پرش به محتوا

شمائل النبي(ص): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت')
خط ۴۸: خط ۴۸:
دو‎ باب‎ مربوط به خضاب کردن، سرمه کشیدن و استعمال عطر توسط پیامبر اکرم(ص) است که نه‎ حدیث‎ را در بر دارد. در خضاب بستن پیامبر(ص) حدیثی از ابورمثة ذکر شده‎ و سپس‎ تأکید‎ گشته، روایت ابورمثة بهترین حدیث در این مورد است.  
دو‎ باب‎ مربوط به خضاب کردن، سرمه کشیدن و استعمال عطر توسط پیامبر اکرم(ص) است که نه‎ حدیث‎ را در بر دارد. در خضاب بستن پیامبر(ص) حدیثی از ابورمثة ذکر شده‎ و سپس‎ تأکید‎ گشته، روایت ابورمثة بهترین حدیث در این مورد است.  
هفت باب‎ [از باب 8-14] در مورد لباس، کفش، عمامه و انگشتری حضرت است که در این مورد پنجاه‎ویک حدیث نقل گردیده است.
هفت باب‎ [از باب 8-14] در مورد لباس، کفش، عمامه و انگشتری حضرت است که در این مورد پنجاه‎ویک حدیث نقل گردیده است.
درباره لباس پیامبر(ص) از ام‎سلمه‎ نقل‎ شده‎ که می‌گفته است: در نظر رسول خدا(ص) دوست‎داشتنی‎ترین جامه، پیراهن بود: «كان أحبّ الثياب‎ إلی رسول‎الله(ص) القميص». سپس روایات متعدد دیگری را آورده مبنی بر اینکه لباس‎ عمومی‎ حضرت قمیص بوده و به هنگام پوشیدن لباس نیز دعا می‎فرموده است.
درباره لباس پیامبر(ص) از ام‎سلمه‎ نقل‎ شده‎ که می‌گفته است: در نظر رسول خدا(ص) دوست‎داشتنی‌ترین جامه، پیراهن بود: «كان أحبّ الثياب‎ إلی رسول‎الله(ص) القميص». سپس روایات متعدد دیگری را آورده مبنی بر اینکه لباس‎ عمومی‎ حضرت قمیص بوده و به هنگام پوشیدن لباس نیز دعا می‎فرموده است.


البته بعد از ذکر سه‎ باب‎ [‎16-15-14] درباره شمشیر، زره و کلاه‎خود پیامبر(ص) که نه حدیث را‎ شامل‎ می‎شود، مجدداً دو باب [18-17] را‎ به‎ عمامه‎ و ازار حضرت اختصاص داده و در این‎باره نه‎ حدیث‎ دیگر آورده است. یک باب را به نحوه راه رفتن رسول خدا(ص) اختصاص‎ داه‎ و در آن سه روایت آورده‎ که‎ دو روایت‎ آن‎ از‎ [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] است.
البته بعد از ذکر سه‎ باب‎ [‎16-15-14] درباره شمشیر، زره و کلاه‎خود پیامبر(ص) که نه حدیث را‎ شامل‎ می‎شود، مجدداً دو باب [18-17] را‎ به‎ عمامه‎ و ازار حضرت اختصاص داده و در این‎باره نه‎ حدیث‎ دیگر آورده است. یک باب را به نحوه راه رفتن رسول خدا(ص) اختصاص‎ داه‎ و در آن سه روایت آورده‎ که‎ دو روایت‎ آن‎ از‎ [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] است.
خط ۶۱: خط ۶۱:
[[ترمذی، محمد بن عیسی|ترمذی]] برخی از احادیث‎ شمائل‎ را که در کتب قبل یا بعد از او مثل [[الطبقات الكبری (دار الكتب العلمية)|طبقات ابن سعد]]، [[نهاية الأرب في فنون الأدب|نهاية العرب نویری]] و [[دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشريعة|دلائل النبوة بیهقی]] بوده، به جهت عدم‎ اعتماد‎ بر سند آنها نیاورده است<ref>ر.ک: همان، ص164</ref>.‎
[[ترمذی، محمد بن عیسی|ترمذی]] برخی از احادیث‎ شمائل‎ را که در کتب قبل یا بعد از او مثل [[الطبقات الكبری (دار الكتب العلمية)|طبقات ابن سعد]]، [[نهاية الأرب في فنون الأدب|نهاية العرب نویری]] و [[دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشريعة|دلائل النبوة بیهقی]] بوده، به جهت عدم‎ اعتماد‎ بر سند آنها نیاورده است<ref>ر.ک: همان، ص164</ref>.‎


کتاب‎ شمائل ترمذی از جهاتی قابل توجه است: یکی از این جهت که قبل از او کتاب مستقلی در شمایل نوشته نشده است؛ بنابراین کتاب‎ او‎ قدیمی‎تر از سایر متون‎ است‎؛ دیگر محدث بودن مؤلف آن است که در هر باب روایات موجود را جمع کرده و متعرض سند روایات نیز شده است تا صحت ‎و سقم متن روایات با توجه به جرح و تعدیل راویان آن‎ شناخته‎ شود<ref>ر.ک: همان</ref>.
کتاب‎ شمائل ترمذی از جهاتی قابل توجه است: یکی از این جهت که قبل از او کتاب مستقلی در شمایل نوشته نشده است؛ بنابراین کتاب‎ او‎ قدیمی‌تر از سایر متون‎ است‎؛ دیگر محدث بودن مؤلف آن است که در هر باب روایات موجود را جمع کرده و متعرض سند روایات نیز شده است تا صحت ‎و سقم متن روایات با توجه به جرح و تعدیل راویان آن‎ شناخته‎ شود<ref>ر.ک: همان</ref>.


البته ابن سعد چهل‎وپنج سال قبل از ترمذی در کتاب [[الطبقات الكبری (دار الكتب العلمية)|الطبقات الكبری]] به شمائل النبي(ص) پرداخته و بعضی صفات ظاهری حضرت را مثل «أبيض العنق، گردنش چون جام سیمین‎ بود»، «قص الشارب‎، موهای سبیل خود را کوتاه می‎کرد»، «حسن الوجه، نیک‎روی بود»، «أزهر اللون، رخسارش گل‎فام‎ بود»، «ضخم القدم، پاهای ستبر»، «يبلغ شمحته أذنيه، موهای‎ سرش‎ به‎ لاله‎های گوشش آویخته بود»<ref>ر.ک: همان</ref>.
البته ابن سعد چهل‎وپنج سال قبل از ترمذی در کتاب [[الطبقات الكبری (دار الكتب العلمية)|الطبقات الكبری]] به شمائل النبي(ص) پرداخته و بعضی صفات ظاهری حضرت را مثل «أبيض العنق، گردنش چون جام سیمین‎ بود»، «قص الشارب‎، موهای سبیل خود را کوتاه می‎کرد»، «حسن الوجه، نیک‎روی بود»، «أزهر اللون، رخسارش گل‎فام‎ بود»، «ضخم القدم، پاهای ستبر»، «يبلغ شمحته أذنيه، موهای‎ سرش‎ به‎ لاله‎های گوشش آویخته بود»<ref>ر.ک: همان</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش