پرش به محتوا

کرمانی، احمد بن عبدالله: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت')
خط ۶۵: خط ۶۵:


==برخی از عقاید کرمانی==
==برخی از عقاید کرمانی==
کرمانی تعالیم دعوت اسماعیلی را از فلسفه متمایز می‌دانست و در آثار خود به ردّ آرای فیلسوفان می‌پرداخت. به نظر او، متکلمان معتزلی نیز در این عقیده خطا که حقایق دین را می‎توان صرفاً با تکیه بر عقل دریافت، با فیلسوفان شریکند. به نظر او با اکتفا بر عقل عملاً نیاز به نبوت و تعلیم نادیده می‎ماند و لزوم پیروی از احکام شرع منتفی می‌شود.
کرمانی تعالیم دعوت اسماعیلی را از فلسفه متمایز می‌دانست و در آثار خود به ردّ آرای فیلسوفان می‌پرداخت. به نظر او، متکلمان معتزلی نیز در این عقیده خطا که حقایق دین را می‌توان صرفاً با تکیه بر عقل دریافت، با فیلسوفان شریکند. به نظر او با اکتفا بر عقل عملاً نیاز به نبوت و تعلیم نادیده می‎ماند و لزوم پیروی از احکام شرع منتفی می‌شود.


نظر کرمانی درباره جایگاه جهان‎شناختی عقل نیز با اسلاف اسماعیلی‎اش متفاوت بود. برخلاف سجستانی - که از دیدگاهی نوافلاطونی، مبادی ابداع الهی را عقل کلی و نفس کلی می‌دانست - کرمانی متأثر از فارابی بود و به طرحی از نظام عالم اعتقاد داشت که اساس آن را عقول ده‎گانه تشکیل می‌دهند. عقول به نحو متوالی از عقل اول پدید می‎آیند. عقل اول، علّت نخستین و محرّک نخستین است و عقل دوم چیزی است که کرمانی آن را نفس ‎خوانده، ولی آن را غیر از نفس کلی نوافلاطونیان و البته جدا از نفوس انسانی دانسته است. وی عقل اول و دوم را که مبدأ بسط عالمند، به زبان دین با قلم و لوح یکی شمرده است. در این سلسله هریک از عقل‎های سوم تا دهم، به‎ترتیب، با یکی از افلاک متناظرند.
نظر کرمانی درباره جایگاه جهان‎شناختی عقل نیز با اسلاف اسماعیلی‎اش متفاوت بود. برخلاف سجستانی - که از دیدگاهی نوافلاطونی، مبادی ابداع الهی را عقل کلی و نفس کلی می‌دانست - کرمانی متأثر از فارابی بود و به طرحی از نظام عالم اعتقاد داشت که اساس آن را عقول ده‎گانه تشکیل می‌دهند. عقول به نحو متوالی از عقل اول پدید می‎آیند. عقل اول، علّت نخستین و محرّک نخستین است و عقل دوم چیزی است که کرمانی آن را نفس ‎خوانده، ولی آن را غیر از نفس کلی نوافلاطونیان و البته جدا از نفوس انسانی دانسته است. وی عقل اول و دوم را که مبدأ بسط عالمند، به زبان دین با قلم و لوح یکی شمرده است. در این سلسله هریک از عقل‎های سوم تا دهم، به‎ترتیب، با یکی از افلاک متناظرند.


اما کرمانی همچون اسماعیلیان پیشین و برخلاف فلاسفه اسلامی بر آن بود که خدا را نمی‎توان جزئی از این نظام دانست. خدا نه علت نخستین است و نه به‎هیچ‎وجه مستقیماً در کار جهان مداخله می‌کند. چیزی که مستقیماً از ابداع الهی پدید ‎آمده، عقل اول است که واجد خصوصیات مبدأ آفرینش در برهان‎های فلسفی است. جایگاه خالق و علت همه علل به‎صورتی که برای انسان شناختنی است و فیلسوفان آن را تصویر می‌کنند، با عقل اول در نظام کرمانی مطابقت دارد. این عقل واسطه‌ای است میان خدای ناشناختنی و جهان مخلوق؛ بنابراین، آنچه انسان می‎تواند بشناسد، در حقیقت نه خدا، بلکه صرفاً عقل اول است.
اما کرمانی همچون اسماعیلیان پیشین و برخلاف فلاسفه اسلامی بر آن بود که خدا را نمی‌توان جزئی از این نظام دانست. خدا نه علت نخستین است و نه به‎هیچ‎وجه مستقیماً در کار جهان مداخله می‌کند. چیزی که مستقیماً از ابداع الهی پدید ‎آمده، عقل اول است که واجد خصوصیات مبدأ آفرینش در برهان‎های فلسفی است. جایگاه خالق و علت همه علل به‎صورتی که برای انسان شناختنی است و فیلسوفان آن را تصویر می‌کنند، با عقل اول در نظام کرمانی مطابقت دارد. این عقل واسطه‌ای است میان خدای ناشناختنی و جهان مخلوق؛ بنابراین، آنچه انسان می‌تواند بشناسد، در حقیقت نه خدا، بلکه صرفاً عقل اول است.


==آثار==
==آثار==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش