پرش به محتوا

ترجمه روزنامه‌جات هندوستان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
خط ۵۱: خط ۵۱:
سپس با معرفی ویژگی‎های ظاهری زبیر پاشا با این اوصاف که: «مردی است بلندقامت و خوش‎چشم (یا تیزچشم)، غالب لباس سیاه می‌پوشد و شال سفید به دور گردن می‎بندد»، به نقل شرح حالش از زبان خودش پرداخته و ظلم‎ و ستم و ضبط اموالش توسط حکومت مصر را این‎گونه توصیف می‌کند: «همچنان‎که شرح حال بر تمام جهانیان روشن و آشکار است، بر شما نیز ظاهر و علانیه است که خدمتی ‎که من در حق حکومت مصر کردم، هیچ‎یک از ملازمین نکردند و الحال این است جزای من... هیچ غم و اندوهی برای تلف شدن اموال و املاک خود ندارم؛ زیراکه این مقسوم عامه بندگان خداست. در این ‎صورت از مقدرات الهی اندیشه نیست... و نه برای مفارقت اهل و عیال و وابستگان خود اندوهگین می‎باشم؛ به‎ جهت اینکه پس از اینکه عزت انسان از دست رفت، برای این‎گونه چیزها تأسف شایسته نیست. سرور و انبساط من در آن چیزی است که خدای عز و جل مرا داشته است. بلی ستم‎هایی که از جنرال گردن بر من رسیده هرگز فراموش نخواهم کرد و پیاپی مرا ملول داشته؛ چنان‎که خود جنرال موصوف بر این معنی اقرار می‎نماید که آنچه در حق من روا داشته است از روی خطا بوده و مخصوصاً به توسط تلگراف از من معذرت خواسته و حکومت مصر را اطلاع داد که آنچه اسباب و اموال از زبیر پاشا ضبط دیوان شده است، به‎ناحق بوده و از روی انصاف نیست؛ سزاوار این است که جمیع مایملک مغصوبه مشارالیه مسترد شود»<ref>ر.ک: همان، ص6-4</ref>‎.
سپس با معرفی ویژگی‎های ظاهری زبیر پاشا با این اوصاف که: «مردی است بلندقامت و خوش‎چشم (یا تیزچشم)، غالب لباس سیاه می‌پوشد و شال سفید به دور گردن می‎بندد»، به نقل شرح حالش از زبان خودش پرداخته و ظلم‎ و ستم و ضبط اموالش توسط حکومت مصر را این‎گونه توصیف می‌کند: «همچنان‎که شرح حال بر تمام جهانیان روشن و آشکار است، بر شما نیز ظاهر و علانیه است که خدمتی ‎که من در حق حکومت مصر کردم، هیچ‎یک از ملازمین نکردند و الحال این است جزای من... هیچ غم و اندوهی برای تلف شدن اموال و املاک خود ندارم؛ زیراکه این مقسوم عامه بندگان خداست. در این ‎صورت از مقدرات الهی اندیشه نیست... و نه برای مفارقت اهل و عیال و وابستگان خود اندوهگین می‎باشم؛ به‎ جهت اینکه پس از اینکه عزت انسان از دست رفت، برای این‎گونه چیزها تأسف شایسته نیست. سرور و انبساط من در آن چیزی است که خدای عز و جل مرا داشته است. بلی ستم‎هایی که از جنرال گردن بر من رسیده هرگز فراموش نخواهم کرد و پیاپی مرا ملول داشته؛ چنان‎که خود جنرال موصوف بر این معنی اقرار می‎نماید که آنچه در حق من روا داشته است از روی خطا بوده و مخصوصاً به توسط تلگراف از من معذرت خواسته و حکومت مصر را اطلاع داد که آنچه اسباب و اموال از زبیر پاشا ضبط دیوان شده است، به‎ناحق بوده و از روی انصاف نیست؛ سزاوار این است که جمیع مایملک مغصوبه مشارالیه مسترد شود»<ref>ر.ک: همان، ص6-4</ref>‎.


زبیر پاشا در ادامه از سعایت یکی از خادمان فرزندش سلیمان، نزد ژنرال گردن که منجر به عزل او شد، گلایه می‌کند و از کشته شدن تعدادی از علما به دستور او سخن می‎گوید: «سلیمان چون از صورت معامله مطلع شد، به قصد برائت ذمه چند نفر از علمای سودان را به نزد جنرال گردن فرستاد تا تصدیق بر حسن خدمات سلیمان و تکذیب اقاویل مفتری سابق الذکر نمایند. جنرال موصوف قبل از رسیدگی مشارالیهم را به قتل رسانید. ثانیاً دو نفر دیگر از علما را فرستاده، مشارالیه آنها را نیز هلاک نمود و آنچه تصور می‎نماییم که آیا این چه نوع رفتاری بوده که در حق فرستادگان مرعی داشته‎اند، درجه خیال من به انتها نمی‎رسد»<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>‎.  
زبیر پاشا در ادامه از سعایت یکی از خادمان فرزندش سلیمان، نزد ژنرال گردن که منجر به عزل او شد، گلایه می‌کند و از کشته شدن تعدادی از علما به دستور او سخن می‌گوید: «سلیمان چون از صورت معامله مطلع شد، به قصد برائت ذمه چند نفر از علمای سودان را به نزد جنرال گردن فرستاد تا تصدیق بر حسن خدمات سلیمان و تکذیب اقاویل مفتری سابق الذکر نمایند. جنرال موصوف قبل از رسیدگی مشارالیهم را به قتل رسانید. ثانیاً دو نفر دیگر از علما را فرستاده، مشارالیه آنها را نیز هلاک نمود و آنچه تصور می‎نماییم که آیا این چه نوع رفتاری بوده که در حق فرستادگان مرعی داشته‎اند، درجه خیال من به انتها نمی‎رسد»<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>‎.  


ژنرال گوردون‎ در‎ سال 1887م، فرماندار و حکمران کل‎ سودان‎ شد و این نخستین‎بار بود که فردی مسیحی به فرمانداری سودان می‎رسید. او ایالات‎ مختلف سـودان را در مـیان‎ همکاران‎ اروپایی‎ خود از ایتالیا‎، آلمان‎، اتریش و... تقسیم کرد و نتیجه‎ این‎ اقدام این شد که سودان اگرچه رسماً تحت کنترل دولت مصر بود، اما‎ عملاً‎ در تملک نمایندگان استعمار اروپایی بـود‎. پیـامد‎ چنین اتفاقی‎ چیزی‎ جز‎ رنج و فقر برای مردم‎ سودان نبود؛ زیرا حاکمان اروپایی مالیات‎های بسیار سنگینی بر مردم تحمیل می‌کردند و با کسب سودهای‎ کلان‎، اهالی سودان را غارت می‌کردند؛ چـیزی‎ کـه‎ در‎ ایـن‎ میان‎ قابل پیش بینی‎ بـود‎‎. ازایـن‎رو، تـحمل چنین وضعیت فلاکت‎باری برای مردم سودان ممکن نبود و خبر از وقوع قیام‎های گسترده‎ مردمی‎ در‎ سراسر این سرزمین علیه دولت مصری - ‎اروپایی‎ می‎داد‎<ref>ر.ک: کاظمی‎ راد، رضا؛ مقری، احمد، ص11</ref>‎.  
ژنرال گوردون‎ در‎ سال 1887م، فرماندار و حکمران کل‎ سودان‎ شد و این نخستین‎بار بود که فردی مسیحی به فرمانداری سودان می‎رسید. او ایالات‎ مختلف سـودان را در مـیان‎ همکاران‎ اروپایی‎ خود از ایتالیا‎، آلمان‎، اتریش و... تقسیم کرد و نتیجه‎ این‎ اقدام این شد که سودان اگرچه رسماً تحت کنترل دولت مصر بود، اما‎ عملاً‎ در تملک نمایندگان استعمار اروپایی بـود‎. پیـامد‎ چنین اتفاقی‎ چیزی‎ جز‎ رنج و فقر برای مردم‎ سودان نبود؛ زیرا حاکمان اروپایی مالیات‎های بسیار سنگینی بر مردم تحمیل می‌کردند و با کسب سودهای‎ کلان‎، اهالی سودان را غارت می‌کردند؛ چـیزی‎ کـه‎ در‎ ایـن‎ میان‎ قابل پیش بینی‎ بـود‎‎. ازایـن‎رو، تـحمل چنین وضعیت فلاکت‎باری برای مردم سودان ممکن نبود و خبر از وقوع قیام‎های گسترده‎ مردمی‎ در‎ سراسر این سرزمین علیه دولت مصری - ‎اروپایی‎ می‎داد‎<ref>ر.ک: کاظمی‎ راد، رضا؛ مقری، احمد، ص11</ref>‎.  
خط ۵۹: خط ۵۹:
از جمله نکات جالب، ارسال یکی از اعضای پارلمان انگلستان به‎عنوان روزنامه‎نگار دیلی نیوز لندن به سودان است. هدف او اطلاع از عقاید و آرای مهدی و انتشار در روزنامه‎ها بوده است. او در رابطه با این موضوع می‎نویسد: «عقیده مهدی این است که چون به‎ طرف عامه اهالی دنیا به نظر تعمق ملاحظه نمايیم، این معنی بعید از انصاف و مروت به ‎نظر می‎آید که بعضی از افراد ناس صاحب دولت و حشمت باشند و برخی از ایشان برای نان شبینه مختاج و برای این معنی دلیل موجهی دارد که عمومی بنی ‎نوع بشر از غنی و فقیر از نسل یک پدرند؛ پس انصاف این است که تمام برادران در حالت مساوات یکسان باشند»<ref>ر.ک: همان، ص‎22-21</ref>‎.  
از جمله نکات جالب، ارسال یکی از اعضای پارلمان انگلستان به‎عنوان روزنامه‎نگار دیلی نیوز لندن به سودان است. هدف او اطلاع از عقاید و آرای مهدی و انتشار در روزنامه‎ها بوده است. او در رابطه با این موضوع می‎نویسد: «عقیده مهدی این است که چون به‎ طرف عامه اهالی دنیا به نظر تعمق ملاحظه نمايیم، این معنی بعید از انصاف و مروت به ‎نظر می‎آید که بعضی از افراد ناس صاحب دولت و حشمت باشند و برخی از ایشان برای نان شبینه مختاج و برای این معنی دلیل موجهی دارد که عمومی بنی ‎نوع بشر از غنی و فقیر از نسل یک پدرند؛ پس انصاف این است که تمام برادران در حالت مساوات یکسان باشند»<ref>ر.ک: همان، ص‎22-21</ref>‎.  


در خلال سده 18 و 19م، شرایط‎ اجتماعی‎ در بسیاری از جـوامع مـسلمان به‎گونه‎ای رقم خورد کـه پیـدایش مدعیان مهدویت با انگیزه اصلاح جامعه و مبارزه علیه استعمار رو به تزاید گذاشت. مـهدی سـودانی را بهترین نمونه‎ از‎ چنین مدعیانی دانـسته‎اند. آنچه از هـمه این عوامل بـرداشت مـی‌شود این است که ظـهور مـهدی سودانی و ادعای وی مبنی بر مهدی موعود بودن، نه بر اساس‎ وجود‎ خصوصیات‎ شخصی خـاص در وی و نـه‎ بر‎ اساس‎ پیشگویی و یا پیش‎بینی شـخصی خـاص مبنی بـر ظـهور وی، بـلکه معلول شرایط اجتماعی زمـان او بوده است. هیچ‎کدام از عوامل ذکرشده‎ برای‎ قیام و ادعای وی به شخص او مرتبط نمی‌شود‎، بلکه‎ هـمه بـیان‎کننده اوضاع اجتماعی مردمی است کـه سـودانی در مـیان آنـان زیـسته و از میان آنان بـرخاسته اسـت و این‎ مطلب‎ به‎خوبی مؤید این ادعاست که برخی ادعاهای منجی‎باورانه، معلول شرایط‎ اجتماعی ناشی از فـقر، ظـلم و فـساد است. موثقی نیز این ادعا را تأیید کـرده و مـی‎نویسد: بـنابراین زمـینه و ریـشه‎ ایـن‎ جنبش‎ را باید در اوضاع داخلی جستجو کرد. از‎ دیگر‎ نشانه‎های تأیید این ادعا‎، هدفی است که جنبش مهدی سودانی داشته و به آن دعوت می‌کرد؛ سودانی‎ و پیروانش‎ مردم‎ را به قـیام علیه تاراج‎گری اروپاییان و استبداد پادشاهان ترک و مصر فرامی‎خواندند‎. جمله معروف‎ آنها همان است که: «کندن هزار قبر بهتر از پرداخت یک دینار مالیات است». ازاین‎رو کاملاً مشخص است کـه ظـهور و دعوت مهدی سودانی کاملاً ماهیتی‎ ضد‎ استعماری، ملی‎گرایانه و استقلال‎طلبانه داشته است.<ref>ر.ک: کاظمی‎ راد، رضا؛ مقری، احمد، ص14</ref>‎.
در خلال سده 18 و 19م، شرایط‎ اجتماعی‎ در بسیاری از جـوامع مـسلمان به‎گونه‎ای رقم خورد کـه پیـدایش مدعیان مهدویت با انگیزه اصلاح جامعه و مبارزه علیه استعمار رو به تزاید گذاشت. مـهدی سـودانی را بهترین نمونه‎ از‎ چنین مدعیانی دانـسته‎اند. آنچه از هـمه این عوامل بـرداشت مـی‌شود این است که ظـهور مـهدی سودانی و ادعای وی مبنی بر مهدی موعود بودن، نه بر اساس‎ وجود‎ خصوصیات‎ شخصی خـاص در وی و نـه‎ بر‎ اساس‎ پیشگویی و یا پیش‎بینی شـخصی خـاص مبنی بـر ظـهور وی، بـلکه معلول شرایط اجتماعی زمـان او بوده است. هیچ‎کدام از عوامل ذکرشده‎ برای‎ قیام و ادعای وی به شخص او مرتبط نمی‌شود‎، بلکه‎ هـمه بـیان‎کننده اوضاع اجتماعی مردمی است کـه سـودانی در مـیان آنـان زیـسته و از میان آنان بـرخاسته اسـت و این‎ مطلب‎ به‎خوبی مؤید این ادعاست که برخی ادعاهای منجی‎باورانه، معلول شرایط‎ اجتماعی ناشی از فـقر، ظـلم و فـساد است. موثقی نیز این ادعا را تأیید کـرده و مـی‎نویسد: بـنابراین زمـینه و ریـشه‎ ایـن‎ جنبش‎ را باید در اوضاع داخلی جستجو کرد. از‎ دیگر‎ نشانه‎های تأیید این ادعا‎، هدفی است که جنبش مهدی سودانی داشته و به آن دعوت می‌کرد؛ سودانی‎ و پیروانش‎ مردم‎ را به قـیام علیه تاراج‎گری اروپاییان و استبداد پادشاهان ترک و مصر فرامی‎خواندند‎. جمله معروف‎ آنها همان است که: «کندن هزار قبر بهتر از پرداخت یک دینار مالیات است». ازاین‎رو کاملاً مشخص است کـه ظـهور و دعوت مهدی سودانی کاملاً ماهیتی‎ ضد‎ استعماری، ملی‌گرایانه و استقلال‎طلبانه داشته است.<ref>ر.ک: کاظمی‎ راد، رضا؛ مقری، احمد، ص14</ref>‎.


کتاب با دو مطلب: اول: ممانعت حکام چینی اهل کاشغر از تجارت مسلمانان رعایای روس با غیر کاشغری‎ها؛ دوم: تظلم هندی‎ها از قرنطینه کشتی‎هایشان در بنادر مصر و ایتالیا، به پایان آمده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص31-30</ref>‎.  
کتاب با دو مطلب: اول: ممانعت حکام چینی اهل کاشغر از تجارت مسلمانان رعایای روس با غیر کاشغری‎ها؛ دوم: تظلم هندی‎ها از قرنطینه کشتی‎هایشان در بنادر مصر و ایتالیا، به پایان آمده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص31-30</ref>‎.  
خط ۷۱: خط ۷۱:
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
# مقدمه و متن کتاب.  
# مقدمه و متن کتاب.  
#[[:noormags:1118539|کاظمی راد، رضا؛ مقری، احمد، «خاستگاه پیدایش جنبش منجی‎گرایانه مهدی سودانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، پژوهش‎های مهدوی، زمستان 1394، سال چهارم، ‎شماره 15، صفحه 5 تا 24]].
#[[:noormags:1118539|کاظمی راد، رضا؛ مقری، احمد، «خاستگاه پیدایش جنبش منجی‌گرایانه مهدی سودانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، پژوهش‎های مهدوی، زمستان 1394، سال چهارم، ‎شماره 15، صفحه 5 تا 24]].


== وابسته‌ها ==
== وابسته‌ها ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش