پرش به محتوا

کلیات اوحدی اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ا' به 'ی‌ا')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۶: خط ۳۶:
}}  
}}  


'''کلیات اوحدی اصفهانی'''، مجموعه اشعار [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی اصفهانی]]، از شعرا و صوفیان بزرگ اهل حال و قال، معروف به [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی مراغه‎ای]] است. دیوان و مثنویات او بهترین نمونه شعر عرفانی و غزل به سبک عراقی است. این نسخه با مقدمه [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] منتشر شده است.  
'''کلیات اوحدی اصفهانی'''، مجموعه اشعار [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی اصفهانی]]، از شعرا و صوفیان بزرگ اهل حال و قال، معروف به [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی مراغه‌ای]] است. دیوان و مثنویات او بهترین نمونه شعر عرفانی و غزل به سبک عراقی است. این نسخه با مقدمه [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] منتشر شده است.  


==ساختار==
==ساختار==
در ابتدای کتاب، مقدمه تحقیقی [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] ارائه شده است. متن دیوان مشتمل بر سه بخش است:
در ابتدای کتاب، مقدمه تحقیقی [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] ارائه شده است. متن دیوان مشتمل بر سه بخش است:
# در ابتدا 429 قطعه شعر (قصاید، ترکیبات، غزلیات و ترجیعات) در 9257 بیت ارائه شده است. بخشی از ابیات از قلم افتاده که در انتهای این بخش در ضمن تکمله‎ای آمده است. سپس چهار قطعه شعر به لهجه اصفهانی و در ادامه 185 رباعی از [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] ارائه شده است.
# در ابتدا 429 قطعه شعر (قصاید، ترکیبات، غزلیات و ترجیعات) در 9257 بیت ارائه شده است. بخشی از ابیات از قلم افتاده که در انتهای این بخش در ضمن تکمله‌ای آمده است. سپس چهار قطعه شعر به لهجه اصفهانی و در ادامه 185 رباعی از [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] ارائه شده است.
# منطق العشاق یا ده‎نامه که منظومه‎‎ای‎ است مثنوی‎ در‎ شرح‎ عشق و عاشقی.
# منطق العشاق یا ده‎نامه که منظومه‎‎ای‎ است مثنوی‎ در‎ شرح‎ عشق و عاشقی.
# جام جم که منظومه‎ای عرفانی است.  
# جام جم که منظومه‌ای عرفانی است.  
   
   
==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نفیسی در بخشی از مقدمه‎اش در رابطه با افکار و عقاید [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] می‎نویسد: «از سخنان [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] پیداست که مرد بسیار دانایی بوده و محیط بر همه دانش‎های رایج روزگار خویش بشمار می‎رفته است. از جام جم پیداست که در علوم مختلف مانند ادب و حدیث و تفسیر و کلام و طبیعیات و ریاضیات و هیئت و نجوم و سیر و سلوک و تصوف و عرفان و حکمت دست داشته است و این منظومه او برتری که بر همه مثنوی‎های نظیر آن دارد این است که جامع همه این معلومات است. در ادب فارسی به ویس و ورامین (ص548) و شاهنامه (ص643) و به زندگی فردوسی (ص643) و زندگی ناصرخسرو (ص521) و امام غزالی (ص398) و منطق الطیر عطار (ص585 و 639) اشاره کرده است. در حکمت به کتاب‎های قانون (ص302 و 494) و شفا (ص494) از ابن سینا و در فقه به دو کتاب معروف حجةالاسلام غزالی در فروع، یعنی وجیز و وسیط (ص662) اشاره دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/1/58 ر.ک: مقدمه، صفحات پنجاه‎وهشت و پنجاه‎ونه]</ref>.  
نفیسی در بخشی از مقدمه‌اش در رابطه با افکار و عقاید [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] می‎نویسد: «از سخنان [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] پیداست که مرد بسیار دانایی بوده و محیط بر همه دانش‎های رایج روزگار خویش بشمار می‎رفته است. از جام جم پیداست که در علوم مختلف مانند ادب و حدیث و تفسیر و کلام و طبیعیات و ریاضیات و هیئت و نجوم و سیر و سلوک و تصوف و عرفان و حکمت دست داشته است و این منظومه او برتری که بر همه مثنوی‎های نظیر آن دارد این است که جامع همه این معلومات است. در ادب فارسی به ویس و ورامین (ص548) و شاهنامه (ص643) و به زندگی فردوسی (ص643) و زندگی ناصرخسرو (ص521) و امام غزالی (ص398) و منطق الطیر عطار (ص585 و 639) اشاره کرده است. در حکمت به کتاب‎های قانون (ص302 و 494) و شفا (ص494) از ابن سینا و در فقه به دو کتاب معروف حجةالاسلام غزالی در فروع، یعنی وجیز و وسیط (ص662) اشاره دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/1/58 ر.ک: مقدمه، صفحات پنجاه‎وهشت و پنجاه‎ونه]</ref>.  


در بخش دیگری از مقدمه به نقل از مجمع الفصحاء رضاقلی خان هدایت می‎نویسد: «مثنوی جام جم را به نام ابوسعید خان تمام فرموده، دیوانش قریب به شش هفت هزار بیت از قصاید و غزلیات و قطعه و رباعیات دیده شد»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/1/18 ر.ک: همان، صفحه هجده]</ref>.  
در بخش دیگری از مقدمه به نقل از مجمع الفصحاء رضاقلی خان هدایت می‎نویسد: «مثنوی جام جم را به نام ابوسعید خان تمام فرموده، دیوانش قریب به شش هفت هزار بیت از قصاید و غزلیات و قطعه و رباعیات دیده شد»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/1/18 ر.ک: همان، صفحه هجده]</ref>.  


در دیوان اوحدی در حدود نه الی ده هزار بیت از قصیده و ترجیع و غیره موجود است. قصاید او مثل غالب شعرای این دوره کاملاً عرفانی و پرمغز است و عموماً از نظر تصوف گفته شده؛ چه قصاید مدحیه و سبک قدما تقریباً به قرن ششم ختم شده بود. لیکن این عصر از حیث غزل‎سرایی ممتاز بوده و مشاهیر غزل‎سرایان در ضمن قرون 7، 8 و 9 ظهور کرده‎اند. [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] را نیز غزلیاتی مرغوب است که می‎توان گفت از معاصرین خود عقب نمانده؛ به اندازه‎ای در این شیوه خاص بوده که بعضی از غزلیات وی به نام حافظ و در دیوان او داخل شده است؛ مثل این غزل:  
در دیوان اوحدی در حدود نه الی ده هزار بیت از قصیده و ترجیع و غیره موجود است. قصاید او مثل غالب شعرای این دوره کاملاً عرفانی و پرمغز است و عموماً از نظر تصوف گفته شده؛ چه قصاید مدحیه و سبک قدما تقریباً به قرن ششم ختم شده بود. لیکن این عصر از حیث غزل‎سرایی ممتاز بوده و مشاهیر غزل‎سرایان در ضمن قرون 7، 8 و 9 ظهور کرده‌اند. [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] را نیز غزلیاتی مرغوب است که می‎توان گفت از معاصرین خود عقب نمانده؛ به اندازه‌ای در این شیوه خاص بوده که بعضی از غزلیات وی به نام حافظ و در دیوان او داخل شده است؛ مثل این غزل:  
{{شعر}}{{ب|''منم غریب دیار و تویی غریب‎نواز''|2=''دمی به حال غریب دیار خود پرداز''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|''منم غریب دیار و تویی غریب‎نواز''|2=''دمی به حال غریب دیار خود پرداز''}}{{پایان شعر}}


خط ۵۷: خط ۵۷:
{{ب|''حدیث درد من، ای مدعی، نه امروز است''|2=''که اوحدی ز ازل رند بود و شاهدباز''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/1/35 ر.ک: همان، صفحه سی‎وپنج و سی‎وشش]</ref>}}{{پایان شعر}}‏
{{ب|''حدیث درد من، ای مدعی، نه امروز است''|2=''که اوحدی ز ازل رند بود و شاهدباز''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/1/35 ر.ک: همان، صفحه سی‎وپنج و سی‎وشش]</ref>}}{{پایان شعر}}‏


در اوایل دیوان، قصیده‎ای در منقبت امام حسین(ع) ذکر شده است. قصیده با این ابیات آغاز شده است:  
در اوایل دیوان، قصیده‌ای در منقبت امام حسین(ع) ذکر شده است. قصیده با این ابیات آغاز شده است:  
{{شعر}}
{{شعر}}


خط ۶۸: خط ۶۸:
{{ب|''هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا''|2=''آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/47 ر.ک: همان، ص47]</ref>‏}}{{پایان شعر}}
{{ب|''هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا''|2=''آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/47 ر.ک: همان، ص47]</ref>‏}}{{پایان شعر}}


از هفت منظومه‎‎ای که هم‎اکنون‎ به نام «ده‎نامه» شناخته و در دست است، شش منظومه در قرن‎ هشتم و فقط یکی از‎ آنها‎ در قرن نهم سروده شده است. شش منظومه متعلق به قرن‎ هشتم در بحر هزج و یک منظومه مربوط به قرن نهم در بحر خفیف است. این منظومه‎ها دارای آرایشی خاص است‎. گذشته از مطالبی که‎ با عنوان‎های ویژه در آغاز و انجام منظومه می‎آید، در متن آن غالباً ً پنج ‎نامه از سوی عاشق به معشوق و پنج نامه از معشوق در پاسخ ‎نامه‎های‎ عاشق رد‎ و بدل‎ می‎شود. هریک از نامه‎ها نیز با مقدمات و مؤخراتی همراه‎ است و در متن هر نامه هم غزلی بر وزن منظومه با رعایت قافیه سروده شده‎ است. نامه بر دست یکی از عناصر طبیعت مانند باد و آفتاب یا مصنوعات‎ بشری همچون شانه و آیینه فرستاده می‎شود. در متن نامه عاشق دلدادگی‎ خود را‎ به‎ معشوق شرح می‎دهد و معشوق نیز با سنگدلی تمام پاسخ‎ می‎گوید، ولی سرانجام در نتیجه پایداری عاشق و زاری‎های او معشوق بر سر مهر می‎آید و از سخنان انجامین وی معلوم‎ می‎شود‎ که‎ آن همه ناز برای‎ آزمودن‎ عاشق‎ بوده‎ است نه آزار وی و چون عاشق از بوته آزمون‎ شایسته و خالص به‎در آمده، معشوق او را لایق عشق خود دیده و پذیرفته‎‎ است‎. کهن‎ترین‎ ده‎نامه‎ای که با آرایش یادشده در‎ دست‎ است «منطق العشاق» اوحدی مراغه‎ای است. از سخن خود اوحدی‎ برمی‎آید که ده‎نامه او تازگی‎ داشته‎ و ده‎‎نامه‎های سابق طرز و روش او را نداشته است:
از هفت منظومه‎‎ای که هم‎اکنون‎ به نام «ده‎نامه» شناخته و در دست است، شش منظومه در قرن‎ هشتم و فقط یکی از‎ آنها‎ در قرن نهم سروده شده است. شش منظومه متعلق به قرن‎ هشتم در بحر هزج و یک منظومه مربوط به قرن نهم در بحر خفیف است. این منظومه‎ها دارای آرایشی خاص است‎. گذشته از مطالبی که‎ با عنوان‎های ویژه در آغاز و انجام منظومه می‎آید، در متن آن غالباً ً پنج ‎نامه از سوی عاشق به معشوق و پنج نامه از معشوق در پاسخ ‎نامه‎های‎ عاشق رد‎ و بدل‎ می‎شود. هریک از نامه‎ها نیز با مقدمات و مؤخراتی همراه‎ است و در متن هر نامه هم غزلی بر وزن منظومه با رعایت قافیه سروده شده‎ است. نامه بر دست یکی از عناصر طبیعت مانند باد و آفتاب یا مصنوعات‎ بشری همچون شانه و آیینه فرستاده می‎شود. در متن نامه عاشق دلدادگی‎ خود را‎ به‎ معشوق شرح می‎دهد و معشوق نیز با سنگدلی تمام پاسخ‎ می‎گوید، ولی سرانجام در نتیجه پایداری عاشق و زاری‎های او معشوق بر سر مهر می‎آید و از سخنان انجامین وی معلوم‎ می‎شود‎ که‎ آن همه ناز برای‎ آزمودن‎ عاشق‎ بوده‎ است نه آزار وی و چون عاشق از بوته آزمون‎ شایسته و خالص به‎در آمده، معشوق او را لایق عشق خود دیده و پذیرفته‎‎ است‎. کهن‎ترین‎ ده‎نامه‌ای که با آرایش یادشده در‎ دست‎ است «منطق العشاق» اوحدی مراغه‌ای است. از سخن خود اوحدی‎ برمی‎آید که ده‎نامه او تازگی‎ داشته‎ و ده‎‎نامه‎های سابق طرز و روش او را نداشته است:


{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|''دل از‎ ده‎نامه‎های کهنه سیر است''|2=''بگو ده‎نامه‎ای شیرین که دیر است''}}
{{ب|''دل از‎ ده‎نامه‎های کهنه سیر است''|2=''بگو ده‎نامه‌ای شیرین که دیر است''}}
{{ب|''حدیثی تازه کن از سینه نو‎''|2=''سماطی‎ در کش از لوزینه نو''<ref>ر.ک: عیوضی، رشید، ص526-525؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/456 متن کتاب، ص456]</ref>‏}}
{{ب|''حدیثی تازه کن از سینه نو‎''|2=''سماطی‎ در کش از لوزینه نو''<ref>ر.ک: عیوضی، رشید، ص526-525؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/456 متن کتاب، ص456]</ref>‏}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


در ده‎نامه [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]]، برخلاف روش معمول، سه نامه اول از زبان عاشق به معشوق و پس از آن نامه‎ها یک‎درمیان از عاشق به معشوق و بالعکس است. عاشق، نامه اول را به ‎دست باد می‎سپارد. پس از آنکه نامه به دست معشوق می‎رسد و او از وصل عاشق سر باز می‎زند، شاعر تا انتهای کتاب پس از هر پاسخ، تحت عنوان خلاصه سخن، این سنگدلی معشوق را آزمایش عاشق دانسته و با ذکر حکایتی توضیح می‎دهد. در آخر معشوق به عاشق پاسخ مثبت می‎دهد و [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] ده‎نامه را با ذکر حکایت حاجی‌ای که به عشق دیدن جمال کعبه خستگی بیابان را بر خود هموار ساخته و خاتمه‎ای در اشاره به نام‎گذاری ده‎نامه به «منطق العشاق» و طلب بخشش از خداوند به پایان می‎برد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/478 ر.ک: متن، کتاب، ص479-478]</ref>.
در ده‎نامه [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]]، برخلاف روش معمول، سه نامه اول از زبان عاشق به معشوق و پس از آن نامه‎ها یک‎درمیان از عاشق به معشوق و بالعکس است. عاشق، نامه اول را به ‎دست باد می‎سپارد. پس از آنکه نامه به دست معشوق می‎رسد و او از وصل عاشق سر باز می‎زند، شاعر تا انتهای کتاب پس از هر پاسخ، تحت عنوان خلاصه سخن، این سنگدلی معشوق را آزمایش عاشق دانسته و با ذکر حکایتی توضیح می‎دهد. در آخر معشوق به عاشق پاسخ مثبت می‎دهد و [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] ده‎نامه را با ذکر حکایت حاجی‌ای که به عشق دیدن جمال کعبه خستگی بیابان را بر خود هموار ساخته و خاتمه‌ای در اشاره به نام‎گذاری ده‎نامه به «منطق العشاق» و طلب بخشش از خداوند به پایان می‎برد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/478 ر.ک: متن، کتاب، ص479-478]</ref>.


از سده پیش از حمله مغولان تا سده پیش از به قدرت رسیدن قزلباشان و تأسیس‎ سلسله‎ صفویّه سرودن منظومه‎های عرفانی شامل مباحث اجتماعی و تربیتی و اخلاقی و حتی انتقادی نسبت به حاکمان و صاحبان مناصب ظاهری دین، رواج یافته بود. عطّار، سنایی، مولوی، شیخ شبستری و نیز [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] سراینده منظومه باارزش جام ‎جم، در زمره نامدارترین این گویندگان بشمار رفته‎اند. در این منظومه‎های معروف، فزون بر مواعظ و نصایح به‎طور مستقیم و غیر مستقیم، اوضاع و احوال زمان و آشفتگی نهادها و کارکردهای اجتماعی‎ و سیاسی‎ و چگونگی دست‎اندازی‎های نااهلان بر فضایل جامعه و مذهب و کم‎بها شدن رفتارها و سنّت‎های کارساز و شیوع رذایل و قبایح، اعتیاد به می‎خوارگی و کشیدن بنگ، دغل‎کاری در لباس علم و فقه و قضا و فتوّت‎، در‎ میان‎ مردم نیز مورد عنایت قرار‎ گرفته‎ است‎. حقیقت این است که منظومه جام جم فقط به دنبال مثنوی‎های آن عصر به سبک حديقة الحقيقة سنایی سروده نشده، بلکه‎ با‎ رعایت‎ سبک شعری، رسالت و حوالتی تاریخی و فرهنگی نیز برعهده‎ داشته است. اوحدی، سرودن جام‎ جم‎ را‎ در‎ دوره کمال و پختگی، به خواست غیاث‎الدّین محمّد بن رشیدالدّین‎ فضل‎اللّه به سال 237ق، آغاز کرده و در رمضان سال بعد به پایان رسانده است. شاعر با توانمندی‎ تمام‎ بر‎ قامت دانش و ذوق و آگاهی‎های خود، جامه زیبای مثنوی را پوشانیده و با صداقت بیان کرده است‎ که‎:
از سده پیش از حمله مغولان تا سده پیش از به قدرت رسیدن قزلباشان و تأسیس‎ سلسله‎ صفویّه سرودن منظومه‎های عرفانی شامل مباحث اجتماعی و تربیتی و اخلاقی و حتی انتقادی نسبت به حاکمان و صاحبان مناصب ظاهری دین، رواج یافته بود. عطّار، سنایی، مولوی، شیخ شبستری و نیز [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] سراینده منظومه باارزش جام ‎جم، در زمره نامدارترین این گویندگان بشمار رفته‌اند. در این منظومه‎های معروف، فزون بر مواعظ و نصایح به‎طور مستقیم و غیر مستقیم، اوضاع و احوال زمان و آشفتگی نهادها و کارکردهای اجتماعی‎ و سیاسی‎ و چگونگی دست‎اندازی‎های نااهلان بر فضایل جامعه و مذهب و کم‎بها شدن رفتارها و سنّت‎های کارساز و شیوع رذایل و قبایح، اعتیاد به می‎خوارگی و کشیدن بنگ، دغل‎کاری در لباس علم و فقه و قضا و فتوّت‎، در‎ میان‎ مردم نیز مورد عنایت قرار‎ گرفته‎ است‎. حقیقت این است که منظومه جام جم فقط به دنبال مثنوی‎های آن عصر به سبک حديقة الحقيقة سنایی سروده نشده، بلکه‎ با‎ رعایت‎ سبک شعری، رسالت و حوالتی تاریخی و فرهنگی نیز برعهده‎ داشته است. اوحدی، سرودن جام‎ جم‎ را‎ در‎ دوره کمال و پختگی، به خواست غیاث‎الدّین محمّد بن رشیدالدّین‎ فضل‎اللّه به سال 237ق، آغاز کرده و در رمضان سال بعد به پایان رسانده است. شاعر با توانمندی‎ تمام‎ بر‎ قامت دانش و ذوق و آگاهی‎های خود، جامه زیبای مثنوی را پوشانیده و با صداقت بیان کرده است‎ که‎:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''نامه‎ اولیاست این نامه‎''|2=''مبر این را به شهر هنگامه''}}
{{ب|''نامه‎ اولیاست این نامه‎''|2=''مبر این را به شهر هنگامه''}}
{{ب|''اندرین نامه بدیع‎سرشت‎‎''|2=''ره دوزخ پدید و راه بهشت''}}
{{ب|''اندرین نامه بدیع‎سرشت‎‎''|2=''ره دوزخ پدید و راه بهشت''}}
{{ب|''سخن مبدأ و معاش و معاد''|2=''اندرین چند بیت کردم یاد''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/508 ر.ک: متن کتاب، ص508]</ref>‏}}{{پایان شعر}}
{{ب|''سخن مبدأ و معاش و معاد''|2=''اندرین چند بیت کردم یاد''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/508 ر.ک: متن کتاب، ص508]</ref>‏}}{{پایان شعر}}
منظومه جام جم با کوشش‎های مستمر [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] در چارچوب اندیشه‎ای‎ نظام‎دار ‎(ابتدا، حرکت، انتها) و بیانی دل‎انگیز‎ پایان‎ پیدا کرده‎ است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/16753/113 ر.ک: تکمیل همایون، ناصر، ص‎113]</ref>.
منظومه جام جم با کوشش‎های مستمر [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] در چارچوب اندیشه‌ای‎ نظام‎دار ‎(ابتدا، حرکت، انتها) و بیانی دل‎انگیز‎ پایان‎ پیدا کرده‎ است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/16753/113 ر.ک: تکمیل همایون، ناصر، ص‎113]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۹۴: خط ۹۴:
# مقدمه و متن کتاب.
# مقدمه و متن کتاب.
#[http://ensani.ir/fa/article?ArticleSearch%5Btitle%5D=%D8%AF%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AF%D8%A8-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%AF%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D8%B1%DB%8C&ArticleSearch%5BsortBy%5D=relevance عیوضی، رشید، «ده‎نامه‎گویی در ادب پارسی و ده‎نامه حریری»، پایگاه مجلات تخصصی نور، دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز، زمستان 1354، شماره 116، صفحه 525 تا 560]
#[http://ensani.ir/fa/article?ArticleSearch%5Btitle%5D=%D8%AF%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AF%D8%A8-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%AF%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D8%B1%DB%8C&ArticleSearch%5BsortBy%5D=relevance عیوضی، رشید، «ده‎نامه‎گویی در ادب پارسی و ده‎نامه حریری»، پایگاه مجلات تخصصی نور، دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز، زمستان 1354، شماره 116، صفحه 525 تا 560]
#[[:noormags:322394|تکمیل همایون، ناصر، «اندیشه‎های اوحدی مراغه‎ای در منزلت دانش و چگونگی آموزش»، پایگاه مجلات تخصصی نور، نامه فرهنگ، پاییز 1374، شماره 19، صفحه 112 تا 123]].
#[[:noormags:322394|تکمیل همایون، ناصر، «اندیشه‎های اوحدی مراغه‌ای در منزلت دانش و چگونگی آموزش»، پایگاه مجلات تخصصی نور، نامه فرهنگ، پاییز 1374، شماره 19، صفحه 112 تا 123]].


== وابسته‌ها ==
== وابسته‌ها ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش