۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هاى' به 'هاى') |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
«زبدةالمحققین و اسوةالسالکین، حکیم متأله و فیلسوف متبحر و مشایى مجهولالقدر، ملا رجبعلى تبریزى (م 1080ق)، از دانشمندان اهل اصطلاح در عصر صفویه و معاصر با شاه عبّاس ثانى و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین شیرازى]] و از شاگردان مبرز حکیم دانا [[میرفندرسکی، ابوالقاسم|میرزا ابوالقاسم فندرسکى استرآبادى]] (م 1050ق) بود. آنگونه که از کتب تراجم احوال برمىآید، | «زبدةالمحققین و اسوةالسالکین، حکیم متأله و فیلسوف متبحر و مشایى مجهولالقدر، ملا رجبعلى تبریزى (م 1080ق)، از دانشمندان اهل اصطلاح در عصر صفویه و معاصر با شاه عبّاس ثانى و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین شیرازى]] و از شاگردان مبرز حکیم دانا [[میرفندرسکی، ابوالقاسم|میرزا ابوالقاسم فندرسکى استرآبادى]] (م 1050ق) بود. آنگونه که از کتب تراجم احوال برمىآید، | ||
شیخ تبریزى از علماى محترم زمان و مورد توجه بزرگان عصر خود بود، تا جایى که شاه عبّاس براى اظهار احترام به منزل او رفتوآمد داشت و «وزراء به دیدارش مىشتافتند». درباره زندگى شخصى این بزرگ تذکرهها سکوت | شیخ تبریزى از علماى محترم زمان و مورد توجه بزرگان عصر خود بود، تا جایى که شاه عبّاس براى اظهار احترام به منزل او رفتوآمد داشت و «وزراء به دیدارش مىشتافتند». درباره زندگى شخصى این بزرگ تذکرهها سکوت کردهاند و اطلاع چندانى به دست نمىدهند. میرزا طاهر نصرآبادى در ذکر حال او گفته است که مدتى در مدرسه شیخ لطفاللّه اصفهان به درس و افاده سرگرم بود «بعد از آن به عبّاسآباد سکنى نموده شاه جنتمکان، شاه عبّاس ثانى بنا بر ارادتى که به ایشان داشت خانهاى در شمسآباد در بیرون حصار اصفهان براى او خرید...»<ref>تبریزی، ملا رجبعلی، ص1</ref>. | ||
==افکار== | ==افکار== | ||
«فیلسوفان مسلمان، اصولا به دو دسته تقسیم مىشوند: دسته اول آنهایى هستند که در عین مسلمانى، به اصول، مبانى و دستگاه فکرى و فلسفى خود پایبند بوده و حتىالمقدور دینشناسى و دیندارى خود را بهگونهاى سامان | «فیلسوفان مسلمان، اصولا به دو دسته تقسیم مىشوند: دسته اول آنهایى هستند که در عین مسلمانى، به اصول، مبانى و دستگاه فکرى و فلسفى خود پایبند بوده و حتىالمقدور دینشناسى و دیندارى خود را بهگونهاى سامان دادهاند که معارض با فلسفهشان نباشد. اینان هیچگاه براى تبیین اندیشه فلسفى خویش دستبهدامن آیات و روایات نشده و هرگز از گزارههاى دینى در اثبات رأى و نظر خود استفاده نکردهاند. | ||
دسته دیگر فیلسوفانى هستند که با وجود برخوردارى از نظام فکرى - فلسفى خاص (عموما مشاء) بهشدت متأثر از آموزههاى اسلامى بوده و در جاىجاى آثار بهظاهر حکمى خویش از آیات و روایات مختلف بهرهمند بوده و حتى در به کرسى نشاندن نظریهاى کاملا فلسفى، متوسل به کلام خدا | دسته دیگر فیلسوفانى هستند که با وجود برخوردارى از نظام فکرى - فلسفى خاص (عموما مشاء) بهشدت متأثر از آموزههاى اسلامى بوده و در جاىجاى آثار بهظاهر حکمى خویش از آیات و روایات مختلف بهرهمند بوده و حتى در به کرسى نشاندن نظریهاى کاملا فلسفى، متوسل به کلام خدا شدهاند. به نظر مىرسد این دسته از متفکران مسلمان سعى در جمع بین دین و فلسفه داشتهاند که البته بهرغم تکلفات بارد، توفیق چندانى در این زمینه به دست نیاوردهاند. | ||
شیخ رجبعلى تبریزى را مىتوان در زمره این گروه از فلاسفه جاى داد. فلسفه این فیلسوف منبعث از دینشناسى او و متکى بر نصوص دینى مىباشد که بعضا در آثار خود بهصراحت به نقل آیات و روایات در تأیید و تقویت احکام فلسفىاش پرداخته است. دلبستگىهاى فکرى ملا رجبعلى تنها به حوزه نصوص دینى محدود نمىشود. وى در آثارش علاقه زایدالوصفى به «اثولوجیا»ى منسوب به ارسطو نشان داده و از کتاب «قاطیغوریاس» و از نوشتههاى معلم ثانى مطالبى نقل مىکند که تعلق خاطرش را به شیوه اندیشه مشائیان قدیم، بر آفتاب مىافکند. | شیخ رجبعلى تبریزى را مىتوان در زمره این گروه از فلاسفه جاى داد. فلسفه این فیلسوف منبعث از دینشناسى او و متکى بر نصوص دینى مىباشد که بعضا در آثار خود بهصراحت به نقل آیات و روایات در تأیید و تقویت احکام فلسفىاش پرداخته است. دلبستگىهاى فکرى ملا رجبعلى تنها به حوزه نصوص دینى محدود نمىشود. وى در آثارش علاقه زایدالوصفى به «اثولوجیا»ى منسوب به ارسطو نشان داده و از کتاب «قاطیغوریاس» و از نوشتههاى معلم ثانى مطالبى نقل مىکند که تعلق خاطرش را به شیوه اندیشه مشائیان قدیم، بر آفتاب مىافکند. | ||
شیخ تبریزى از محىالدین بن عربى نیز با عنوان شیخ اکبر یاد کرده و همواره صوفیه و عرفاى اهل تفکر را مورد احترام قرار مىدهد؛ هرچند قائل به اشتراک معنوى وجود نیست و وجود را همچون «فلوطین»، فوق هستى مىداند. | شیخ تبریزى از محىالدین بن عربى نیز با عنوان شیخ اکبر یاد کرده و همواره صوفیه و عرفاى اهل تفکر را مورد احترام قرار مىدهد؛ هرچند قائل به اشتراک معنوى وجود نیست و وجود را همچون «فلوطین»، فوق هستى مىداند. | ||
شیخ رجبعلى اگرچه سعى وافرى در حفظ اصول اعتقادات دینى خود دارد، اما در مباحث فلسفى چونان فیلسوفى تنزیهى وارد میدان مىشود و اصرار بر اصالت ماهیت دارد. وى منکر وجود ذهنى است و قائل به اشتراک لفظى وجود مىباشد و به همین علت برخى او را از اصحاب اصالت تسمیه (NOMINALISM) | شیخ رجبعلى اگرچه سعى وافرى در حفظ اصول اعتقادات دینى خود دارد، اما در مباحث فلسفى چونان فیلسوفى تنزیهى وارد میدان مىشود و اصرار بر اصالت ماهیت دارد. وى منکر وجود ذهنى است و قائل به اشتراک لفظى وجود مىباشد و به همین علت برخى او را از اصحاب اصالت تسمیه (NOMINALISM) دانستهاند. البته با استناد صرف به رساله «الأصل الأصيل» اثبات این قضیه دشوار است، لیکن با توجه به اینکه ملا رجبعلى فیلسوفى حسىمذهب بوده و در آثار دیگرش بهصراحت منکر کلیات و منکر وجود ذهنى شده است، مىتوان تا حدود زیادى موضوع «نومینالیست» بودن را بر او حمل کرد؛ صرف نظر از اینکه وى در همین رساله الأصل الأصيل، اسم بدون مسمى را محال دانسته است که این امر با «نومینالیسم» سازگار نیست. | ||
ملا رجبعلى در رساله مذکور بر آن بوده که کل فلسفه خود را بر مبناى قاعده مشهور «الواحد لا يصدر عنه إلا الواحد» پىریزى نماید و تلاش کرده که همه استدلالات و مباحث خود را بهنوعى به قاعده «الواحد» مرتبط کند»<ref>همان، ص4-6</ref>. | ملا رجبعلى در رساله مذکور بر آن بوده که کل فلسفه خود را بر مبناى قاعده مشهور «الواحد لا يصدر عنه إلا الواحد» پىریزى نماید و تلاش کرده که همه استدلالات و مباحث خود را بهنوعى به قاعده «الواحد» مرتبط کند»<ref>همان، ص4-6</ref>. |
ویرایش