۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'یت' به 'یت') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
[[بهبهاني، عبدالکريم|بهبهانی]] سه نکته را بهعنوان خلاصه مطالب طرح شده در این کتابچه مطرح میکند: | [[بهبهاني، عبدالکريم|بهبهانی]] سه نکته را بهعنوان خلاصه مطالب طرح شده در این کتابچه مطرح میکند: | ||
# کتاب و سنت دلالت بر این ندارند که هرکسی که وصف مصاحبت با پیامبر اکرم(ص) را با خود یدک میکشید، دارای جایگاه خاصی است. اساساً در شریعتی که مقیاس ثابتش ایمان و عمل صالح و تقواست، اگر مصاحبت نبی اکرم(ص) مقرون به این امور باشد و کسی که همنشین حضرت(ص) بوده تا آخر عمرش محافظ و مواظب ایمان و تقوایش باشد، دارای جایگاه خاص متقین خواهد بود وگرنه هیچ جایگاه ایمانی خاصی نخواهد داشت. در اینجا با توجه به آنچه بیان شد، این جایگاه را | # کتاب و سنت دلالت بر این ندارند که هرکسی که وصف مصاحبت با پیامبر اکرم(ص) را با خود یدک میکشید، دارای جایگاه خاصی است. اساساً در شریعتی که مقیاس ثابتش ایمان و عمل صالح و تقواست، اگر مصاحبت نبی اکرم(ص) مقرون به این امور باشد و کسی که همنشین حضرت(ص) بوده تا آخر عمرش محافظ و مواظب ایمان و تقوایش باشد، دارای جایگاه خاص متقین خواهد بود وگرنه هیچ جایگاه ایمانی خاصی نخواهد داشت. در اینجا با توجه به آنچه بیان شد، این جایگاه را نمیتوان برای همه صحابه لحاظ کرد و ثابت دانست زیرا قطعاً و به نص قرآن کریم درباره برخی بیتقواییهای آنان، برخی از صحابه مستحق چنین جایگاهی نیستند. | ||
# درباره گروهی از صحابه که مستحق جایگاه والا در میان مردم هستند هم باید گفت: ثبوت این جایگاه، دلالت بر استحقاق آن صحابی در خلافت رسول خدا(ص) و رهبری جامعه اسلامی پس از آن حضرت(ص) نمیکند. گاهی پدر از پسرش به لحاظ برخی خصوصیات فرزندش راضی است ولی در همان وقت او را دارای اهلیت به عهده گرفتن سرپرستی خانواده نمیبیند. ما نحن فیه هم به همین شکل است؛ یعنی رضایت پیامبر(ص) از یک شخص، مستلزم استعداد آن شخص برای تفویض شئون رسالت و امت نیست. مکتب اهلبیت(ع) به ثبوت برخی از فضائل برای برخی از صحابه اعتقاد دارد و در تعمیم این فضائل برای همه صحابیان پیامبر(ص) مناقشه میکند. همچنین در این مکتب، صرفاً وجود فضائل، دلیل بر استحقاق امامت و رهبری بعد از پیامبر(ص) نخواهد بود. پس تعمیم فضائل افراط و غلو است و اساس گرفتنش در تفویض خلافت، تفریط. | # درباره گروهی از صحابه که مستحق جایگاه والا در میان مردم هستند هم باید گفت: ثبوت این جایگاه، دلالت بر استحقاق آن صحابی در خلافت رسول خدا(ص) و رهبری جامعه اسلامی پس از آن حضرت(ص) نمیکند. گاهی پدر از پسرش به لحاظ برخی خصوصیات فرزندش راضی است ولی در همان وقت او را دارای اهلیت به عهده گرفتن سرپرستی خانواده نمیبیند. ما نحن فیه هم به همین شکل است؛ یعنی رضایت پیامبر(ص) از یک شخص، مستلزم استعداد آن شخص برای تفویض شئون رسالت و امت نیست. مکتب اهلبیت(ع) به ثبوت برخی از فضائل برای برخی از صحابه اعتقاد دارد و در تعمیم این فضائل برای همه صحابیان پیامبر(ص) مناقشه میکند. همچنین در این مکتب، صرفاً وجود فضائل، دلیل بر استحقاق امامت و رهبری بعد از پیامبر(ص) نخواهد بود. پس تعمیم فضائل افراط و غلو است و اساس گرفتنش در تفویض خلافت، تفریط. | ||
# از اینجاست که پیروان اهلبیت(ع) قائلند که امامت و خلافت برپا نمیشود مگر با بالاترین اهلیتها و ویژگیهای انسانی در یک شخص که عبارت است از عصمت، نص بر امامت و خلافت شخص از جانب پیامبر اکرم(ص)، وصیت بر خلافت وی، افضلیت او در علم و...؛ و در اینجا اگر فضائل این شخص بیان شود غلوی در بیان فضائل صورت نگرفته است؛ بلکه تحفظ شدیدی بر موقعیت و جایگاه مهمی در رسالت آسمانی خاتم پیامبران صورت گرفته که رسالتی پس از ایشان نخواهد بود.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31731/1/36 ر.ک: همان، ص36-37]</ref> | # از اینجاست که پیروان اهلبیت(ع) قائلند که امامت و خلافت برپا نمیشود مگر با بالاترین اهلیتها و ویژگیهای انسانی در یک شخص که عبارت است از عصمت، نص بر امامت و خلافت شخص از جانب پیامبر اکرم(ص)، وصیت بر خلافت وی، افضلیت او در علم و...؛ و در اینجا اگر فضائل این شخص بیان شود غلوی در بیان فضائل صورت نگرفته است؛ بلکه تحفظ شدیدی بر موقعیت و جایگاه مهمی در رسالت آسمانی خاتم پیامبران صورت گرفته که رسالتی پس از ایشان نخواهد بود.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/31731/1/36 ر.ک: همان، ص36-37]</ref> |
ویرایش