۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
جز (جایگزینی متن - 'ین' به 'ین') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
همان طور که از نام آن پیداست، متن این اثر بهصورت منظوم و در قالب قصیده ارائه شده است. نویسنده در میان متن اشعار، گاهی مطالبی را بهصورت منثور شرح داده است. در اواسط ابیات قصیده، مطلبی را تحت عنوان «مسئله» بیان کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/58 ر.ک: متن کتاب، ص58-76]</ref>. متن قصیده از 144 بیت تشکیل شده؛ تا بیت 96 آن به اختلافات لفظی میان آنان اشاره شده و از بیت 96 به بعد به مسائل معنوی مورد اختلاف میان آنان اشاره میشود که نویسنده بیان میکند: طحاوی سه مورد از این موارد را ذکر کرده، ولی خود وی با تحقیق در جاهای دیگر به شش مورد دست پیدا کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/70 ر.ک: همان، ص70]</ref>. | همان طور که از نام آن پیداست، متن این اثر بهصورت منظوم و در قالب قصیده ارائه شده است. نویسنده در میان متن اشعار، گاهی مطالبی را بهصورت منثور شرح داده است. در اواسط ابیات قصیده، مطلبی را تحت عنوان «مسئله» بیان کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/58 ر.ک: متن کتاب، ص58-76]</ref>. متن قصیده از 144 بیت تشکیل شده؛ تا بیت 96 آن به اختلافات لفظی میان آنان اشاره شده و از بیت 96 به بعد به مسائل معنوی مورد اختلاف میان آنان اشاره میشود که نویسنده بیان میکند: طحاوی سه مورد از این موارد را ذکر کرده، ولی خود وی با تحقیق در جاهای دیگر به شش مورد دست پیدا کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/70 ر.ک: همان، ص70]</ref>. | ||
سبکی | سبکی مینویسد: از شیخ امام (پدرم) شنیدم که میگفت: عقیده طحاوی همان عقیده اشعری است و با آن جز در سه مسئله اختلاف ندارد. من گفتم: میدانم که همه مالکیها اشعری هستند و هیچ استثنایی ندارند؛ غالب شافعیان نیز، بهجز کسانی که به تجسیم قائلند یا به اعتزال گرویدهاند، اشعری هستند. اکثریت حنفیان نیز چنین هستند و از میان آنان برخی که به معتزله گرویدهاند، از این امر استثنا هستند. اکثریت فضلای متقدمین از حنابله هم در عقاید کلامی، اشعریمسلک هستند و از میان حنبلیان بهجز کسانی که به تجسیم گرویدهاند، مابقی بر مذهب کلامی ابوالحسن اشعری هستند. البته باید توجه داشت که مجسمه در میان حنبلیان طرفداران بیشتری دارد تا سایر فرقهها<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/56 ر.ک: همان، ص56]</ref>. | ||
او | او مینویسد: من در عقیده ابوجعفر طحاوی تأمل کردم و امر را همان گونه که شیخ امام (پدر) میگفت، یافتم؛ به نظر او، عقیده طحاوی با ابوحنیفه و ابویوسف و محمد یکسان بود و این اندیشه را بهخوبی بیان کرده بود. من در کتابهای حنفیه تفحص کردم و مجموعا به سیزده مورد اختلاف در تمام مسائلی که میان ما و ایشان وجود دارد، دست یافتم که شش مورد از این اختلافات، معنوی بوده و مابقی لفظی هستند. اختلافات معنوی میان ما و ایشان نیز بهحدی نیست که باعث شود از همدیگر بهحدی دور شویم که یکدیگر را تکفیر کنیم. ابومنصور بغدادی و دیگر ائمه ما و ایشان (حنفیان) به این امر تصریح کردهاند و البته این امر بهاندازهای روشن است که نیازی به تصریح ندارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/57 ر.ک: همان، ص57]</ref>. | ||
وی ادامه میدهد: من در قصیده نونیهام، این مسائل را جمع کرده و مسائلی را که اشاعره در آنها اختلاف دارند به آنها افزودم؛ البته برخی از آنان برخی دیگر را در اصل مسئله صائب میدانند و مدعی هستند که همگی بر سنت رسول خدا میباشند. بسیاری از مردم بهویژه حنفیان، بر حفظ این قصیده شوق دارند. از میان شاگردانم، نورالدین محمد بن ابوطیب شیرازی شافعی، مقیم در بلاد گیلان که در سال 757ق، بر من وارد شد و یک سال و نیم ملازم حلقه درسم بود و بهحق، من کسی را در میان عجمان افضل از او ندیدهام، این قصیده را شرح کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/57 ر.ک: همان، ص57-58]</ref>. | وی ادامه میدهد: من در قصیده نونیهام، این مسائل را جمع کرده و مسائلی را که اشاعره در آنها اختلاف دارند به آنها افزودم؛ البته برخی از آنان برخی دیگر را در اصل مسئله صائب میدانند و مدعی هستند که همگی بر سنت رسول خدا میباشند. بسیاری از مردم بهویژه حنفیان، بر حفظ این قصیده شوق دارند. از میان شاگردانم، نورالدین محمد بن ابوطیب شیرازی شافعی، مقیم در بلاد گیلان که در سال 757ق، بر من وارد شد و یک سال و نیم ملازم حلقه درسم بود و بهحق، من کسی را در میان عجمان افضل از او ندیدهام، این قصیده را شرح کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/57 ر.ک: همان، ص57-58]</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
این اثر از حسن بن عبدالمحسن مشهور به ابوعذبه است. او در ابتدای کتاب پس از حمد الهی و درود بر پیامبرش، از ورودش به مکه در نهم رمضان سال 1125ق، سخن گفته و بیان میدارد که این کتاب را در آنجا به درخواست یکی از برادران دینی در یک مقدمه و دو فصل و یک خاتمه نوشته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/79 ر.ک: همان، ص79-80]</ref>. | این اثر از حسن بن عبدالمحسن مشهور به ابوعذبه است. او در ابتدای کتاب پس از حمد الهی و درود بر پیامبرش، از ورودش به مکه در نهم رمضان سال 1125ق، سخن گفته و بیان میدارد که این کتاب را در آنجا به درخواست یکی از برادران دینی در یک مقدمه و دو فصل و یک خاتمه نوشته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/79 ر.ک: همان، ص79-80]</ref>. | ||
نویسنده در مقدمهاش در توضیح دو امام اهل سنت و طرفدارانشان | نویسنده در مقدمهاش در توضیح دو امام اهل سنت و طرفدارانشان مینویسد: تمام عقاید اهل سنت و جماعت حول کلمات دو قطب، یعنی ابوالحسن اشعری و ابومنصور ماتریدی، دور میزند. وی سپس درباره عقاید بلاد خراسان و عراق و... توضیح میدهد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/81 ر.ک: همان، ص81-82]</ref>. | ||
او اختلافات میان این دو را مانند اختلاف رأی شافعی و حنفی میشمارد که غیر مضر بوده و موجب تکفیر دیگری نمیگردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/83 ر.ک: همان، ص83]</ref>. در کل، اختلاف میان اشعری و ابومنصور، یا به لفظ مراجعه میکند یا به معنی و ازآنرو که لفظ، طریقی است برای درک و بیان معنی، اختلافات لفظی (تعیین مراد از الفاظ و فهم وجه استعمال) در این قسم مقدم شده است. با تحقیق در این مسائل، نزاع و اختلاف رفع میشود. در اختلافات معنوی نیز، پس از دقت نظر و قضاوت منصفانه به این میرسیم که اختلاف در حدی نیست که موجب کفر و بدعت گردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/83 ر.ک: همان]</ref>. | او اختلافات میان این دو را مانند اختلاف رأی شافعی و حنفی میشمارد که غیر مضر بوده و موجب تکفیر دیگری نمیگردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/83 ر.ک: همان، ص83]</ref>. در کل، اختلاف میان اشعری و ابومنصور، یا به لفظ مراجعه میکند یا به معنی و ازآنرو که لفظ، طریقی است برای درک و بیان معنی، اختلافات لفظی (تعیین مراد از الفاظ و فهم وجه استعمال) در این قسم مقدم شده است. با تحقیق در این مسائل، نزاع و اختلاف رفع میشود. در اختلافات معنوی نیز، پس از دقت نظر و قضاوت منصفانه به این میرسیم که اختلاف در حدی نیست که موجب کفر و بدعت گردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/83 ر.ک: همان]</ref>. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
بهعلاوه، لازمه قول به جواز خلف وعید در مورد خداوند، جواز کذب در حق اوست و حال اینکه بر تنزه خبر خداوند از کذب، اجماع داریم. بزرگان اشاعره نیز برای اثبات صحت اعتقادشان در این باب، به آیات وارده در عفو از معاصی (بهجز شرک) استدلال میکنند؛ مانند آیات 48 و 116 سوره نساء '''إِنَّ اللَّـهَ لَا يغْفِرُ أَن يشْرَك بِهِ وَ يغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِك لِمَن يشَاءُ''' (مسلماً خدا، این را که به او شرک ورزیده شود نمىبخشاید و غیر از آن را براى هر که بخواهد مىبخشاید...) و آیه 53 سوره زمر: '''... إِنَّ اللَّـهَ يغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا...''' (... در حقیقت، خدا همه گناهان را مىآمرزد...). | بهعلاوه، لازمه قول به جواز خلف وعید در مورد خداوند، جواز کذب در حق اوست و حال اینکه بر تنزه خبر خداوند از کذب، اجماع داریم. بزرگان اشاعره نیز برای اثبات صحت اعتقادشان در این باب، به آیات وارده در عفو از معاصی (بهجز شرک) استدلال میکنند؛ مانند آیات 48 و 116 سوره نساء '''إِنَّ اللَّـهَ لَا يغْفِرُ أَن يشْرَك بِهِ وَ يغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِك لِمَن يشَاءُ''' (مسلماً خدا، این را که به او شرک ورزیده شود نمىبخشاید و غیر از آن را براى هر که بخواهد مىبخشاید...) و آیه 53 سوره زمر: '''... إِنَّ اللَّـهَ يغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا...''' (... در حقیقت، خدا همه گناهان را مىآمرزد...). | ||
همچنین، جلالالدین محمد بن اسعد دوانی در «شرح [العقيدة] العضدية» | همچنین، جلالالدین محمد بن اسعد دوانی در «شرح [العقيدة] العضدية» مینویسد: وعد، حقی است برای بندگان که خداوند بهعنوان پاداش برخی اعمال آنان، بر گردن خودش گذاشته، ولی وعید حقی است برای خداوند بر گردن بندگان و خداوند میتواند آن را استیفا کند (یعنی بنده را تنبیه و عذاب کند) یا ببخشاید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/211 ر.ک: همان، ص211-212]</ref>. | ||
در «الحاشية الخلخالية» در پاسخ دوانی گفته شده: طبق آیات 93 و 123سوره نساء، 17 غافر و 7 زلزال ثابت شده که خدای متعال، جزای وعید را به مستحقین میرساند و لازمه قبول مضمون این آیات این است که عفو گنهکارانی که در علم الهی مشمول بخشش شدهاند با دلیل تخصیص بخورد؛ شیوه تخصیص میتواند چنین باشد که گنهکاری که بخشیده شده، در صورتی داخل در عمومات برخی آیات دیگر مانند آیه 48 سوره نساء (که در آن وعده آمرزش گناهان بهجز شرک، داده شده) و 83 زمر (که خداوند فرموده حتما تمامی گناهان را خواهد بخشید) و 6 رعد خواهد بود، که از عمومات وعید خارج بوده و داخل در عمومات وعد باشد [یعنی عمومات آیات مذکور در بخشش گناهان، شخص گنهکار را داخل در وعده بخشش گناهانش قرار میدهد] که در این صورت، از عدم عقاب این شخص، خلافی در وعید الهی رخ نداده است. طبق این سخن اساسا نیازی به این نیست که معتقد شویم، خلف وعید نقص نیست و..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/212 ر.ک: همان، ص212-213]</ref>. | در «الحاشية الخلخالية» در پاسخ دوانی گفته شده: طبق آیات 93 و 123سوره نساء، 17 غافر و 7 زلزال ثابت شده که خدای متعال، جزای وعید را به مستحقین میرساند و لازمه قبول مضمون این آیات این است که عفو گنهکارانی که در علم الهی مشمول بخشش شدهاند با دلیل تخصیص بخورد؛ شیوه تخصیص میتواند چنین باشد که گنهکاری که بخشیده شده، در صورتی داخل در عمومات برخی آیات دیگر مانند آیه 48 سوره نساء (که در آن وعده آمرزش گناهان بهجز شرک، داده شده) و 83 زمر (که خداوند فرموده حتما تمامی گناهان را خواهد بخشید) و 6 رعد خواهد بود، که از عمومات وعید خارج بوده و داخل در عمومات وعد باشد [یعنی عمومات آیات مذکور در بخشش گناهان، شخص گنهکار را داخل در وعده بخشش گناهانش قرار میدهد] که در این صورت، از عدم عقاب این شخص، خلافی در وعید الهی رخ نداده است. طبق این سخن اساسا نیازی به این نیست که معتقد شویم، خلف وعید نقص نیست و..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/212 ر.ک: همان، ص212-213]</ref>. | ||
فخر رازی هم در این ارتباط | فخر رازی هم در این ارتباط مینویسد: اگر بتوانیم بگوییم خلف وعید به غرض کرم الهی، جایز است، ممکن است در جای دیگر هم مثلاًبگوییم: خلف در قصص قرآنی (یعنی اسطوره بودن آن) به غرض مصلحت [مثلاًحصول تربیت اجتماعی و...] جایز است و فتح باب چنین سخنانی منجر به طعن در قرآن و کل شریعت خواهد شد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24472/1/213 ر.ک: همان، ص213]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش