۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یا' به 'یا') |
جز (جایگزینی متن - 'یت' به 'یت') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
دومین استدلال، مربوط به نبوت است؛ غالب مذاهب باطنیه (بهتبع برخی فلاسفه اسلامی مانند ابنسینا) معتقدند: نبوت چیزی جز اتصال عقل انسان (پیامبر) به عقل فعال از طریق قوه متخیله نیست. در این حالت است که پیامبر، حقیقت اشیاء را درک میکند ولی او حقایق را فیذاتها درک نمیکند بلکه به شکل مثالات محاکی درمییابد و به این جهت باید این مثالات را به موارد رمزی در واقع تأویل ببرد.<ref>همان، ص26</ref> | دومین استدلال، مربوط به نبوت است؛ غالب مذاهب باطنیه (بهتبع برخی فلاسفه اسلامی مانند ابنسینا) معتقدند: نبوت چیزی جز اتصال عقل انسان (پیامبر) به عقل فعال از طریق قوه متخیله نیست. در این حالت است که پیامبر، حقیقت اشیاء را درک میکند ولی او حقایق را فیذاتها درک نمیکند بلکه به شکل مثالات محاکی درمییابد و به این جهت باید این مثالات را به موارد رمزی در واقع تأویل ببرد.<ref>همان، ص26</ref> | ||
نویسنده در سومین استدلال اختصاصاً به رد مذهب اسماعیلیه در باب امامت میپردازد؛ از نظر آنان امام، برای هر دورانی امری ضروری است و این امام، قائممقام تمام شئون پیامبر از تأویل ظاهر قرآن و تفسیر برخی آیات که برداشت از آن به اختلافات آشکار میانجامد و... است. امام باید منافع و آفات مردم را برایشان توضیح دهد و اختلافات میان مردم را بزداید. اسماعیلیه امام را در عصمت و اطلاع از کنه حقایق امور مانند پیامبر میدانند و فرق امام و نبی را در نزول وحی فقط بر پیامبر میدانند. باطنیان معتقدند که دو امام | نویسنده در سومین استدلال اختصاصاً به رد مذهب اسماعیلیه در باب امامت میپردازد؛ از نظر آنان امام، برای هر دورانی امری ضروری است و این امام، قائممقام تمام شئون پیامبر از تأویل ظاهر قرآن و تفسیر برخی آیات که برداشت از آن به اختلافات آشکار میانجامد و... است. امام باید منافع و آفات مردم را برایشان توضیح دهد و اختلافات میان مردم را بزداید. اسماعیلیه امام را در عصمت و اطلاع از کنه حقایق امور مانند پیامبر میدانند و فرق امام و نبی را در نزول وحی فقط بر پیامبر میدانند. باطنیان معتقدند که دو امام نمیتوانند در زمان واحد امامت داشته باشند. اسماعیلیه به وجود مراتب در طریقهشان قائلند: از نظر آنان حجت یا باب از لحاظ منزلت و مرتبه پس از امام میآید؛ هیچ امامی بدون حجت و هیچ حجتی بدون امام نیست. دومین مرتبه، داعی الدعاة است. داعی البلاغ، داعی مطلق، داعی مأذون، داعی محصور، جناح راست و چپ، مکاسر، مکالب و مستجیب، مراتب بعدی در دعوت اسماعیلی را تشکیل میدهند.<ref>همان، ص26-28</ref> | ||
نویسنده پسازآن که در سه استدلال قبلی گمراهی اسماعیلیه در اعتقادشان به الوهیت و نبوت و امامت را نشان داد، چهارمین استدلال کتاب را به بیان وجهه نظر آنان در تأویل نصوص قرآنی و ظواهر جلیه و اخبار و روایات قرار میدهد. آنان سعی کردهاند نظریاتشان را به نصوصی از قرآن کریم و روایات نبوی(ص) مستحکم کنند ولی ازآنجاکه دیدند ظاهر این نصوص و احادیث، مطالب مورد نظر آنان را نمیرساند، دست به تأویل زدند و روایات را بر اساس آنچه موافق مذهبشان بود، تأویل کردند. نویسنده در این باب با الفاظ ذیل، آنان را توصیف میکند: «فانهم لما عجزوا عن صرف الخلق عن التصدیق، عمدوا بلطف الاحتیال و دقة الاستدراج، فصرفوا ظواهر الشرع و نصوصه الی هذیانات لفقوها و تهویسات جمعوها و زورها... فقالوا کل ما ورد من التکالیف و الحشر و النشر، و ضمائر النصوص و الظواهر، و جمیع المجزات، فهی بأجمعها أمثلة و رسوم إلی بواطن مکذوبة و امور محرفة موهومة» وی مینویسد: آنان نمازهای پنجگانه را دلیل بر اصول خمس (سابق، تالی، اساس، ناطق، امام) میدانند و روزه (امساک از غذا) را به امساک از کشف سر تأویل مینمایند. آنان معتقدند کعبه پیامبر(ص) است و علی(ع) درب آن.<ref>همان، ص28-29</ref> | نویسنده پسازآن که در سه استدلال قبلی گمراهی اسماعیلیه در اعتقادشان به الوهیت و نبوت و امامت را نشان داد، چهارمین استدلال کتاب را به بیان وجهه نظر آنان در تأویل نصوص قرآنی و ظواهر جلیه و اخبار و روایات قرار میدهد. آنان سعی کردهاند نظریاتشان را به نصوصی از قرآن کریم و روایات نبوی(ص) مستحکم کنند ولی ازآنجاکه دیدند ظاهر این نصوص و احادیث، مطالب مورد نظر آنان را نمیرساند، دست به تأویل زدند و روایات را بر اساس آنچه موافق مذهبشان بود، تأویل کردند. نویسنده در این باب با الفاظ ذیل، آنان را توصیف میکند: «فانهم لما عجزوا عن صرف الخلق عن التصدیق، عمدوا بلطف الاحتیال و دقة الاستدراج، فصرفوا ظواهر الشرع و نصوصه الی هذیانات لفقوها و تهویسات جمعوها و زورها... فقالوا کل ما ورد من التکالیف و الحشر و النشر، و ضمائر النصوص و الظواهر، و جمیع المجزات، فهی بأجمعها أمثلة و رسوم إلی بواطن مکذوبة و امور محرفة موهومة» وی مینویسد: آنان نمازهای پنجگانه را دلیل بر اصول خمس (سابق، تالی، اساس، ناطق، امام) میدانند و روزه (امساک از غذا) را به امساک از کشف سر تأویل مینمایند. آنان معتقدند کعبه پیامبر(ص) است و علی(ع) درب آن.<ref>همان، ص28-29</ref> |
ویرایش