پرش به محتوا

کفاش خراسانی، رمضان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ'
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|کفاش خراسانی، رمضان {| class="wikitable aboutAutho...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
خط ۴۹: خط ۴۹:
'''بهتر که به نزد ناکسی، چرخ کبود*** سازد ز طمع روی سپید تو بنفش'''‎<ref>همان</ref>.
'''بهتر که به نزد ناکسی، چرخ کبود*** سازد ز طمع روی سپید تو بنفش'''‎<ref>همان</ref>.


میرزا حبیب افصح، معروف به مداح خراسانی که سال‎ها با وی مراوده و دوستی داشت، می‎گفت: اولین بار که او را دیدم، در بازارچه پهلوی، سرای شیخ فیض محمد مشهد، دکان کوچک پاره‎دوزی و کفاشی داشت و کارهایش در استحکام و بادوامی، مشهور بود. به‎طوری‎که حاجی ولی کفاش معروف، او را در کفشگری خویش بکار واداشت. وی پس از چند سال همکاری با او، به علتی از او رنجیده و کارگاه او را ترک کرد. چند سالی هم در محله پایین خیابان کنار قهوه‎خانه جهان شاه، به کفشگری پرداخت و در اواخر عمر، در منطقه نظامی مشهد، به کار کفاشی سرگرم بود. او در تمام عمر تهیدست بود و با فقر و مسکنت می‎زیست. در جوانی، همسری اختیار کرده بود و فرزندی به نام باقر از آن ازدواج باقی مانده بود<ref>ر.ک: کرمی، احمد، ص13- 14</ref>.
میرزا حبیب افصح، معروف به مداح خراسانی که سال‎ها با وی مراوده و دوستی داشت، می‌گفت: اولین بار که او را دیدم، در بازارچه پهلوی، سرای شیخ فیض محمد مشهد، دکان کوچک پاره‎دوزی و کفاشی داشت و کارهایش در استحکام و بادوامی، مشهور بود. به‎طوری‎که حاجی ولی کفاش معروف، او را در کفشگری خویش بکار واداشت. وی پس از چند سال همکاری با او، به علتی از او رنجیده و کارگاه او را ترک کرد. چند سالی هم در محله پایین خیابان کنار قهوه‎خانه جهان شاه، به کفشگری پرداخت و در اواخر عمر، در منطقه نظامی مشهد، به کار کفاشی سرگرم بود. او در تمام عمر تهیدست بود و با فقر و مسکنت می‎زیست. در جوانی، همسری اختیار کرده بود و فرزندی به نام باقر از آن ازدواج باقی مانده بود<ref>ر.ک: کرمی، احمد، ص13- 14</ref>.


==وفات==
==وفات==
درباره مرگ او، سخنان و روایات گوناگونی نقل کرده‎اند که صحیح‎ترین آن را از احمد کمال‎پور، شاعر آزاده خراسانی (متولد 1297ش) نقل کرده‎اند که می‎گفت: «در یکی از روزهای سرد زمستان سال 1314 یا 1315ش خبر دادند که وی بر اثر بخار ذغال فوت کرده است و همت همکاران و همسایگان، جسدش به خاک سپرده شد»<ref>همان، ص14- 15</ref>.
درباره مرگ او، سخنان و روایات گوناگونی نقل کرده‎اند که صحیح‎ترین آن را از احمد کمال‎پور، شاعر آزاده خراسانی (متولد 1297ش) نقل کرده‎اند که می‌گفت: «در یکی از روزهای سرد زمستان سال 1314 یا 1315ش خبر دادند که وی بر اثر بخار ذغال فوت کرده است و همت همکاران و همسایگان، جسدش به خاک سپرده شد»<ref>همان، ص14- 15</ref>.


معروف است که در شب مرگ، به پسر خود می‎گوید: «امشب مواظب من باش که پایم را به‎طرف قبله برگردانی»<ref>همان، ص15</ref>.
معروف است که در شب مرگ، به پسر خود می‌گوید: «امشب مواظب من باش که پایم را به‎طرف قبله برگردانی»<ref>همان، ص15</ref>.


==آثار==
==آثار==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش