پرش به محتوا

مفتون همدانی، میرآقا: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک'
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ')
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
خط ۴۱: خط ۴۱:


==شعر و شاعری==
==شعر و شاعری==
معلم، مشوق و مقتدای وی در تاریخ و ادبیات و فنون شعر، مظهر همدانی است که شاعری توانا و حکیمی عارف و دانشمند بود و مفتون همواره از وی با احترام یاد می‎کرد و مقامش را در شاعری می‎ستود و ارج می‎نهاد<ref>ر.ک: مفتون، رضا، صفحه ده</ref>‏.
معلم، مشوق و مقتدای وی در تاریخ و ادبیات و فنون شعر، مظهر همدانی است که شاعری توانا و حکیمی عارف و دانشمند بود و مفتون همواره از وی با احترام یاد می‌کرد و مقامش را در شاعری می‎ستود و ارج می‎نهاد<ref>ر.ک: مفتون، رضا، صفحه ده</ref>‏.


مفتون در آغاز کار شاعری، نام خانوادگی خود کبریایی را تخلص قرار می‎داد ولی به‎زودی آن را با صلاحدید و انتخاب معلم و استاد بزرگوار خود به مفتون تغییر داد؛ اما تخلص کبریایی را به‎کلی کنار نگذاشته و گاهی نیز به مناسبت مضامین و تناسب وزن و آهنگ اشعار باز هم آن را به‎کاربرده و چندین جا سروده‎های خود را با همان تخلص ختم کرده است<ref>ر.ک: همان، صفحه یازده</ref>‏.
مفتون در آغاز کار شاعری، نام خانوادگی خود کبریایی را تخلص قرار می‎داد ولی به‎زودی آن را با صلاحدید و انتخاب معلم و استاد بزرگوار خود به مفتون تغییر داد؛ اما تخلص کبریایی را به‎کلی کنار نگذاشته و گاهی نیز به مناسبت مضامین و تناسب وزن و آهنگ اشعار باز هم آن را به‎کاربرده و چندین جا سروده‎های خود را با همان تخلص ختم کرده است<ref>ر.ک: همان، صفحه یازده</ref>‏.
خط ۴۷: خط ۴۷:
وی یکی از اعضاء مؤثر انجمن‎ ادبی همدان شد. انجمن ادبی همدان که در‎ آن‎ هنگام به ریاست مرحوم سید عبدالحسین نیسان شهشهانی تکمیل می‎شد، یکی از بارونق‎ترین‎ و پرکارترین‎ انجمن‎های ادبی ایران بود و علاوه‎ بر‎ مرحوم‎ نیسان شهشهانی که‎ از‎ علما و ادبای جلیل‎القدر‎ بود،‎ استادانی چون مرحوم «غمام»، «شیخ موسی نثری»، «آزاد همدانی» و «بدیع همدانی‎» در‎ آن انجمن عضویت داشتند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/306 ر.ک: صفایی ملایری، ابراهیم، ص306]</ref>‏.
وی یکی از اعضاء مؤثر انجمن‎ ادبی همدان شد. انجمن ادبی همدان که در‎ آن‎ هنگام به ریاست مرحوم سید عبدالحسین نیسان شهشهانی تکمیل می‎شد، یکی از بارونق‎ترین‎ و پرکارترین‎ انجمن‎های ادبی ایران بود و علاوه‎ بر‎ مرحوم‎ نیسان شهشهانی که‎ از‎ علما و ادبای جلیل‎القدر‎ بود،‎ استادانی چون مرحوم «غمام»، «شیخ موسی نثری»، «آزاد همدانی» و «بدیع همدانی‎» در‎ آن انجمن عضویت داشتند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/306 ر.ک: صفایی ملایری، ابراهیم، ص306]</ref>‏.


مفتون در انواع شعر تسلط داشت غزل و قصیده و مسمط را خوب می‎گفت ولی بیشتر کار او در‎ شعر قصیده‎سرائی بود؛ بسیاری از غزل‎های خوب «حافظ» و «شمس» و «صفی» را تضمین کرده و الحق نیکو از عهده برآمده است. در اقسام شعر طبعی قادر و توانا داشت و لفظ‎ها و جمله‎ها را خوب‎ ترکیب‎ می‎کرد و مضمون‎های لطیف و نو و اصطلاح‎های تازه بکار می‎برد و فصیح و استادانه سخن می‎راند. در بعض آثار او ضعف تألیف و حشو و اصطلاحات نامأنوس زیاد به چشم می‎خورد و گاهی ردیف‎های ثقیل در قصاید‎ خود‎ اختیار کرده است؛ ولی آثار خوب او بیشتر است و در ردیف آثار فصیح و خوب ادب این زمان به‎شمار می‎رود و احاطه او را به علوم‎ ادب‎ و عرفان کاملاً حکایت می‎کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/306 ر.ک: همان، ص307-306]</ref>‏.
مفتون در انواع شعر تسلط داشت غزل و قصیده و مسمط را خوب می‎گفت ولی بیشتر کار او در‎ شعر قصیده‎سرائی بود؛ بسیاری از غزل‎های خوب «حافظ» و «شمس» و «صفی» را تضمین کرده و الحق نیکو از عهده برآمده است. در اقسام شعر طبعی قادر و توانا داشت و لفظ‎ها و جمله‎ها را خوب‎ ترکیب‎ می‌کرد و مضمون‎های لطیف و نو و اصطلاح‎های تازه بکار می‎برد و فصیح و استادانه سخن می‎راند. در بعض آثار او ضعف تألیف و حشو و اصطلاحات نامأنوس زیاد به چشم می‎خورد و گاهی ردیف‎های ثقیل در قصاید‎ خود‎ اختیار کرده است؛ ولی آثار خوب او بیشتر است و در ردیف آثار فصیح و خوب ادب این زمان به‎شمار می‎رود و احاطه او را به علوم‎ ادب‎ و عرفان کاملاً حکایت می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/306 ر.ک: همان، ص307-306]</ref>‏.


در‎ آثار‎ مفتون الفاظ و اصطلاح‎های محلی و عامیانه هم با مهارت بکار برده شده است. مفتون عرفان مشرب و درویش‎مسلک بود. به شعائر مذهبی صمیمانه علاقه داشت و گرد‎ مناهی‎ نمی‎گشت و بسیار پاک‎دل و صریح‎اللهجه‎ بود. از تملق و چاپلوسی سخت تنفر داشت و به صاحبان زر و زور و شاغلان مقام‎های پوشالی اعتنائی نداشت، به‎زحمت کار می‎کرد و با شرافت لقمه نانی به دست می‎آورد و با آزادگی هرچه‎تمام‎تر زندگی را بسر‎ می‎برد‎ و به طبع زبون و جبون دنیاداران خودخواه می‎خندید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/307 ر.ک: همان، ص307]</ref>‏.
در‎ آثار‎ مفتون الفاظ و اصطلاح‎های محلی و عامیانه هم با مهارت بکار برده شده است. مفتون عرفان مشرب و درویش‎مسلک بود. به شعائر مذهبی صمیمانه علاقه داشت و گرد‎ مناهی‎ نمی‎گشت و بسیار پاک‎دل و صریح‎اللهجه‎ بود. از تملق و چاپلوسی سخت تنفر داشت و به صاحبان زر و زور و شاغلان مقام‎های پوشالی اعتنائی نداشت، به‎زحمت کار می‌کرد و با شرافت لقمه نانی به دست می‎آورد و با آزادگی هرچه‎تمام‎تر زندگی را بسر‎ می‎برد‎ و به طبع زبون و جبون دنیاداران خودخواه می‎خندید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/307 ر.ک: همان، ص307]</ref>‏.


==پایان زندگی==
==پایان زندگی==
در اواخر عمر از کار بازماند، چشمش کم‎دید شد و شاگردی داشت‎ که‎ با‎ شیادی مفتون را فریب داد و مایملک او را با یک زمین خشک و لم‎‎‎یزرع به نام مزرعه تعویض کرد‎ و ‎‎پولی از خریدار گرفت و گریخت. مفتون پاک باخته شد و سال‎ها دنبال این مطلب برای‎ احقاق‎ حق‎ خود در دادگستری رفت‎وآمد داشت و عاقبت نتیجه‎ای حاصل نکرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/307 ر.ک: همان، ص308-307]</ref>‏.
در اواخر عمر از کار بازماند، چشمش کم‎دید شد و شاگردی داشت‎ که‎ با‎ شیادی مفتون را فریب داد و مایملک او را با یک زمین خشک و لم‎‎‎یزرع به نام مزرعه تعویض کرد‎ و ‎‎پولی از خریدار گرفت و گریخت. مفتون پاک باخته شد و سال‎ها دنبال این مطلب برای‎ احقاق‎ حق‎ خود در دادگستری رفت‎وآمد داشت و عاقبت نتیجه‎ای حاصل نکرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/307 ر.ک: همان، ص308-307]</ref>‏.


سپس جنگ اخیر پیش آمد و مفتون‎ به حکم قریحه و روح حساس شاعری وارد در سیاست شد و به سرودن قصیده‎های سیاسی آغاز‎ کرد و به همین مناسبت مدتی‎ از‎ همدان به قریه «در جزین» تبعید شد و به جرم آزادی‎خواهی خسارت‎ها دید و مرارت‎ها چشید. پس از بازگشت از تبعید گوشه‎نشینی اختیار کرد و به جمع‎آوری شعرهای خود پرداخت و طبع دیوان خود را آغاز کرد؛ ولی‎ عمرش کفاف این مهم را نداد و در مهرماه 1334 به سن شصت‎ویک سالگی درگذشت و در یکی از اتاق‎های آرامگاه [[بابا‌طاهر|باباطاهر]] برحسب وصیت خویش به خاک سپرده شد؛ چراکه در حیاتش به «[[بابا‌طاهر|باباطاهر]]» ارادت خاصی داشت و غالباً ً شب‎های جمعه به زیارت مقبره [[بابا‌طاهر|باباطاهر]] می‎شتافت و ساعت‎ها در آنجا می‎ماند و با [[بابا‌طاهر|باباطاهر]] خلوت می‎کرد و ذوق و وجدی به دست می‎آورد و با نشاط روح و انبساط خاطر به شهر‎ مراجعت‎ می‎کرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/308 ر.ک: همان، ص308]</ref>‏.
سپس جنگ اخیر پیش آمد و مفتون‎ به حکم قریحه و روح حساس شاعری وارد در سیاست شد و به سرودن قصیده‎های سیاسی آغاز‎ کرد و به همین مناسبت مدتی‎ از‎ همدان به قریه «در جزین» تبعید شد و به جرم آزادی‎خواهی خسارت‎ها دید و مرارت‎ها چشید. پس از بازگشت از تبعید گوشه‎نشینی اختیار کرد و به جمع‎آوری شعرهای خود پرداخت و طبع دیوان خود را آغاز کرد؛ ولی‎ عمرش کفاف این مهم را نداد و در مهرماه 1334 به سن شصت‎ویک سالگی درگذشت و در یکی از اتاق‎های آرامگاه [[بابا‌طاهر|باباطاهر]] برحسب وصیت خویش به خاک سپرده شد؛ چراکه در حیاتش به «[[بابا‌طاهر|باباطاهر]]» ارادت خاصی داشت و غالباً ً شب‎های جمعه به زیارت مقبره [[بابا‌طاهر|باباطاهر]] می‎شتافت و ساعت‎ها در آنجا می‎ماند و با [[بابا‌طاهر|باباطاهر]] خلوت می‌کرد و ذوق و وجدی به دست می‎آورد و با نشاط روح و انبساط خاطر به شهر‎ مراجعت‎ می‌کرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8775/308 ر.ک: همان، ص308]</ref>‏.


==آثار مفتون همدانی==
==آثار مفتون همدانی==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش