۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
در هیچیک از این براهین از مقدمات نظری استفاده نشده بلکه مقدماتش از بدیهیات اولیه و نهایتاً از بدیهیات ثانویه هستند | در هیچیک از این براهین از مقدمات نظری استفاده نشده بلکه مقدماتش از بدیهیات اولیه و نهایتاً از بدیهیات ثانویه هستند | ||
«در 105 برهان، برهانها در دستههای 15 تایی تقسیم شدهاند که در هر دسته از آنها وجود خداوند با دو تعریف اثبات شده یکی با مشهورترین تعریفش «واجبالوجود بالذات» و دیگر با یکی از تعریفهای دیگر مثل «موجود نخستین»، «موجود ناب»، «موجود بالذات»، «موجود مستقل»، «موجود ازلی»، «موجود ابدی» و «موجود برترین»». این امر برای این بوده که برهان، علاوه بر در برگرفتن اصل هستی خداوند بر یکی از ویژگیهای مذکور نیز دلالت کند. | «در 105 برهان، برهانها در دستههای 15 تایی تقسیم شدهاند که در هر دسته از آنها وجود خداوند با دو تعریف اثبات شده یکی با مشهورترین تعریفش «واجبالوجود بالذات» و دیگر با یکی از تعریفهای دیگر مثل «موجود نخستین»، «موجود ناب»، «موجود بالذات»، «موجود مستقل»، «موجود ازلی»، «موجود ابدی» و «موجود برترین»». این امر برای این بوده که برهان، علاوه بر در برگرفتن اصل هستی خداوند بر یکی از ویژگیهای مذکور نیز دلالت کند. | ||
در بخش ارائه برهانهای عرفانی [تقریرات عارفان از برهان صدیقین] علاوه بر اثبات اصل وجود خداوند، مساوقت وجود با وجوب ذاتی یعنی وحدت وجود شخصی هم اثبات | در بخش ارائه برهانهای عرفانی [تقریرات عارفان از برهان صدیقین] علاوه بر اثبات اصل وجود خداوند، مساوقت وجود با وجوب ذاتی یعنی وحدت وجود شخصی هم اثبات میشود. تقریرات عرفا از این برهان در این کتاب چیزی بیش از 50 برهان را به خود اختصاص داده است. | ||
چون فهم مطالب کتاب، مبتنی بر درک برخی اصطلاحات فلسفی و منطقی بوده، قبل از بیان مباحث اصلی و تقریرات برهان صدیقین، نویسنده در بخشی مقدماتی، به تبیین اصطلاحات منطقی و بیان و استدلال گزارههایش اختصاص داده تا کتاب برای کسانی که آشنایی کافی با این اصطلاحات ندارند هم قابل استفاده باشد.<ref>ر.ک: همان، ص50-51</ref> | چون فهم مطالب کتاب، مبتنی بر درک برخی اصطلاحات فلسفی و منطقی بوده، قبل از بیان مباحث اصلی و تقریرات برهان صدیقین، نویسنده در بخشی مقدماتی، به تبیین اصطلاحات منطقی و بیان و استدلال گزارههایش اختصاص داده تا کتاب برای کسانی که آشنایی کافی با این اصطلاحات ندارند هم قابل استفاده باشد.<ref>ر.ک: همان، ص50-51</ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
ادلهای که واسطه اثبات، حقیقتی است موجود به وجود خارجی و بیگانه با ذات خداوند، مثل برهان حرکت. | ادلهای که واسطه اثبات، حقیقتی است موجود به وجود خارجی و بیگانه با ذات خداوند، مثل برهان حرکت. | ||
ادلهای که واسطه اثبات، حقیقتی است موجود به وجود ذهنی و بیگانه با ذات خداوند مثل برهان وجودی آنسلم. | ادلهای که واسطه اثبات، حقیقتی است موجود به وجود ذهنی و بیگانه با ذات خداوند مثل برهان وجودی آنسلم. | ||
ادلهای که واسطه اثبات حقیقتی است متحد المصداق با ذات خداوند که از آنها با عنوان «برهانهای صدیقین» یاد میکنند، این برهانها هم دو دسته اصلی دارند، یکی برهانهایی که آشکارا به مساوقت وجود با وجود ذاتی و بالتبع با وحدت شخصی وجود منتهی | ادلهای که واسطه اثبات حقیقتی است متحد المصداق با ذات خداوند که از آنها با عنوان «برهانهای صدیقین» یاد میکنند، این برهانها هم دو دسته اصلی دارند، یکی برهانهایی که آشکارا به مساوقت وجود با وجود ذاتی و بالتبع با وحدت شخصی وجود منتهی میشوند و دیگر برهانهایی که آشکارا و با وضوح به چنین نتیجهای منتهی نمیشوند<ref>مقدمه ویراست اول، ص52-53</ref> نویسنده در این کتاب، دسته دوم را برهانهای فلسفی صدیقین و دسته اول را برهانهای عرفانی صدیقین مینامد.<ref>ر.ک: همان، ص53</ref> | ||
«برهانهای صدیقین یکی از ابتکارات فیلسوفان و عرفای مسلمان است که با الهام از قرآن و روایات منقول از پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) به آن دست یافتهاند. آیاتی نظیر ''' «أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ»''' (فصلت: 53)؛ آیا کافی نیست که پروردگارت [با ظاهر کردن حقایق و دلایل] بر همهچیز گواه است [که تنها او آفریننده و بینیاز است و غیر او مخلوق و ازهرجهت نیازمند به اوست.]؛ و روایاتی نظیر «یا من دل علی ذاته بذاته» منبع الهام نیرومندی بودهاند که بر مبنای آن عارفان و فیلسوفان اسلامی متوجه این نکته شوند که میتوان برهانهایی بر هستی خداوند اقامه کرد که واسطه اثبات، نه واقعیتی بیگانه با خداوند، بلکه عین او است. پیگیری تاریخچه این بحث نشان میدهد که برای اولین بار فارابی به این نکته توجه نموده است»<ref>همان، ص51</ref> | «برهانهای صدیقین یکی از ابتکارات فیلسوفان و عرفای مسلمان است که با الهام از قرآن و روایات منقول از پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) به آن دست یافتهاند. آیاتی نظیر ''' «أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ»''' (فصلت: 53)؛ آیا کافی نیست که پروردگارت [با ظاهر کردن حقایق و دلایل] بر همهچیز گواه است [که تنها او آفریننده و بینیاز است و غیر او مخلوق و ازهرجهت نیازمند به اوست.]؛ و روایاتی نظیر «یا من دل علی ذاته بذاته» منبع الهام نیرومندی بودهاند که بر مبنای آن عارفان و فیلسوفان اسلامی متوجه این نکته شوند که میتوان برهانهایی بر هستی خداوند اقامه کرد که واسطه اثبات، نه واقعیتی بیگانه با خداوند، بلکه عین او است. پیگیری تاریخچه این بحث نشان میدهد که برای اولین بار فارابی به این نکته توجه نموده است»<ref>همان، ص51</ref> | ||
گام دوم را [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] برداشت و سعی کرد در الاشارات و التنبیهات، اینگونه برهانی را ارائه کند که البته مورد نقد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] واقع شد. گامهای بعدی را عرفا، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] و [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزواری]] برداشتند و این امر را تحکیم کرده و به ثمر رساندند و در گام بعدی، فیلسوفان دوره اخیر به غنای علمی این براهین افزودند و آن را در تقریرات متفاوتی ارائه کردند تا جایی که میرزا مهدی آشتیانی 19 تقریر از آن را بر اساس مبانی گوناگون و مشربهای فلسفی متنوع، ارائه کرد.<ref>ر.ک: همان، ص51-52</ref> | گام دوم را [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] برداشت و سعی کرد در الاشارات و التنبیهات، اینگونه برهانی را ارائه کند که البته مورد نقد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] واقع شد. گامهای بعدی را عرفا، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] و [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزواری]] برداشتند و این امر را تحکیم کرده و به ثمر رساندند و در گام بعدی، فیلسوفان دوره اخیر به غنای علمی این براهین افزودند و آن را در تقریرات متفاوتی ارائه کردند تا جایی که میرزا مهدی آشتیانی 19 تقریر از آن را بر اساس مبانی گوناگون و مشربهای فلسفی متنوع، ارائه کرد.<ref>ر.ک: همان، ص51-52</ref> |
ویرایش