پرش به محتوا

المحيط بالتكليف: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎خ' به 'ی‌خ'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ی‎خ' به 'ی‌خ')
خط ۵۱: خط ۵۱:
سفر سوم کتاب به بررسی و اثبات صفات الهی اختصاص یافته است. نویسنده برای علم به صفات الهی دو شرط قائل شده است؛ از جمله شروط این است که عالم به خداوند و صفاتش باید کامل العقل باشد؛ چراکه حصول علم ضروری به خداوند در کسی که چیزی نمی‎داند یا ناقص العقل است، ممتنع است. دلیل این امر هم این است که این، به‎منزله علم به جلی و خفی از باب واحد است؛ همان ‎گونه که حصول علم به خفی بدون علم به جلی از همان باب ممکن نیست، همین‎طور علم به خداوند و صفاتش بدون علم به مدرکات و مشابه آن و بدون علم به احوال و اوصاف خودش صحیح نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39809/1/104 ر.ک: همان، ص104]</ref>‎.  
سفر سوم کتاب به بررسی و اثبات صفات الهی اختصاص یافته است. نویسنده برای علم به صفات الهی دو شرط قائل شده است؛ از جمله شروط این است که عالم به خداوند و صفاتش باید کامل العقل باشد؛ چراکه حصول علم ضروری به خداوند در کسی که چیزی نمی‎داند یا ناقص العقل است، ممتنع است. دلیل این امر هم این است که این، به‎منزله علم به جلی و خفی از باب واحد است؛ همان ‎گونه که حصول علم به خفی بدون علم به جلی از همان باب ممکن نیست، همین‎طور علم به خداوند و صفاتش بدون علم به مدرکات و مشابه آن و بدون علم به احوال و اوصاف خودش صحیح نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39809/1/104 ر.ک: همان، ص104]</ref>‎.  


نویسنده در یکی از فصول سفر پنجم کتاب به موضوع صابئین پرداخته است و آنها را از فرق کفار دانسته است. صابئین کسانی هستند که ستارگان را می‌پرستند، ولذا آنها را شبیه گروهی از مجوس می‎داند که خورشید و ماه را می‌پرستند. این گروه برای ستارگان تأثیرات فوق‎العاده در کشاورزی و غیر آن از امور دنیوی قائل هستند و به همین جهت آنها را مستحق عبادت می‎دانند. قاضی در اینجا به جان خود قسم می‎خورد که اگر واقعاً این تأثیرات به‎تنهایی از خود ستارگان بود شایسته پرستش بودند؛ اما این تأثیرات به‎واسطه قدرت پروردگار است، ولذا خداوند است که شایسته شکر و عبادت است نه آنها<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39809/1/227 ر.ک: همان، ص227]</ref>‎.
نویسنده در یکی از فصول سفر پنجم کتاب به موضوع صابئین پرداخته است و آنها را از فرق کفار دانسته است. صابئین کسانی هستند که ستارگان را می‌پرستند، ولذا آنها را شبیه گروهی از مجوس می‎داند که خورشید و ماه را می‌پرستند. این گروه برای ستارگان تأثیرات فوق‎العاده در کشاورزی و غیر آن از امور دنیوی قائل هستند و به همین جهت آنها را مستحق عبادت می‎دانند. قاضی در اینجا به جان خود قسم می‌خورد که اگر واقعاً این تأثیرات به‎تنهایی از خود ستارگان بود شایسته پرستش بودند؛ اما این تأثیرات به‎واسطه قدرت پروردگار است، ولذا خداوند است که شایسته شکر و عبادت است نه آنها<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39809/1/227 ر.ک: همان، ص227]</ref>‎.


نویسنده در بخشی از سفر ششم به موضوع حسن و قبح پرداخته است. دو‎ گروه‎ امامیه و معتزله را که در بسیاری از مسائل مـربوط بـه «عدل» نظر یکسانی‎ دارند‎، تحت عنوان «عدلیه» یاد می‌کنند؛ بنابراین اصل حسن و قـبح عـقلی نـیز از محرکات آن بشمار می‎رود‎ و طرح‎ این مسئله در کلام اسلامی نیز توسط آنان انجام گرفته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/5715/25 ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، ص25]</ref>‎.
نویسنده در بخشی از سفر ششم به موضوع حسن و قبح پرداخته است. دو‎ گروه‎ امامیه و معتزله را که در بسیاری از مسائل مـربوط بـه «عدل» نظر یکسانی‎ دارند‎، تحت عنوان «عدلیه» یاد می‌کنند؛ بنابراین اصل حسن و قـبح عـقلی نـیز از محرکات آن بشمار می‎رود‎ و طرح‎ این مسئله در کلام اسلامی نیز توسط آنان انجام گرفته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/5715/25 ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، ص25]</ref>‎.


حسن و نیکو و قبیح و زشت به‎خودی‎خود نیکو و زشت است؛ خواه آنکه شرع به آن حکم کرده باشد یا نکرده باشد، مانند نیکی، راستی، بدی و دروغ. عقل در ادراک این امور استقلال دارد و به‎تنهایی و قبل از اینکه از شرع چیزی به او رسیده باشد، قادر به درک و تشخیص آنهاست؛ ازاین‎رو، حسن و قبح ذاتی به نام حسن و قبح عقلی نیز خوانده می‎شود و از آن تعبیر به مستقلات عقلیه می‎شود؛ لذا نویسنده با رد دیدگاه اشاعره که حسن و قبح را منوط به نظر شارع می‌کنند، معتقد است که قبیح از هرکس صادر شود، قبیح است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39809/1/251 ر.ک: متن کتاب، ص251]</ref>‎.  
حسن و نیکو و قبیح و زشت به‎خودی‌خود نیکو و زشت است؛ خواه آنکه شرع به آن حکم کرده باشد یا نکرده باشد، مانند نیکی، راستی، بدی و دروغ. عقل در ادراک این امور استقلال دارد و به‎تنهایی و قبل از اینکه از شرع چیزی به او رسیده باشد، قادر به درک و تشخیص آنهاست؛ ازاین‎رو، حسن و قبح ذاتی به نام حسن و قبح عقلی نیز خوانده می‎شود و از آن تعبیر به مستقلات عقلیه می‎شود؛ لذا نویسنده با رد دیدگاه اشاعره که حسن و قبح را منوط به نظر شارع می‌کنند، معتقد است که قبیح از هرکس صادر شود، قبیح است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39809/1/251 ر.ک: متن کتاب، ص251]</ref>‎.  


نویسنده در آخرین سفر کتاب به موضوع قضا و قدر که از کهن‎ترین و جنجالی‎ترین بحث‎های کلامی است پرداخته و این موضوع را از دیدگاه معتزله مورد بررسی قرار داده است. سپس در ذم فرقه قدریه به سنت نبوی استناد کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39809/1/420 ر.ک: همان، ص421-420]</ref>‎.
نویسنده در آخرین سفر کتاب به موضوع قضا و قدر که از کهن‎ترین و جنجالی‎ترین بحث‎های کلامی است پرداخته و این موضوع را از دیدگاه معتزله مورد بررسی قرار داده است. سپس در ذم فرقه قدریه به سنت نبوی استناد کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39809/1/420 ر.ک: همان، ص421-420]</ref>‎.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش