پرش به محتوا

برهان‌های صدیقین: دویست‌وبیست برهان به شیوه صدیقین بر هستی خداوند: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - ' ا ' به ' ا')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۴۰: خط ۴۰:
نویسنده برهان‎های صدیقین ارائه شده در کتاب را دارای ویژگی‎های زیر می‎داند:
نویسنده برهان‎های صدیقین ارائه شده در کتاب را دارای ویژگی‎های زیر می‎داند:
در هیچ‎یک از این براهین از مقدمات نظری استفاده نشده بلکه مقدماتش از بدیهیات اولیه و نهایتاً از بدیهیات ثانویه هستند
در هیچ‎یک از این براهین از مقدمات نظری استفاده نشده بلکه مقدماتش از بدیهیات اولیه و نهایتاً از بدیهیات ثانویه هستند
«در 105 برهان، برهان‌ها در دسته‎های 15 تایی تقسیم شده‎اند که در هر دسته از آن‌ها وجود خداوند با دو تعریف اثبات شده یکی با مشهورترین تعریفش «واجب‌الوجود بالذات» و دیگر با یکی از تعریف‌های دیگر مثل «موجود نخستین»، «موجود ناب»، «موجود بالذات»، «موجود مستقل»، «موجود ازلی»، «موجود ابدی» و «موجود برترین»». این امر برای این بوده که برهان، علاوه بر در برگرفتن اصل هستی خداوند بر یکی از ویژگی‎‎های مذکور نیز دلالت کند.
«در 105 برهان، برهان‌ها در دسته‎های 15 تایی تقسیم شده‌اند که در هر دسته از آن‌ها وجود خداوند با دو تعریف اثبات شده یکی با مشهورترین تعریفش «واجب‌الوجود بالذات» و دیگر با یکی از تعریف‌های دیگر مثل «موجود نخستین»، «موجود ناب»، «موجود بالذات»، «موجود مستقل»، «موجود ازلی»، «موجود ابدی» و «موجود برترین»». این امر برای این بوده که برهان، علاوه بر در برگرفتن اصل هستی خداوند بر یکی از ویژگی‎‎های مذکور نیز دلالت کند.
در بخش ارائه برهان‌های عرفانی [تقریرات عارفان از برهان صدیقین] علاوه بر اثبات اصل وجود خداوند، مساوقت وجود با وجوب ذاتی یعنی وحدت وجود شخصی هم اثبات می‎شود. تقریرات عرفا از این برهان در این کتاب چیزی بیش از 50 برهان را به خود اختصاص داده است.
در بخش ارائه برهان‌های عرفانی [تقریرات عارفان از برهان صدیقین] علاوه بر اثبات اصل وجود خداوند، مساوقت وجود با وجوب ذاتی یعنی وحدت وجود شخصی هم اثبات می‎شود. تقریرات عرفا از این برهان در این کتاب چیزی بیش از 50 برهان را به خود اختصاص داده است.
چون فهم مطالب کتاب، مبتنی بر درک برخی اصطلاحات فلسفی و منطقی بوده، قبل از بیان مباحث اصلی و تقریرات برهان صدیقین، نویسنده در بخشی مقدماتی، به تبیین اصطلاحات منطقی و بیان و استدلال گزاره‎هایش اختصاص داده تا کتاب برای کسانی که آشنایی کافی با این اصطلاحات ندارند هم قابل استفاده باشد.<ref>ر.ک: همان، ص50-51</ref>
چون فهم مطالب کتاب، مبتنی بر درک برخی اصطلاحات فلسفی و منطقی بوده، قبل از بیان مباحث اصلی و تقریرات برهان صدیقین، نویسنده در بخشی مقدماتی، به تبیین اصطلاحات منطقی و بیان و استدلال گزاره‎هایش اختصاص داده تا کتاب برای کسانی که آشنایی کافی با این اصطلاحات ندارند هم قابل استفاده باشد.<ref>ر.ک: همان، ص50-51</ref>
خط ۴۶: خط ۴۶:
ادله اثبات وجود خدا را می‎توان به چند دسته تقسیم نمود؛ زیرا آنچه واسطه اثبات و سرمایه اولیه برای اذعان به وجود خدا است و با بحث پیرامون آن می‎توان هستی خدا را ثابت کرد از دو احتمال بیرون نیست، یا این واسطه حقیقتی است وجودی و یا حقیقتی است عدمی، اگر حقیقتی وجودی باشد، چنین حقیقتی یا با ذات خداوند اتحاد مصداقی دارد یا مصداقاً مغایر با ذات او است و اگر مغایر با ذات خداوند باشد یا او به وجود خارجی موجود است یا به وجود ذهنی؛ بنابراین ادله اثبات واجب عبارتند از:
ادله اثبات وجود خدا را می‎توان به چند دسته تقسیم نمود؛ زیرا آنچه واسطه اثبات و سرمایه اولیه برای اذعان به وجود خدا است و با بحث پیرامون آن می‎توان هستی خدا را ثابت کرد از دو احتمال بیرون نیست، یا این واسطه حقیقتی است وجودی و یا حقیقتی است عدمی، اگر حقیقتی وجودی باشد، چنین حقیقتی یا با ذات خداوند اتحاد مصداقی دارد یا مصداقاً مغایر با ذات او است و اگر مغایر با ذات خداوند باشد یا او به وجود خارجی موجود است یا به وجود ذهنی؛ بنابراین ادله اثبات واجب عبارتند از:
ادله‌ای که واسطه اثبات، حقیقتی عدمی است، مثل براهینی که می‎توانند بر محور نقیض واجب‌الوجود شکل گیرند، این برهان‌ها را می‎توان با عنوان براهین عدمی نام‌گذاری کرد...
ادله‌ای که واسطه اثبات، حقیقتی عدمی است، مثل براهینی که می‎توانند بر محور نقیض واجب‌الوجود شکل گیرند، این برهان‌ها را می‎توان با عنوان براهین عدمی نام‌گذاری کرد...
ادله‎ای که واسطه اثبات، حقیقتی است موجود به وجود خارجی و بیگانه با ذات خداوند، مثل برهان حرکت.
ادله‌ای که واسطه اثبات، حقیقتی است موجود به وجود خارجی و بیگانه با ذات خداوند، مثل برهان حرکت.
ادله‎ای که واسطه اثبات، حقیقتی است موجود به وجود ذهنی و بیگانه با ذات خداوند مثل برهان وجودی آنسلم.
ادله‌ای که واسطه اثبات، حقیقتی است موجود به وجود ذهنی و بیگانه با ذات خداوند مثل برهان وجودی آنسلم.
ادله‎ای که واسطه اثبات حقیقتی است متحد المصداق با ذات خداوند که از آن‌ها با عنوان «برهان‌های صدیقین» یاد می‎کنند، این برهان‌ها هم دو دسته اصلی دارند، یکی برهان‌هایی که آشکارا به مساوقت وجود با وجود ذاتی و بالتبع با وحدت شخصی وجود منتهی می‎شوند و دیگر برهان‌هایی که آشکارا و با وضوح به چنین نتیجه‎ای منتهی نمی‎شوند<ref>مقدمه ویراست اول، ص52-53</ref> نویسنده در این کتاب، دسته دوم را برهان‌های فلسفی صدیقین و دسته اول را برهان‌های عرفانی صدیقین می‎نامد.<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>
ادله‌ای که واسطه اثبات حقیقتی است متحد المصداق با ذات خداوند که از آن‌ها با عنوان «برهان‌های صدیقین» یاد می‎کنند، این برهان‌ها هم دو دسته اصلی دارند، یکی برهان‌هایی که آشکارا به مساوقت وجود با وجود ذاتی و بالتبع با وحدت شخصی وجود منتهی می‎شوند و دیگر برهان‌هایی که آشکارا و با وضوح به چنین نتیجه‌ای منتهی نمی‎شوند<ref>مقدمه ویراست اول، ص52-53</ref> نویسنده در این کتاب، دسته دوم را برهان‌های فلسفی صدیقین و دسته اول را برهان‌های عرفانی صدیقین می‎نامد.<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>
«برهان‌های صدیقین یکی از ابتکارات فیلسوفان و عرفای مسلمان است که با الهام از قرآن و روایات منقول از پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) به آن دست یافته‎اند. آیاتی نظیر ''' «أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ»''' (فصلت: 53)؛ آیا کافی نیست که پروردگارت [با ظاهر کردن حقایق و دلایل] بر همه‌چیز گواه است [که تنها او آفریننده و بی‌نیاز است و غیر او مخلوق و ازهرجهت نیازمند به اوست.]؛ و روایاتی نظیر «یا من دل علی ذاته بذاته» منبع الهام نیرومندی بوده‎اند که بر مبنای آن عارفان و فیلسوفان اسلامی متوجه این نکته شوند که می‎توان برهان‎هایی بر هستی خداوند اقامه کرد که واسطه اثبات، نه واقعیتی بیگانه با خداوند، بلکه عین او است. پیگیری تاریخچه این بحث نشان می‎دهد که برای اولین بار فارابی به این نکته توجه نموده است»<ref>همان، ص51</ref>
«برهان‌های صدیقین یکی از ابتکارات فیلسوفان و عرفای مسلمان است که با الهام از قرآن و روایات منقول از پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) به آن دست یافته‌اند. آیاتی نظیر ''' «أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ»''' (فصلت: 53)؛ آیا کافی نیست که پروردگارت [با ظاهر کردن حقایق و دلایل] بر همه‌چیز گواه است [که تنها او آفریننده و بی‌نیاز است و غیر او مخلوق و ازهرجهت نیازمند به اوست.]؛ و روایاتی نظیر «یا من دل علی ذاته بذاته» منبع الهام نیرومندی بوده‌اند که بر مبنای آن عارفان و فیلسوفان اسلامی متوجه این نکته شوند که می‎توان برهان‎هایی بر هستی خداوند اقامه کرد که واسطه اثبات، نه واقعیتی بیگانه با خداوند، بلکه عین او است. پیگیری تاریخچه این بحث نشان می‎دهد که برای اولین بار فارابی به این نکته توجه نموده است»<ref>همان، ص51</ref>
گام دوم را [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] برداشت و سعی کرد در الاشارات و التنبیهات، این‌گونه برهانی را ارائه کند که البته مورد نقد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] واقع شد. گام‌های بعدی را عرفا، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] و [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزواری]] برداشتند و این امر را تحکیم کرده و به ثمر رساندند و در گام بعدی، فیلسوفان دوره اخیر به غنای علمی این براهین افزودند و آن را در تقریرات متفاوتی ارائه کردند تا جایی که میرزا مهدی آشتیانی 19 تقریر از آن را بر اساس مبانی گوناگون و مشرب‌های فلسفی متنوع، ارائه کرد.<ref>ر.ک: همان، ص51-52</ref>
گام دوم را [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] برداشت و سعی کرد در الاشارات و التنبیهات، این‌گونه برهانی را ارائه کند که البته مورد نقد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] واقع شد. گام‌های بعدی را عرفا، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] و [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزواری]] برداشتند و این امر را تحکیم کرده و به ثمر رساندند و در گام بعدی، فیلسوفان دوره اخیر به غنای علمی این براهین افزودند و آن را در تقریرات متفاوتی ارائه کردند تا جایی که میرزا مهدی آشتیانی 19 تقریر از آن را بر اساس مبانی گوناگون و مشرب‌های فلسفی متنوع، ارائه کرد.<ref>ر.ک: همان، ص51-52</ref>


نویسنده در مقدمه ویراست اول، آماری اجمالی از کارهای انجام شده در این کتاب ارائه می‎دهد؛ وی نکات کتاب در باب برهان‌های صدیقین را در دو بخش ذکر کرده است؛ در بخش اول به برهان‌هایی که دیگران در اثبات وجود خدا اقامه کرده‎اند پرداخته و در بخش دیگر، براهینی که به ذهن خودش رسیده را<ref>ر.ک: همان، ص50</ref> در مورد بخش اول، عمدتاًً به تأیید و تقویت و غنی‎سازی و حل اشکالات وارده بر برهان‌های دیگران پرداخته و مباحثی مانند اثبات موجودیت و اصالت حقیقت لابشرطی وجود، اثبات واقعیت‎گرایی و ابطال سفسطه با یک برهان، حل شبهات وارد بر برهان‌های «ابن ترکه»، «[[خفری، محمد بن احمد|محقق خفری]]» و «آنسلم» و... را مطرح کرده است. در بخش دوم حدوداً 210 برهان [یا تقریر] از برهان صدیقین را ارائه کرده است.<ref>ر.ک: همان</ref>
نویسنده در مقدمه ویراست اول، آماری اجمالی از کارهای انجام شده در این کتاب ارائه می‎دهد؛ وی نکات کتاب در باب برهان‌های صدیقین را در دو بخش ذکر کرده است؛ در بخش اول به برهان‌هایی که دیگران در اثبات وجود خدا اقامه کرده‌اند پرداخته و در بخش دیگر، براهینی که به ذهن خودش رسیده را<ref>ر.ک: همان، ص50</ref> در مورد بخش اول، عمدتاًً به تأیید و تقویت و غنی‎سازی و حل اشکالات وارده بر برهان‌های دیگران پرداخته و مباحثی مانند اثبات موجودیت و اصالت حقیقت لابشرطی وجود، اثبات واقعیت‎گرایی و ابطال سفسطه با یک برهان، حل شبهات وارد بر برهان‌های «ابن ترکه»، «[[خفری، محمد بن احمد|محقق خفری]]» و «آنسلم» و... را مطرح کرده است. در بخش دوم حدوداً 210 برهان [یا تقریر] از برهان صدیقین را ارائه کرده است.<ref>ر.ک: همان</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش