پرش به محتوا

رساله سه اصل: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'می‎س' به 'می‌س')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
خط ۴۶: خط ۴۶:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
به نظر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]‎، موانع‎ و حجاب‎هایی که اکثر مردم را از ادراک حقیقت و کسب علم الهی و علم مکاشفات محروم می‎دارد‎ که در نتیجه از سعادت حقیقی بازمی‎مانند و دچار شقاوت می‎شوند‎، مشتق‎ از سه اصل است:
به نظر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]‎، موانع‎ و حجاب‎هایی که اکثر مردم را از ادراک حقیقت و کسب علم الهی و علم مکاشفات محروم می‎دارد‎ که در نتیجه از سعادت حقیقی بازمی‎مانند و دچار شقاوت می‌شوند‎، مشتق‎ از سه اصل است:
# اصل اول درباره جهل به معرفت نفس که او حقیقت آدمی‎ است‎؛
# اصل اول درباره جهل به معرفت نفس که او حقیقت آدمی‎ است‎؛
# اصل‎ دوم درباره حب جاه و مال و میل به شهوات و لذات و سایر تمتعات؛
# اصل‎ دوم درباره حب جاه و مال و میل به شهوات و لذات و سایر تمتعات؛
خط ۵۳: خط ۵۳:
به نظر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]]؛ «جهل به معرفت نفس» از معظم‎ترین اسباب‎ شقاوت‎ و ناکامی عقبی است که اکثر خلق را فروگرفته‎ در‎ دنیا، چه؛ هر که معرفت نفس حاصل‎ نکرده‎ خدای را نشناسد...؛ و هر که خدای را نشناسد با دوآب و انعام برابر باشد‎<ref>همان</ref>.
به نظر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]]؛ «جهل به معرفت نفس» از معظم‎ترین اسباب‎ شقاوت‎ و ناکامی عقبی است که اکثر خلق را فروگرفته‎ در‎ دنیا، چه؛ هر که معرفت نفس حاصل‎ نکرده‎ خدای را نشناسد...؛ و هر که خدای را نشناسد با دوآب و انعام برابر باشد‎<ref>همان</ref>.


علم حقیقی که [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در طلب آن است و کسب آن را نهایت کمال انسانی می‎شمارد، علم صوری و ظاهری نیست. وی در این کتاب این‎گونه نوشته است: «آن علمی که آن مقصود اصلی و کمال حقیقت است و موجب قرب حق‎تعالی است علم الهی و علم مکاشفات است نه علم معاملات و جمیع ابواب علوم... و ارباب عمل و دیگر علوم جزئیه از این باب دانش که آن دانش حقیقت است معزولند»<ref>پایگاه تبیان</ref>.
علم حقیقی که [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در طلب آن است و کسب آن را نهایت کمال انسانی می‌شمارد، علم صوری و ظاهری نیست. وی در این کتاب این‎گونه نوشته است: «آن علمی که آن مقصود اصلی و کمال حقیقت است و موجب قرب حق‎تعالی است علم الهی و علم مکاشفات است نه علم معاملات و جمیع ابواب علوم... و ارباب عمل و دیگر علوم جزئیه از این باب دانش که آن دانش حقیقت است معزولند»<ref>پایگاه تبیان</ref>.


در واقع، به نظر وی، علم واقعی که در اثر مکاشفه و شهود به دست می‎آید، تنها با «سیادت حقیقی و خردمندی معنوی» پیامبر اکرم(ص) میسر می‎شود و موانع و حجاب‎هایی که اکثر مردم را از ادراک و کسب این علم محروم می‎دارد، مشتق از همان سه اصل است.<ref>همان</ref>.
در واقع، به نظر وی، علم واقعی که در اثر مکاشفه و شهود به دست می‎آید، تنها با «سیادت حقیقی و خردمندی معنوی» پیامبر اکرم(ص) میسر می‌شود و موانع و حجاب‎هایی که اکثر مردم را از ادراک و کسب این علم محروم می‎دارد، مشتق از همان سه اصل است.<ref>همان</ref>.


[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] رساله سه اصل را به 14 فصل تقسیم کرده که چون شماره بعضی تکرار شده‎اند، اثر حاضر را به 14 باب و برای هر بابی شماره منظمی وضع کرده است. سه باب نخست در بیان سه اصل مذکور «جهل، حب جاه و مال و تسویلات نفس اماره» است و سه باب دوم به ترتیب، در بیان نتایج سه باب نخست است. مؤلف در باب پنجم که عنوان آن «در نتیجه اصل دوم که متابعت شهوت و آرزوهاى نفس و پیروى غرض‎های دنیاست» در نظر گرفته بر این باور است که: عاقبت این خصوصیت در واقع از فطرت اصلى منسلخ شدن است و کور و گنگ با بهایم و حشرات محشور شدن، زیرا که هر صفت که در دنیا بر کسى غالب شود به سبب بسیارى افعال و اعمالى است که صاحب آن صفت را است و در روز قیامت صاحبش به صورتی مناسب آن صفت محشور می‌شود. اگر صفت شهوت بر وى غالب است به‎صورت خرس و خوک محشور می‎گردد و اگر صفت غضب و درندگى غالب است به‎صورت سگ و گرگ و اگر گزندگى و ایذا به‎صورت مار و عقرب و اگر دزدى و حیله به‎صورت موش و کلاغ و اگر تکبر به‎صورت شیر و پلنگ و اگر رعنایی و خرامیدن به‎صورت طاووس و کبک و اگر حرص و ذخیره کردن چیزها به‎صورت مورچه؛ و همچنین در باقى صفات چنین است، چنانچه در حدیث آمده که «یحشر الناس على صور نیاتهم یحشر بعض الناس على صورة یحسن عندها القردة و الخنازیر»؛ و اشاره به‎مثل این معناست آیه شریفه قرآن کریم: «یوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ... وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ‏»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص: 46</ref>.
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] رساله سه اصل را به 14 فصل تقسیم کرده که چون شماره بعضی تکرار شده‎اند، اثر حاضر را به 14 باب و برای هر بابی شماره منظمی وضع کرده است. سه باب نخست در بیان سه اصل مذکور «جهل، حب جاه و مال و تسویلات نفس اماره» است و سه باب دوم به ترتیب، در بیان نتایج سه باب نخست است. مؤلف در باب پنجم که عنوان آن «در نتیجه اصل دوم که متابعت شهوت و آرزوهاى نفس و پیروى غرض‎های دنیاست» در نظر گرفته بر این باور است که: عاقبت این خصوصیت در واقع از فطرت اصلى منسلخ شدن است و کور و گنگ با بهایم و حشرات محشور شدن، زیرا که هر صفت که در دنیا بر کسى غالب شود به سبب بسیارى افعال و اعمالى است که صاحب آن صفت را است و در روز قیامت صاحبش به صورتی مناسب آن صفت محشور می‌شود. اگر صفت شهوت بر وى غالب است به‎صورت خرس و خوک محشور می‎گردد و اگر صفت غضب و درندگى غالب است به‎صورت سگ و گرگ و اگر گزندگى و ایذا به‎صورت مار و عقرب و اگر دزدى و حیله به‎صورت موش و کلاغ و اگر تکبر به‎صورت شیر و پلنگ و اگر رعنایی و خرامیدن به‎صورت طاووس و کبک و اگر حرص و ذخیره کردن چیزها به‎صورت مورچه؛ و همچنین در باقى صفات چنین است، چنانچه در حدیث آمده که «یحشر الناس على صور نیاتهم یحشر بعض الناس على صورة یحسن عندها القردة و الخنازیر»؛ و اشاره به‎مثل این معناست آیه شریفه قرآن کریم: «یوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ... وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ‏»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص: 46</ref>.
خط ۷۳: خط ۷۳:
سبک وی در این رساله سلیس و روشن است؛ گرچه مانند بقیه نثرنویسان عهد صفویه کلمات تقریباً نامأنوس عربی را بیش ازآنچه در قرن ششم و هفتم یا امروزه رواج دارد، به‎کار برده است. کلمات [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] چون با کمال صداقت و خلوص نیت نگاشته شده‎اند، مؤثر و دلپذیرند. به‎علاوه، وی اشعار و گفتار لطیف فارسی و عربی و اشارات معتنابه‎ای به نکات مختلف علمی به ارزش علمی این رساله افزوده است.<ref>همان</ref>.
سبک وی در این رساله سلیس و روشن است؛ گرچه مانند بقیه نثرنویسان عهد صفویه کلمات تقریباً نامأنوس عربی را بیش ازآنچه در قرن ششم و هفتم یا امروزه رواج دارد، به‎کار برده است. کلمات [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] چون با کمال صداقت و خلوص نیت نگاشته شده‎اند، مؤثر و دلپذیرند. به‎علاوه، وی اشعار و گفتار لطیف فارسی و عربی و اشارات معتنابه‎ای به نکات مختلف علمی به ارزش علمی این رساله افزوده است.<ref>همان</ref>.


در ادامه کتاب منتخب بسیار زیبا از مثنوى و رباعیات (هشت رباعی) [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا‏]] آورده شده است که به‎عنوان نمونه به ابیاتی اشاره می‎شود:‏
در ادامه کتاب منتخب بسیار زیبا از مثنوى و رباعیات (هشت رباعی) [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا‏]] آورده شده است که به‎عنوان نمونه به ابیاتی اشاره می‌شود:‏
{{شعر}}{{ب|''مى‏‌ستایم خالقى را کوست هست''|2=''این دگرها نیستند و اوست هست‏''}}{{ب|''آن خداوندى که قیومست و حى''|2=''آنکه پاکى وقف شد بر ذات وى‏‏''}}{{ب|''آن خداوندى که از یک قطره آب''|2=''کرد پیدا صورتى چون آفتاب‏‏‏''}}{{ب|''جمله عالم همه در قطره‏‌اى''|2=''جمع گردد زو نشد کم ذره‏‌اى‏''}}<ref>ر.ک: متن کتاب، ص: 131</ref>.{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|''مى‏‌ستایم خالقى را کوست هست''|2=''این دگرها نیستند و اوست هست‏''}}{{ب|''آن خداوندى که قیومست و حى''|2=''آنکه پاکى وقف شد بر ذات وى‏‏''}}{{ب|''آن خداوندى که از یک قطره آب''|2=''کرد پیدا صورتى چون آفتاب‏‏‏''}}{{ب|''جمله عالم همه در قطره‏‌اى''|2=''جمع گردد زو نشد کم ذره‏‌اى‏''}}<ref>ر.ک: متن کتاب، ص: 131</ref>.{{پایان شعر}}


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش