۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یا' به 'یا') |
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
سه دیوان [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] از جهت حجم و ارزش بدیعی متفاوتند. دیوان یکم [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] نهتنها از روی حجم، بلکه از جهت ارزش بدیعی هم از دو دیوان بعدیاش مقدم میایستد. اولاً موضوع اشعار شاعر بسی رنگارنگ بوده، جبهه حیاتدوستی و مسائل فلسفه و اخلاق در آن پرقوت است. برعکس در دو دیوان بعدی موضوع شعر خیلی تنگ شده، فقط جهتهای عرفانی و صوفیانه افکار شاعر وسعت مییابد. اما بهلحاظ جایگاه، این سه دیوان از یادگاریهای برجسته ادبیات ما میباشند و در خصوص مضمون و مندرجه آنها خود شاعر در قطعه زیرین که در دیوان سومش میآید، چنین میگوید: {{شعر}}{{ب|''هست دیوان شعر من اکثر ''|2='' غزل عاشقان شیدایی''}}{{ب|''یا فنون نصایح است و حکم ''|2=''منبعث از شعور و دانایی''}}{{پایان شعر}} | سه دیوان [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] از جهت حجم و ارزش بدیعی متفاوتند. دیوان یکم [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] نهتنها از روی حجم، بلکه از جهت ارزش بدیعی هم از دو دیوان بعدیاش مقدم میایستد. اولاً موضوع اشعار شاعر بسی رنگارنگ بوده، جبهه حیاتدوستی و مسائل فلسفه و اخلاق در آن پرقوت است. برعکس در دو دیوان بعدی موضوع شعر خیلی تنگ شده، فقط جهتهای عرفانی و صوفیانه افکار شاعر وسعت مییابد. اما بهلحاظ جایگاه، این سه دیوان از یادگاریهای برجسته ادبیات ما میباشند و در خصوص مضمون و مندرجه آنها خود شاعر در قطعه زیرین که در دیوان سومش میآید، چنین میگوید: {{شعر}}{{ب|''هست دیوان شعر من اکثر ''|2='' غزل عاشقان شیدایی''}}{{ب|''یا فنون نصایح است و حکم ''|2=''منبعث از شعور و دانایی''}}{{پایان شعر}} | ||
در حقیقت قطعه فوق مطالب و محتویات دیوانهای جامی را بهطور واضح افاده | در حقیقت قطعه فوق مطالب و محتویات دیوانهای جامی را بهطور واضح افاده میکند و شرح دیگری بر آن زیاد نیست<ref>ر.ک: همان، ج1، ص18-17</ref>. | ||
درست است که در دیوانهای [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] بهغیر از قصیده و غزل، قطعه و رباعی، معما و فرد و مثنوی، ترجیعات و ترکیبات و مربع و بحر طویل نیز دیده میشوند، اما همه آنها علاوه بر آنکه خیلی کمند، انواع یک شکل شعری را تشکیل | درست است که در دیوانهای [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] بهغیر از قصیده و غزل، قطعه و رباعی، معما و فرد و مثنوی، ترجیعات و ترکیبات و مربع و بحر طویل نیز دیده میشوند، اما همه آنها علاوه بر آنکه خیلی کمند، انواع یک شکل شعری را تشکیل میکنند<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>. | ||
قسمت عمده دیوانهای [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] را غزل تشکیل میدهد که در آنها اکثر معانی عاشقانه و مطالب عارفانه افاده یافتهاند. اما در همه جا مسائل تصوف و عرفان در پرده عشق و عاشقی بیان یافته، وابستگی آنها تا درجهای است که در بسیار موردها این دو موضوع را از همدیگر جدا کردن ممکن نمیشود. همچنین در غزلیات [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] گاهی هجو و مذمت اهل جاه و ریا، مدح بعضی از پادشاهان و پند و نصیحت نیز به نظر میرسد<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>. | قسمت عمده دیوانهای [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] را غزل تشکیل میدهد که در آنها اکثر معانی عاشقانه و مطالب عارفانه افاده یافتهاند. اما در همه جا مسائل تصوف و عرفان در پرده عشق و عاشقی بیان یافته، وابستگی آنها تا درجهای است که در بسیار موردها این دو موضوع را از همدیگر جدا کردن ممکن نمیشود. همچنین در غزلیات [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] گاهی هجو و مذمت اهل جاه و ریا، مدح بعضی از پادشاهان و پند و نصیحت نیز به نظر میرسد<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>. | ||
قصاید [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] از توحید و نعت و مناجات، مسائل عرفان و فلسفه، پند و حکمت، شرح حال، شکوه، جواب گذشتگان، وصف باغ و عمارتها، مدح و جواب نامههای پادشاهان معاصرش عبارت بوده، اکثر آنها از جهت حجم خیلی کوتاه (8-15 بیت) میباشند. قصاید مدحیه [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] از جهت مقدار آنقدر زیاد نیست و بیشتر نصایح و پند را در بر میگیرند. همه قصیدههای [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] از جهت زبان، طرز بیان و شعریت پخته و رسا و روان و بیتکلف میباشند. دیگر نوعهای شعر در دیوانهای سهگانه [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] قسم کوچکی را تشکیل میدهند و رباعیات او اکثر از عشق و عرفان بحث | قصاید [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] از توحید و نعت و مناجات، مسائل عرفان و فلسفه، پند و حکمت، شرح حال، شکوه، جواب گذشتگان، وصف باغ و عمارتها، مدح و جواب نامههای پادشاهان معاصرش عبارت بوده، اکثر آنها از جهت حجم خیلی کوتاه (8-15 بیت) میباشند. قصاید مدحیه [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] از جهت مقدار آنقدر زیاد نیست و بیشتر نصایح و پند را در بر میگیرند. همه قصیدههای [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] از جهت زبان، طرز بیان و شعریت پخته و رسا و روان و بیتکلف میباشند. دیگر نوعهای شعر در دیوانهای سهگانه [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] قسم کوچکی را تشکیل میدهند و رباعیات او اکثر از عشق و عرفان بحث میکنند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
[[جامی، عبدالرحمن|جامی]] در مقطعات خود مطالب مختلفی را بیان نموده و بیشتر از پند و اندرز سخن میراند. بعضی قطعهها مضمون فکاهی داشته، وقایع زندگی را با ظرافت و لطافت بیان | [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] در مقطعات خود مطالب مختلفی را بیان نموده و بیشتر از پند و اندرز سخن میراند. بعضی قطعهها مضمون فکاهی داشته، وقایع زندگی را با ظرافت و لطافت بیان میکنند. از چهار ترجیعبند [[جامی، عبدالرحمن|جامی]]، یکی نعت بوده و سهتای دیگر آنها به وصف معرفت صوفیان، مبانی تصوف، عشق الهی و محبت انسانی اختصاص یافته است. از شش ترکیببند او چهارتایش مرثیه است؛ یکی هنگام سفر او در مدینه و دیگری در تعریف عمارت سلطان حسین نوشته شده است. ترجیعات و ترکیبات [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] خوشآهنگ و ساده و روان میباشند. موضوع مثنویهای دیوانهای [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] از حمد، مدح، توصیف عمارتها، جواب نامهها، تعریف قناعت و امثال آن عبارت بوده و معمایش بر ضم معنای معماگی معنای ظاهری خوب و دلکش هم دارند. یک مربع و شعر در بحر طویل از تصویر حسن معشوقه و بیان حال عاشق و مربع دیگر از مناجات بحث میکند<ref>ر.ک: همان، ص21-20</ref>. | ||
از مـثنویهای جـامی میتوان دریافت که او در زمینههای مختلف از علوم ادبی و قرآن و حدیث و حکمت و عرفان گرفته تا علوم غـریبه، اطـلاعات وسـیعی داشته و از این محفوظات و داشتههای ذهنی خود، در تدوین منظومههایش بهره برده است. بـه دیـگر سخن، منظومههای شاعر، تجلیگاه اطلاعات، معلومات و تواناییهای ادبی اوست. در این میان، آیات قرآن، احادیث، اشعار و امـثال عـربی در دست [[جامی، عبدالرحمن|جامی]]، چون موم نرم و نقشپذیر بوده و او به بهترین شکل ممکن آنـها را در شـعر خود جای داده است و این امر، بیانگر وسـعت و تـنوع انـدوختههای ذهنی و قابلیتهای شاعرانه اوست؛ بهعنوان مثال: «عاليها سافلها کردن»، کنایه از خراب کردن، ویران کردن و زیر و رو کردن اسـت. این ترکیب کنایی، برگرفته از قرآن کریم و به معنی خراب و ویران کـردن است: | از مـثنویهای جـامی میتوان دریافت که او در زمینههای مختلف از علوم ادبی و قرآن و حدیث و حکمت و عرفان گرفته تا علوم غـریبه، اطـلاعات وسـیعی داشته و از این محفوظات و داشتههای ذهنی خود، در تدوین منظومههایش بهره برده است. بـه دیـگر سخن، منظومههای شاعر، تجلیگاه اطلاعات، معلومات و تواناییهای ادبی اوست. در این میان، آیات قرآن، احادیث، اشعار و امـثال عـربی در دست [[جامی، عبدالرحمن|جامی]]، چون موم نرم و نقشپذیر بوده و او به بهترین شکل ممکن آنـها را در شـعر خود جای داده است و این امر، بیانگر وسـعت و تـنوع انـدوختههای ذهنی و قابلیتهای شاعرانه اوست؛ بهعنوان مثال: «عاليها سافلها کردن»، کنایه از خراب کردن، ویران کردن و زیر و رو کردن اسـت. این ترکیب کنایی، برگرفته از قرآن کریم و به معنی خراب و ویران کـردن است: |
ویرایش