد من خساسة ضده<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص26-27</ref>. | [[مويد، يحيي بن حمزه|یحیی بن حمزه]]، در آغاز کتاب، پنج وجه بر برتری علم کلام بر سایر علوم میآورد: اول: اینکه غرض از این علم، شناخت خداست و بدون شک او اشرف معلومات است؛ دوم: قوت و وثاقت ادله این علم؛ سوم: شدت احتیاج به آن؛ چون سعادت، اهم مطالب و اجل مقاصد انسان است؛ چهارم: احتیاج سایر علوم به این علم؛ پنجم: خساست ضد این علم و اینکه شرف الشيء يسفتاد من خساسة ضده<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص26-27</ref>. | ||
این کتاب از اهم مؤلفات [[مويد، يحيي بن حمزه|امام یحیی بن حمزه علوی]] است. وی خلاصهای از اندیشهها و آرای فکری و | این کتاب از اهم مؤلفات [[مويد، يحيي بن حمزه|امام یحیی بن حمزه علوی]] است. وی خلاصهای از اندیشهها و آرای فکری و کلامیاش را در آن ارائه کرده است. [[مويد، يحيي بن حمزه|یحیی بن حمزه]] از ائمه زیدیه در قرن هشتم هجری و مرجع آرای کلامی آنان است. این اثر تمام مسائل کلامی و عقیدتی اسلامی را علاوه بر پاسخ به شبهاتی که ملحدان و مشککان در عقاید اسلامی وارد میکنند، داراست<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص6</ref>. | ||
دیدگاههای [[مويد، يحيي بن حمزه|یحیی بن حمزه]] در این کتاب، حول تجزیه و تحلیل تمام نظرات در مسائل اعتقادی با روایت کلیه شواهد و سپس نقد و سنجش میان آنها بهصورت روشمند، دور میزند. نخستین چیزی که توجه خواننده را در روش [[مويد، يحيي بن حمزه|امام یحیی بن حمزه]] به خودش جلب کرده و تحسینش را برمیانگیزد، تقسیم و دستهبندی نیکوی او از مطالب بهصورتی دقیق و مفصل است. این کتاب دو جلدی در ده باب نوشته شده؛ نویسنده در باب اول، از وجوب نظر (نگاه دقیق) سخن گفته و در باب دوم، درباره ادله اثبات صانع صحبت کرده است. وی باب سوم را به دو بخش تقسیم کرده: در بخش اولش، به پاسخ بیگانگان از اسلام (خارجین از اسلام) مانند فلاسفه و صائبه و طبائعیه و بتپرستان و دوگانهپرستان (ثنویان) و مجوس و باطنیه و مسیحیان پرداخته و در بخش دوم، بر مخالفین از اهل قبله (مخالفانِ مسلمان) مانند نظام و کعبی و صیمری پاسخ گفته و پس از آن به بحث از خلق افعال عباد، پرداخته است. او در این قسمت، عدل را اثبات کرده و ادله و شواهدی را بر این ارائه میکند که بندگان خودشان افعالشان را ایجاد میکنند و خودشان مؤثر در آن هستند. یحیی، در باب چهارم، از صفات الهی مانند قدرت و علم و حیات و سمع و بصر و ادراک و ارداه و کلام صبحت میکند و در باب پنجم، از صفات سلبیه ذات الهی؛ او در این قسمت، جسم و عرض بودن و متعلقات این دو را از خدا نفی میکند. همچنین جوهر بودن، متحیّز بودن، در جهت بودن (قابل اشاره بودن)، الم (ناراحتی)، لذت و دیده شدن با چشم را از خدا نفی مینماید و پس از آن از اسامی الله و کیفیت اجرای این اسامی بر او صحبت میکند. با پایان یافتن مباحث فصل پنجم، جلد اول کتاب نیز به پایان میرسد<ref>ر.ک: همان، ص6-7</ref>. | دیدگاههای [[مويد، يحيي بن حمزه|یحیی بن حمزه]] در این کتاب، حول تجزیه و تحلیل تمام نظرات در مسائل اعتقادی با روایت کلیه شواهد و سپس نقد و سنجش میان آنها بهصورت روشمند، دور میزند. نخستین چیزی که توجه خواننده را در روش [[مويد، يحيي بن حمزه|امام یحیی بن حمزه]] به خودش جلب کرده و تحسینش را برمیانگیزد، تقسیم و دستهبندی نیکوی او از مطالب بهصورتی دقیق و مفصل است. این کتاب دو جلدی در ده باب نوشته شده؛ نویسنده در باب اول، از وجوب نظر (نگاه دقیق) سخن گفته و در باب دوم، درباره ادله اثبات صانع صحبت کرده است. وی باب سوم را به دو بخش تقسیم کرده: در بخش اولش، به پاسخ بیگانگان از اسلام (خارجین از اسلام) مانند فلاسفه و صائبه و طبائعیه و بتپرستان و دوگانهپرستان (ثنویان) و مجوس و باطنیه و مسیحیان پرداخته و در بخش دوم، بر مخالفین از اهل قبله (مخالفانِ مسلمان) مانند نظام و کعبی و صیمری پاسخ گفته و پس از آن به بحث از خلق افعال عباد، پرداخته است. او در این قسمت، عدل را اثبات کرده و ادله و شواهدی را بر این ارائه میکند که بندگان خودشان افعالشان را ایجاد میکنند و خودشان مؤثر در آن هستند. یحیی، در باب چهارم، از صفات الهی مانند قدرت و علم و حیات و سمع و بصر و ادراک و ارداه و کلام صبحت میکند و در باب پنجم، از صفات سلبیه ذات الهی؛ او در این قسمت، جسم و عرض بودن و متعلقات این دو را از خدا نفی میکند. همچنین جوهر بودن، متحیّز بودن، در جهت بودن (قابل اشاره بودن)، الم (ناراحتی)، لذت و دیده شدن با چشم را از خدا نفی مینماید و پس از آن از اسامی الله و کیفیت اجرای این اسامی بر او صحبت میکند. با پایان یافتن مباحث فصل پنجم، جلد اول کتاب نیز به پایان میرسد<ref>ر.ک: همان، ص6-7</ref>. |
ویرایش