پرش به محتوا

جلوه‌های ولایت در شعر فارسی (تا سده نهم): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۲: خط ۳۲:
کتاب با دو مقدمه از [[رکنی یزدی، محمدمهدی|محمدمهدی رکنی یزدی]] و نویسنده آغاز و مطالب در بیست‎وهفت فصل تنظیم شده است.
کتاب با دو مقدمه از [[رکنی یزدی، محمدمهدی|محمدمهدی رکنی یزدی]] و نویسنده آغاز و مطالب در بیست‎وهفت فصل تنظیم شده است.


کتاب فقط شاعران تا پایان سده نهم را در بر می‎گیرد، اما از قرن دهم که مذهب رسمی ایران تشیع گردیده، تا عصر حاضر که اندیشه و عقاید شیعی، بیش از پیش در دیوان‎های شعرا مطرح شده، بدان پرداخته نشده است.
کتاب فقط شاعران تا پایان سده نهم را در بر می‌گیرد، اما از قرن دهم که مذهب رسمی ایران تشیع گردیده، تا عصر حاضر که اندیشه و عقاید شیعی، بیش از پیش در دیوان‎های شعرا مطرح شده، بدان پرداخته نشده است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۴۵: خط ۴۵:
شاعران پارسی‎زبان از آغاز به غدیر خم و نصب [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] به‎عنوان «وصی»، «ولی» و «افضلیت» آن حضرت، اشاراتی دارند. در فصل دوم، برحسب تقدم و تأخر زمانی، به اشعاری که پیرامون واقعه قدیر خم می‎باشد، اشاره شده است. این اشعار، متعلق به: کسایی مروزی، بندار رازی، فردوسی، ناصرخسرو قبادیانی، سنایی غزنوی، قوامی رازی، معزی امیر نیشابوری، [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین عطار]]، بابا افضل کاشانی، [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‎الدین محمد مولوی]]، ابن یمین فریومدی، سلمان ساوجی، شاه نعمت‎الله ولی و اسیری لاهیجی است.<ref>ر.ک: همان، ص30-40</ref>.
شاعران پارسی‎زبان از آغاز به غدیر خم و نصب [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] به‎عنوان «وصی»، «ولی» و «افضلیت» آن حضرت، اشاراتی دارند. در فصل دوم، برحسب تقدم و تأخر زمانی، به اشعاری که پیرامون واقعه قدیر خم می‎باشد، اشاره شده است. این اشعار، متعلق به: کسایی مروزی، بندار رازی، فردوسی، ناصرخسرو قبادیانی، سنایی غزنوی، قوامی رازی، معزی امیر نیشابوری، [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین عطار]]، بابا افضل کاشانی، [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‎الدین محمد مولوی]]، ابن یمین فریومدی، سلمان ساوجی، شاه نعمت‎الله ولی و اسیری لاهیجی است.<ref>ر.ک: همان، ص30-40</ref>.


در فصل سوم، اشعاری که در موضوع امامت می‎باشند، آمده است. نویسنده، مهم‎ترین اصل اعتقادی تشیع را امامت و ولایت را رکن اصلی، متمم و مقوم آن دانسته و معتقد است آنچه در مورد ولایت نبویه می‎گویند، در ولایت مندرج در امامت نیز می‎آید؛ زیرا ولایت مندرج در امامت نزد شیعه امامیه، همان ولایت نبویه است که پس از سپری شدن دوران نبوت، به عترت معصوم پیامبر(ص) واگذار شده است. از جمله شاعرانی که شعرشان در این فصل آمده، عبارتند از: امیر معزی، قوامی رازی، سیف‎الدین اسفرنگی، امامی هروی، همام تبریزی، نزاری قهستانی، اوحدی مراغه‌ای، [[خواجوی کرمانی، محمود بن علی|خواجوی کرمانی]]، قاسم انوار، شاه داعی، محمد بن حسام خوسفی و عبدالرحمن جامی<ref>ر.ک: همان، ص41-49</ref>.
در فصل سوم، اشعاری که در موضوع امامت می‎باشند، آمده است. نویسنده، مهم‎ترین اصل اعتقادی تشیع را امامت و ولایت را رکن اصلی، متمم و مقوم آن دانسته و معتقد است آنچه در مورد ولایت نبویه می‌گویند، در ولایت مندرج در امامت نیز می‎آید؛ زیرا ولایت مندرج در امامت نزد شیعه امامیه، همان ولایت نبویه است که پس از سپری شدن دوران نبوت، به عترت معصوم پیامبر(ص) واگذار شده است. از جمله شاعرانی که شعرشان در این فصل آمده، عبارتند از: امیر معزی، قوامی رازی، سیف‎الدین اسفرنگی، امامی هروی، همام تبریزی، نزاری قهستانی، اوحدی مراغه‌ای، [[خواجوی کرمانی، محمود بن علی|خواجوی کرمانی]]، قاسم انوار، شاه داعی، محمد بن حسام خوسفی و عبدالرحمن جامی<ref>ر.ک: همان، ص41-49</ref>.


به اعتقاد شیعه، لطف بر خداوند واجب است و آن عبارت است از چیزی که بندگان مکلف خدا، به‎وسیله آن، با اطاعت از خدا، به او نزدیک شوند و از فعل معاصی دور شوند؛ بدین جهت شیعه «عدل» و «امامت» را از اصول مذهب می‌شمارد و بدان معتقد است. در فصل چهارم، به شعر شاعران پارسی‎زبانی که با توجه به مسائل کلامی و اعتقادی، در اشعار خود به «عدل الهی» و اینکه عدل، بنیاد جهان است، اشاراتی دارند، پرداخته شده است. از جمله این شاعران، می‎توان به: قوامی رازی، اثیرالدین اخسیکتی و امیرخسرو دهلوی اشاره کرد<ref>ر.ک: همان، ص50-51</ref>.
به اعتقاد شیعه، لطف بر خداوند واجب است و آن عبارت است از چیزی که بندگان مکلف خدا، به‎وسیله آن، با اطاعت از خدا، به او نزدیک شوند و از فعل معاصی دور شوند؛ بدین جهت شیعه «عدل» و «امامت» را از اصول مذهب می‌شمارد و بدان معتقد است. در فصل چهارم، به شعر شاعران پارسی‎زبانی که با توجه به مسائل کلامی و اعتقادی، در اشعار خود به «عدل الهی» و اینکه عدل، بنیاد جهان است، اشاراتی دارند، پرداخته شده است. از جمله این شاعران، می‎توان به: قوامی رازی، اثیرالدین اخسیکتی و امیرخسرو دهلوی اشاره کرد<ref>ر.ک: همان، ص50-51</ref>.


پیدا شدن اعتقاد به رؤیت خداوند در میان مسلمانان، نظیر سایر اصطلاحات و تعبیرات دینی، به تفسیر بعضی از آیات قرآن کریم برمی‎گردد. اهل سنت گفته‌اند خدا را در دنیا نمی‎توان دید و منظور از «لن تراني» هم همین است، ولی در آخرت، می‎توان دید و در اثبات این عقیده، به حدیثی استناد کرده‌اند که بنا بر آن، پیامبر(ص) به اصحاب خود فرموده‌اند: همان طور که می‎توان ماه را در شب چهارده دید، مؤمنان می‎توانند خداوند را در بهشت ببینند. اما علمای شیعه بر این باورند که مراد از دیدن، رؤیت قلبی است. اشعاری که به این موضوع دلالت دارند، در فصل پنجم آمده است.<ref>ر.ک: همان، ص56-60</ref>.
پیدا شدن اعتقاد به رؤیت خداوند در میان مسلمانان، نظیر سایر اصطلاحات و تعبیرات دینی، به تفسیر بعضی از آیات قرآن کریم برمی‌گردد. اهل سنت گفته‌اند خدا را در دنیا نمی‎توان دید و منظور از «لن تراني» هم همین است، ولی در آخرت، می‎توان دید و در اثبات این عقیده، به حدیثی استناد کرده‌اند که بنا بر آن، پیامبر(ص) به اصحاب خود فرموده‌اند: همان طور که می‎توان ماه را در شب چهارده دید، مؤمنان می‎توانند خداوند را در بهشت ببینند. اما علمای شیعه بر این باورند که مراد از دیدن، رؤیت قلبی است. اشعاری که به این موضوع دلالت دارند، در فصل پنجم آمده است.<ref>ر.ک: همان، ص56-60</ref>.


در فصل ششم، به مسئله «شفاعت» پرداخته شده است. به اعتقاد نویسنده، آنچه در این مسئله برای شیعیان مسلم می‎باشد، آن است که آنان به شفاعت پیامبر(ص) و ائمه(ع)، اعتقاد راسخ دارند؛ به‎طوری‎که جلوه این امر، در شعر گویندگان، از جمله: فردوسی، عضائری رازی، سعدی، [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]]، عماد فقیه کرمانی، محمد بن حسام خوسفی، ناصر بخارایی و... متجلی است.<ref>ر.ک: همان، ص61-65</ref>.
در فصل ششم، به مسئله «شفاعت» پرداخته شده است. به اعتقاد نویسنده، آنچه در این مسئله برای شیعیان مسلم می‎باشد، آن است که آنان به شفاعت پیامبر(ص) و ائمه(ع)، اعتقاد راسخ دارند؛ به‎طوری‎که جلوه این امر، در شعر گویندگان، از جمله: فردوسی، عضائری رازی، سعدی، [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]]، عماد فقیه کرمانی، محمد بن حسام خوسفی، ناصر بخارایی و... متجلی است.<ref>ر.ک: همان، ص61-65</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش