۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میپردازد' به 'میپردازد') |
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
برای آشنایی با محتوای این کتاب، توجه به نکات زیر ضروری است: | برای آشنایی با محتوای این کتاب، توجه به نکات زیر ضروری است: | ||
الف)- نویسنده برای اثبات یگانگی خداوند پنج دلیل میآورد که چهار دلیل آن از راه برهان عقلی و یک دلیل آن از راه فطرت است. ایشان بعد از هر دلیل به توضیح آن برهان میپردازد. نویسنده دلیل اول را چنین اقامه | الف)- نویسنده برای اثبات یگانگی خداوند پنج دلیل میآورد که چهار دلیل آن از راه برهان عقلی و یک دلیل آن از راه فطرت است. ایشان بعد از هر دلیل به توضیح آن برهان میپردازد. نویسنده دلیل اول را چنین اقامه میکند: «هرگاه فرض کنیم که برای خدای جهان همتا و نظیری وجود دارد، لازمهاش این است که هریک از خدای جهان و همتای او از دو جزء مرکب باشند و ترکیب شدن از دو جزء، مستلزم نیاز و احتیاج است و احتیاج با خداوندگاری سازگار نیست»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9</ref>. | ||
ب)- نویسنده در توضیح میگوید: لازمه تعدد و دو بودن این است که این دو در یکجهت یا جهاتی با هم مشترک و در جهت یا جهات دیگر با هم اختلاف داشته باشند؛ بهعبارتدیگر اگر دوگانگی دو موجود راست باشد، باید از یکجهت یا جهاتی شبیه هم و از جهت یا جهاتی از هم متمایز باشند، وگرنه دوگانگی آن دو حقیقت نخواهد داشت و یکی بیش نخواهند بود و این را نیز میدانیم که هر موجود مرکبی، به اجزای خود نیازمند است؛ همانند ماشین چاپی که از قطعات مختلفی تشکیل شده است. این واحد صنعتی به این قطعات گوناگون نیز نیاز دارد و بدون ترکیب و هماهنگی این قطعات، هستی و کارایی یک ماشین چاپ امکانپذیر نیست. همینطور اگر خدای جهان مرکب از دو جزء باشد، به اجزای خود نیازمند خواهد بود؛ یعنی هستی او بستگی به هستی آن دو جزء خواهد داشت و خدا از هرگونه نیاز و احتیاج منزه است.<ref>ر.ک: همان، ص9-11</ref>. | ب)- نویسنده در توضیح میگوید: لازمه تعدد و دو بودن این است که این دو در یکجهت یا جهاتی با هم مشترک و در جهت یا جهات دیگر با هم اختلاف داشته باشند؛ بهعبارتدیگر اگر دوگانگی دو موجود راست باشد، باید از یکجهت یا جهاتی شبیه هم و از جهت یا جهاتی از هم متمایز باشند، وگرنه دوگانگی آن دو حقیقت نخواهد داشت و یکی بیش نخواهند بود و این را نیز میدانیم که هر موجود مرکبی، به اجزای خود نیازمند است؛ همانند ماشین چاپی که از قطعات مختلفی تشکیل شده است. این واحد صنعتی به این قطعات گوناگون نیز نیاز دارد و بدون ترکیب و هماهنگی این قطعات، هستی و کارایی یک ماشین چاپ امکانپذیر نیست. همینطور اگر خدای جهان مرکب از دو جزء باشد، به اجزای خود نیازمند خواهد بود؛ یعنی هستی او بستگی به هستی آن دو جزء خواهد داشت و خدا از هرگونه نیاز و احتیاج منزه است.<ref>ر.ک: همان، ص9-11</ref>. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
د)- نویسنده در درس بعدی به مباحث مربوط به «تثلیث» پرداخته است و میگوید: برای تثلیث میتوان دو وجه در نظر گرفت: | د)- نویسنده در درس بعدی به مباحث مربوط به «تثلیث» پرداخته است و میگوید: برای تثلیث میتوان دو وجه در نظر گرفت: | ||
# هرکدام از خدایان سهگانه، وجود مستقل دارند و هرکدام با وجود و تشخص خاصی خودنمایی | # هرکدام از خدایان سهگانه، وجود مستقل دارند و هرکدام با وجود و تشخص خاصی خودنمایی میکنند؛ در این صورت هرکدام، فردی تام و مستقل هستند که به نام خدا شناخته میشوند. اگر به این معنا باشد یقیناً شرک است. | ||
# هرکدام از این سه استقلال نداشته باشند، ولی بر اثر ترکیب و بههمپیوستگی، خدای جهان را تشکیل میدهند. در این صورت خداوند مرکب از اجزاء خواهد شد و ملازم با احتیاج و باطل است.<ref>ر.ک: همان، ص37-38</ref>. | # هرکدام از این سه استقلال نداشته باشند، ولی بر اثر ترکیب و بههمپیوستگی، خدای جهان را تشکیل میدهند. در این صورت خداوند مرکب از اجزاء خواهد شد و ملازم با احتیاج و باطل است.<ref>ر.ک: همان، ص37-38</ref>. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
و)- ایشان در ادامه، صفاتی چون علم، حیات، بصر و سمع، حکمت، عدل و برخی دیگر از صفات ثبوتیه و نیز صفات سلبیه را مورد بحث و بررسی قرار میدهد. در میان این مباحث سؤالاتی مطرح و به آنها پاسخ میدهد. | و)- ایشان در ادامه، صفاتی چون علم، حیات، بصر و سمع، حکمت، عدل و برخی دیگر از صفات ثبوتیه و نیز صفات سلبیه را مورد بحث و بررسی قرار میدهد. در میان این مباحث سؤالاتی مطرح و به آنها پاسخ میدهد. | ||
یکی از آن سؤالات این است که با اینکه خدای متعال واحد و یگانه است، چرا در قرآن مجید میگوید: ما انسان را خلق کردیم، ما قرآن را نازل کردیم؛ چرا خداوند از خود به ضمیر جمع تعبیر | یکی از آن سؤالات این است که با اینکه خدای متعال واحد و یگانه است، چرا در قرآن مجید میگوید: ما انسان را خلق کردیم، ما قرآن را نازل کردیم؛ چرا خداوند از خود به ضمیر جمع تعبیر میکند؟ | ||
در جواب باید گفت ما میدانیم در قسمتی از آیات نسبت به خدای متعال ضمیر جمع آمده است و در قسمت دیگر از آیات ضمیر مفرد استعمال شده است و نیز میدانیم که ضمیر جمع، گاهی برای جمع واقعی، یعنی عدهای که از دو نفر بیشتر باشند بهکار میرود و گاهی هم برای تعظیم و بزرگداشت یک نفر، که این نوع استعمال در هر زبانی رایج و متداول است؛ شاید بهکار رفتن ضمیر جمع برای خدا، یکی از جهاتش همین باشد<ref>ر.ک: همان، ص138-139</ref>. | در جواب باید گفت ما میدانیم در قسمتی از آیات نسبت به خدای متعال ضمیر جمع آمده است و در قسمت دیگر از آیات ضمیر مفرد استعمال شده است و نیز میدانیم که ضمیر جمع، گاهی برای جمع واقعی، یعنی عدهای که از دو نفر بیشتر باشند بهکار میرود و گاهی هم برای تعظیم و بزرگداشت یک نفر، که این نوع استعمال در هر زبانی رایج و متداول است؛ شاید بهکار رفتن ضمیر جمع برای خدا، یکی از جهاتش همین باشد<ref>ر.ک: همان، ص138-139</ref>. | ||
ویرایش