۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
اگر منابع صرفاً تاریخی، مانند [[السير و المغازي|سیره ابن اسحاق]] و [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاریخ طبری]] بهعنوان کتب معیار در تنظیم و زمانبندی وقایع تاریخی، لحاظ شود، باید بگوییم که زمانبندی و توالی رخدادها، آنچنانکه نویسنده ارائه نموده، چندان صحیح نمیباشد؛ مگر اینکه بگوییم وی مدعی وجود توالی زمانی در روایات کتاب خود نمیباشد<ref>ر.ک: همان</ref>. | اگر منابع صرفاً تاریخی، مانند [[السير و المغازي|سیره ابن اسحاق]] و [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاریخ طبری]] بهعنوان کتب معیار در تنظیم و زمانبندی وقایع تاریخی، لحاظ شود، باید بگوییم که زمانبندی و توالی رخدادها، آنچنانکه نویسنده ارائه نموده، چندان صحیح نمیباشد؛ مگر اینکه بگوییم وی مدعی وجود توالی زمانی در روایات کتاب خود نمیباشد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
اگرچه کتب حدیثی اغلب در ارائه مطالب خود ملاحظات زمانی را اعمال | اگرچه کتب حدیثی اغلب در ارائه مطالب خود ملاحظات زمانی را اعمال میکنند، اما این موضوع دلیل ناصواب خواندن توالی گزارههای نویسنده نمیباشد. علت اصلی آن است که ترتیب گزارههای تاریخی و مطالبی که وی درباره زندگی و فعالیتهای پیامبر(ص) در مدینه ارائه داده است، صراحتاً در چهارچوب یک برنامه زمانبندیشده (قراردادی) میباشد<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. | ||
این کتاب، از بسیاری جهات، با [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]] متفاوت است؛ بااینحال، افق دید یک محدث را از لحاظ گزینش، ترتیب و ارائه گزارههای تاریخی، برای ما پدیدار مینماید، ولذا با کمک آن میتوان به تجزیه و تحلیل متون حدیثی پرداخت<ref>ر.ک: همان</ref>. | این کتاب، از بسیاری جهات، با [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]] متفاوت است؛ بااینحال، افق دید یک محدث را از لحاظ گزینش، ترتیب و ارائه گزارههای تاریخی، برای ما پدیدار مینماید، ولذا با کمک آن میتوان به تجزیه و تحلیل متون حدیثی پرداخت<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
مطالبی که نویسنده درباره زندگی پیامبر(ص) در مدینه آورده، شبیه موضوعاتی است که بخاری ذکر نموده؛ گویی بهنوعی در ادامه آنها آمده است. بااینوجود، از لحاظ محتوا و هدف، تفاوت محسوسی بین این دو به چشم میخورد. در این مورد نیز نویسنده از نظر دامنه موضوعاتی که بدانها پرداخته، نسبت به [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]]، طیف وسیعتری را در بر میگیرد<ref>ر.ک: همان</ref>. | مطالبی که نویسنده درباره زندگی پیامبر(ص) در مدینه آورده، شبیه موضوعاتی است که بخاری ذکر نموده؛ گویی بهنوعی در ادامه آنها آمده است. بااینوجود، از لحاظ محتوا و هدف، تفاوت محسوسی بین این دو به چشم میخورد. در این مورد نیز نویسنده از نظر دامنه موضوعاتی که بدانها پرداخته، نسبت به [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]]، طیف وسیعتری را در بر میگیرد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
کتاب حاضر ـ برخلاف [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] ـ با وفات پیامبر(ص) پایان نمیپذیرد. نویسنده در ادامه، روایاتی در مورد خلفای پیامبر(ص) مطرح | کتاب حاضر ـ برخلاف [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] ـ با وفات پیامبر(ص) پایان نمیپذیرد. نویسنده در ادامه، روایاتی در مورد خلفای پیامبر(ص) مطرح میکند. صرف نظر از علاقه شخصی وی به طرح چنین موضوعاتی، ارائه این روایات، از این جنبه قابل تأمل است که خود میتواند گواه این مدعا باشد که دامنه کتب مغازی، نباید ضرورتاً به زندگی و فعالیتهای پیامبر(ص) محدود گردد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
نویسنده برای تدوین کتاب خود، از تاریخ و رخدادهای گذشته، بهره چندانی نبرده است و اگرچه بهعنوان مثال، روایات وی در مورد جنگ بدر، انسجام و توالی چندانی ندارند، بااینحال، وی در ارائه تصویری مطلوب و مناسب از جنگ بدر، موفق بوده است؛ هرچند که این تصویر در مقایسه با معلومات وی در مورد بدر، تصویری کمرنگ و مخدوش است. اما با وجود همین بضاعت اندک نیز وی توانسته مسائل فقهی و عقیدتی مورد علاقهاش را در کتاب خود گنجانده و آنها را با یکدیگر مرتبط سازد. | نویسنده برای تدوین کتاب خود، از تاریخ و رخدادهای گذشته، بهره چندانی نبرده است و اگرچه بهعنوان مثال، روایات وی در مورد جنگ بدر، انسجام و توالی چندانی ندارند، بااینحال، وی در ارائه تصویری مطلوب و مناسب از جنگ بدر، موفق بوده است؛ هرچند که این تصویر در مقایسه با معلومات وی در مورد بدر، تصویری کمرنگ و مخدوش است. اما با وجود همین بضاعت اندک نیز وی توانسته مسائل فقهی و عقیدتی مورد علاقهاش را در کتاب خود گنجانده و آنها را با یکدیگر مرتبط سازد. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
وی جنگ بدر را مستمسکی برای جمعآوری روایات پراکنده در مورد آن قرار نداده است. به نظر او، واقعه بدر، یک حقیقت محض تاریخی است و باید مشتمل بر روایاتی باشد که مستقیماً و بلاواسطه به جنگ بدر و یا اهمیت آن مربوط است. | وی جنگ بدر را مستمسکی برای جمعآوری روایات پراکنده در مورد آن قرار نداده است. به نظر او، واقعه بدر، یک حقیقت محض تاریخی است و باید مشتمل بر روایاتی باشد که مستقیماً و بلاواسطه به جنگ بدر و یا اهمیت آن مربوط است. | ||
در روایات نویسنده، تناقضاتی به چشم میخورند که ناشی از تمایلات و توجهات وی به عباس و عباسیان میباشد. عباس بن عبدالمطلب، در جنگ بدر، بههمراه سپاه مشرکین بود. هواداران حکومت عباسی، با اشاره به خویشاوندی وی با پیامبر(ص) و با استدلال به اخلاص و تعهد او نسبت به دین نوخاسته اسلام، این احتمال را که وی مشرک بوده یا لااقل به مشرکین تمایل داشته است، بهکلی مطرود و مردود قلمداد | در روایات نویسنده، تناقضاتی به چشم میخورند که ناشی از تمایلات و توجهات وی به عباس و عباسیان میباشد. عباس بن عبدالمطلب، در جنگ بدر، بههمراه سپاه مشرکین بود. هواداران حکومت عباسی، با اشاره به خویشاوندی وی با پیامبر(ص) و با استدلال به اخلاص و تعهد او نسبت به دین نوخاسته اسلام، این احتمال را که وی مشرک بوده یا لااقل به مشرکین تمایل داشته است، بهکلی مطرود و مردود قلمداد میکنند؛ لذا درست در زمانی که تلاشهایی برای بازخوانی و بازنویسی تاریخ صدر اسلام در جریان بود، آنان سعی میکردند تا برای خوشامد و پیروی از میل حکومت، موقعیت عباس را [در تاریخ] بهبود بخشند<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>. | ||
اما نویسنده، بیپرده و بدون هیچ ابایی، شرح میدهد که عباس در جنگ بدر، در سپاه مشرکین و در برابر مسلمانان جنگید و توسط آنان به اسارت گرفته شد. بااینحال، با توجه و مداقّه بیشتر روی نحوه بیان و نتیجهگیریهای وی، میتوان بهجرأت به این حقیقت اعتراف نمود که روایات وی نیز رنگوبوی حمایت از عباس و پشتیبانی از عباسیان را میدهد<ref>ر.ک: همان</ref>. | اما نویسنده، بیپرده و بدون هیچ ابایی، شرح میدهد که عباس در جنگ بدر، در سپاه مشرکین و در برابر مسلمانان جنگید و توسط آنان به اسارت گرفته شد. بااینحال، با توجه و مداقّه بیشتر روی نحوه بیان و نتیجهگیریهای وی، میتوان بهجرأت به این حقیقت اعتراف نمود که روایات وی نیز رنگوبوی حمایت از عباس و پشتیبانی از عباسیان را میدهد<ref>ر.ک: همان</ref>. |
ویرایش