۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
رساله اول، | رساله اول، نوشتهای است در اجتهاد و تقلید که بهمنظور تسهیل در دسترسی به مطالب، بر اساس ترتیب «كفاية الأصول» نوشته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36659/1/7 ر.ک: مقدمه، ص7]</ref>. | ||
این رساله، در یازده فصل به شرح زیر، تنظیم شده است: | این رساله، در یازده فصل به شرح زیر، تنظیم شده است: | ||
در فصل نخست، به بررسی معنای لغوی و اصطلاحی اجتهاد پرداخته شده است. پیرامون معنای اصطلاحی اجتهاد، سه نظریه زیر مطرح شده است: | در فصل نخست، به بررسی معنای لغوی و اصطلاحی اجتهاد پرداخته شده است. پیرامون معنای اصطلاحی اجتهاد، سه نظریه زیر مطرح شده است: | ||
# نظریه مشهور که معتقدند اجتهاد، | # نظریه مشهور که معتقدند اجتهاد، ملکهای است که بهوسیله آن، شخص توانایی استنباط حکم شرعی فرعی از اصول آن را بالفعل یا با قوهای قریب به فعل، خواهد داشت. مقرر بر این تعریف، سه اشکال وارد نموده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36659/1/9 ر.ک: متن کتاب، ص9-10]</ref>. | ||
# نظریه علامه حلی و حاجبی که اجتهاد را بهکار گرفتن تمام توان برای به دست آوردن ظن به حکم شرعی | # نظریه علامه حلی و حاجبی که اجتهاد را بهکار گرفتن تمام توان برای به دست آوردن ظن به حکم شرعی دانستهاند. بر این تعریف هم چندین اشکال وارد شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36659/1/10 ر.ک: همان، ص10-11]</ref>. | ||
# نظریه مصنف که آن را بهکار گرفتن تمام توان برای به دست آوردن حجت بر حکم شرعی ذکر کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36659/1/13 ر.ک: همان، ص13]</ref>. | # نظریه مصنف که آن را بهکار گرفتن تمام توان برای به دست آوردن حجت بر حکم شرعی ذکر کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36659/1/13 ر.ک: همان، ص13]</ref>. | ||
| خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
فصل چهارم، در شناخت اموری است که اجتهاد، متوقف بر آنها بوده و مبتنی بر آنهاست که عبارتند از علم و آگاهی نسبت به علوم عربی، مانند صرف، نحو، لغت و... | فصل چهارم، در شناخت اموری است که اجتهاد، متوقف بر آنها بوده و مبتنی بر آنهاست که عبارتند از علم و آگاهی نسبت به علوم عربی، مانند صرف، نحو، لغت و... | ||
پیرامون نیاز مجتهد به علم رجال، اختلافاتی وجود دارد، | پیرامون نیاز مجتهد به علم رجال، اختلافاتی وجود دارد، بهگونهای که برخی آن را لازم میدانند و برخی نیز منکر نیاز به آن هستند که در این فصل، بهصورت مختصر، بدان پرداخته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36659/1/55 ر.ک: همان، ص55]</ref>. | ||
در وقوع خطا و اشتباه در احکام عقلی، اختلافی وجود ندارد؛ زیرا گاهی عقل | در وقوع خطا و اشتباه در احکام عقلی، اختلافی وجود ندارد؛ زیرا گاهی عقل بهاشتباه، حکم به امری ناصواب میدهد. در فصل پنجم، موضوع تخطئه و تصویب، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36659/1/63 ر.ک: همان، ص63]</ref>. | ||
درباره اضمحلال اجتهاد سابق، در فصل ششم، چهار صورت، مطرح شده و در فصل هفتم، به تفصیل نظریه صاحب فصول پیرامون این مسئله، پرداخته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36659/1/72 ر.ک: همان، ص72]</ref>. این چهار صورت، بهترتیب عبارتند از: | درباره اضمحلال اجتهاد سابق، در فصل ششم، چهار صورت، مطرح شده و در فصل هفتم، به تفصیل نظریه صاحب فصول پیرامون این مسئله، پرداخته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36659/1/72 ر.ک: همان، ص72]</ref>. این چهار صورت، بهترتیب عبارتند از: | ||
| خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
در فصول بعدی، بهترتیب، به موضوعات زیر پرداخته شده است: معنای لغوی و اصطلاحی تقلید؛ تقلید از اعلم؛ جایز بودن تقلید از مفضول و شرط حیات و زنده بودن کسی که از او تقلید میشود. | در فصول بعدی، بهترتیب، به موضوعات زیر پرداخته شده است: معنای لغوی و اصطلاحی تقلید؛ تقلید از اعلم؛ جایز بودن تقلید از مفضول و شرط حیات و زنده بودن کسی که از او تقلید میشود. | ||
رساله دوم، | رساله دوم، نوشتهای است پیرامون «قاعده لاضرر». در مقدمه این رساله، به بیان این نکته پرداخته شده است که ازآنجاکه این قاعده، از مهمترین قواعد فقهی بوده و بسیاری از احکام شرعی، مبتنی بر آن میباشند، لذا علمای بسیاری، پیرامون آن قلمفرسایی نموده که از جمله آنها، [[روحانی، محمدصادق|علامه روحانی]] میباشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36659/1/129 ر.ک: همان، ص129]</ref>. | ||
مطالب مربوط به این موضوع، در پنج مقام زیر، پی گرفته شده است: | مطالب مربوط به این موضوع، در پنج مقام زیر، پی گرفته شده است: | ||
# مقام اول، بیان مدارک این قاعده: | # مقام اول، بیان مدارک این قاعده: | ||
#:روایات بسیار زیادی درباره این قاعده، وارد شده است، | #:روایات بسیار زیادی درباره این قاعده، وارد شده است، بهگونهای که فخرالدین در «الإيضاح» در باب رهن، ادعای تواتر اخبار نفی ضرر و ضرار را نموده است که در این مقام، به برخی از آنها، اشاره شده است که از جمله آنها، روایتی است از امام باقر(ع) بدین مضمون که مردی در مدینه باغی اشت که با خانوادهاش در آن زندگی میکرد. سمرة بن جندب نیز در آن نخلی داشت، فلذا بدون اجازه وارد باغ میشد. مرد انصاری از این وضعیت ناراحت شد که من زن و بچه دارم و گاهی اینها بدون حجاب نشستهاند، پس شما موقع آمدن حداقل با در زدن خود، من و خانوادهام را در جریان آمدن خود قرار بده، اما سمره قبول نکرد و گفت همینگونه خواهم آمد. مرد انصاری خدمت پیامبر(ص) آمد و داستان را تعریف نمود. حضرت سمره را طلب نمود وبه او گفت بعد از این با اجازه وارد باغ بشوید، یا اینکه نخلت را بفروش و... هرچند که حضرت از سمره خواهش نمود که یکی از پیشنهادات حضرتش مبنی بر معاوضه آن با نخلی دیگر و حتی معاوضه آن با نخلی در بهشت را بپذیرد، سمره قبول نکرد. پیامبر(ص) نیز وقتی که لجاجت او را دید، به مرد انصاری دستور داد که: «اذهب فاقلعها و ارم بها إليه فإنّه لا ضرر و لا ضرار» (یعنی درختش را از ریشه بکن و بهسوی او بینداز که نه ضرر و نه ضراری در اسلام وجود ندارد)<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36659/1/132 ر.ک: همان، ص132]</ref>. | ||
# در مقام دوم، مفاد حدیث و معنای مفردات آن، از دو جهت، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است: | # در مقام دوم، مفاد حدیث و معنای مفردات آن، از دو جهت، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است: | ||
## مفردات حدیث، یعنی کلمه «الضرر» و «الضرار»؛ در اینباره، برای «الضرار»، شش معنا ذکر شده است. | ## مفردات حدیث، یعنی کلمه «الضرر» و «الضرار»؛ در اینباره، برای «الضرار»، شش معنا ذکر شده است. | ||
| خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
# مقام سوم، در تطبیق حدیث لاضرر بر قضیه سمرة بن جندب میباشد که در آن، شبهات و ایراداتی مطرح شده است که نویسنده معتقد است بیپایه و اساس بودن برخی از آنها، بهقدری واضح است که نیازی به تعرض به آنها نیست. اما در این میان، دو شبهه مطرح و پاسخ داده شده است که یکی از آنها این است که حدیث لاضرر، منطبق بر نزاع انصاری با سمره نیست <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36659/1/184 ر.ک: همان، ص184-192]</ref>. | # مقام سوم، در تطبیق حدیث لاضرر بر قضیه سمرة بن جندب میباشد که در آن، شبهات و ایراداتی مطرح شده است که نویسنده معتقد است بیپایه و اساس بودن برخی از آنها، بهقدری واضح است که نیازی به تعرض به آنها نیست. اما در این میان، دو شبهه مطرح و پاسخ داده شده است که یکی از آنها این است که حدیث لاضرر، منطبق بر نزاع انصاری با سمره نیست <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36659/1/184 ر.ک: همان، ص184-192]</ref>. | ||
# مقام چهارم، در بیان وجه تقدم قاعده لاضرر بر سایر ادله احکام میباشد. این مقام در سه مبحث زیر، پیگیری شده است: | # مقام چهارم، در بیان وجه تقدم قاعده لاضرر بر سایر ادله احکام میباشد. این مقام در سه مبحث زیر، پیگیری شده است: | ||
## بیان نسبت قاعده لاضرر با | ## بیان نسبت قاعده لاضرر با ادلهای که به عناوین اولیه خود، مثبت احکام میباشند. | ||
## بیان نسبت این قاعده با سایر ادله مثبته یا نافیه حکم به عناوین ثانویه افعال. | ## بیان نسبت این قاعده با سایر ادله مثبته یا نافیه حکم به عناوین ثانویه افعال. | ||
## تعارض ضررین<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36659/1/193 ر.ک: همان، ص193]</ref>. | ## تعارض ضررین<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36659/1/193 ر.ک: همان، ص193]</ref>. | ||
رساله سوم، | رساله سوم، نوشتهای است پیرامون «ولایت فقیه». در مقدمه این رساله، یکی از مهمترین امور ضروری بشر، وجود نظام اجتماعی و حکومت عادلی که حافظ حقوق تمامی اقشار جامعه باشد، دانسته شده است؛ زیرا انسان فطرتا موجودی اجتماعی بوده که دستیابی او به نیازهایش، فقط در سایه اجتماع امکانپذیر است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36659/1/225 ر.ک: همان، ص225]</ref>. | ||
نویسنده در ابتدای این رساله، بهمنظور اثبات ولایت تکوینی معصومین(ع)، ابتدا به معانی مختلف ولایت اشاره نموده و سپس تأکید کرده است که ولایت با تمام معانی آن، برای پیامبر(ص) و معصومین، ثابت میباشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36659/1/227 ر.ک: همان، ص227-228]</ref>. | نویسنده در ابتدای این رساله، بهمنظور اثبات ولایت تکوینی معصومین(ع)، ابتدا به معانی مختلف ولایت اشاره نموده و سپس تأکید کرده است که ولایت با تمام معانی آن، برای پیامبر(ص) و معصومین، ثابت میباشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/36659/1/227 ر.ک: همان، ص227-228]</ref>. | ||
ویرایش