پرش به محتوا

دیوان اشعار حسن‌زاده آملی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'آیت‎الله' به 'آیت‌الله')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
خط ۳۶: خط ۳۶:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
«اشعار علامه یگانه، [[حسن‌زاده آملی، حسن|آیت‌الله حسن حسن‎زاده آملی]]، نمونه کاملی از آمیختگی عرفان و ادب است. علامه در شعرهایش نشان داده است که با سابقه ادبیات پارسی آشناست. شاعران را می‎شناسد و سروده‎های آنان را مطالعه کرده است. همچنین با عرفان همدم بوده، از محضر عرفای بزرگ همچون [[طباطبایی، محمدحسین|علامه فرزانه طباطبایی]] و دانشمند عظیم‎الشأن علامه شعرانی فیض برده است. همچنین از اشعار ایشان می‎شود پی برد که این شاعر فرهیخته با علوم شعری آشنایی کامل دارد و شاعران را شناخته، دیوان آنها را مطالعه کرده است»<ref>مقدمه محقق، ص13</ref>.
«اشعار علامه یگانه، [[حسن‌زاده آملی، حسن|آیت‌الله حسن حسن‎زاده آملی]]، نمونه کاملی از آمیختگی عرفان و ادب است. علامه در شعرهایش نشان داده است که با سابقه ادبیات پارسی آشناست. شاعران را می‌شناسد و سروده‎های آنان را مطالعه کرده است. همچنین با عرفان همدم بوده، از محضر عرفای بزرگ همچون [[طباطبایی، محمدحسین|علامه فرزانه طباطبایی]] و دانشمند عظیم‎الشأن علامه شعرانی فیض برده است. همچنین از اشعار ایشان می‌شود پی برد که این شاعر فرهیخته با علوم شعری آشنایی کامل دارد و شاعران را شناخته، دیوان آنها را مطالعه کرده است»<ref>مقدمه محقق، ص13</ref>.


با مطالعه دیوان علامه نکات قابل توجهی به دست می‎آید و معلوم می‎شود که ایشان در اشعارشان به چه موضوعات و مباحثی اهتمام ورزیده است. اولین و بارزترین موضوع مد نظر ایشان عرفان است که می‎توان گفت در واقع، دیوان او چیزی جز عرفان نیست؛ علامه با دیده خدانگر، همه هستی را عرفان می‎بیند:
با مطالعه دیوان علامه نکات قابل توجهی به دست می‎آید و معلوم می‌شود که ایشان در اشعارشان به چه موضوعات و مباحثی اهتمام ورزیده است. اولین و بارزترین موضوع مد نظر ایشان عرفان است که می‎توان گفت در واقع، دیوان او چیزی جز عرفان نیست؛ علامه با دیده خدانگر، همه هستی را عرفان می‎بیند:
{{شعر}}
{{شعر}}


خط ۴۹: خط ۴۹:
{{ب|''دیده و دل خیره و سرگشته‎اند ''|2=''زانچه در این گنبد میناستی''<ref>ر.ک: همان، ص13-14</ref>}}{{پایان شعر}}.
{{ب|''دیده و دل خیره و سرگشته‎اند ''|2=''زانچه در این گنبد میناستی''<ref>ر.ک: همان، ص13-14</ref>}}{{پایان شعر}}.


دومین مطلبی که به‎صورت پررنگ در اشعار ایشان دیده می‎شود، وجود نشانه‎های بارزی از تشیع و ارادت عمیق به خاندان عصمت و طهارت(ع) است که در جای‎جای شعر ایشان طنین‎انداز است:
دومین مطلبی که به‎صورت پررنگ در اشعار ایشان دیده می‌شود، وجود نشانه‎های بارزی از تشیع و ارادت عمیق به خاندان عصمت و طهارت(ع) است که در جای‎جای شعر ایشان طنین‎انداز است:
{{شعر}}
{{شعر}}


خط ۵۸: خط ۵۸:
{{ب|''همان کافی که از پیغمبر و آل''|2='' بود میراث اهل علم کامل''<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>}}{{پایان شعر}}.
{{ب|''همان کافی که از پیغمبر و آل''|2='' بود میراث اهل علم کامل''<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>}}{{پایان شعر}}.


از جمله اشارات ایشان در اشعارش، اشاره به بزرگان اهل ادب است. اینکه نام بعضی از بزرگان ادب را از زبان عارفان بشنویم عجیب نیست. عجیب این است که عارفی، نام شاعرانی را بیاورد که جز شاعران، کسان دیگر آنها را نمی‎شناسد؛ مثلا شما در میان افراد دوروبر خود حتی کسانی که کتاب‎خوان هستند چند نفر را می‎شناسید که نام عمعق بخارایی یا [[باباافضل کاشانی، محمد بن حسین|باباافضل کاشانی]] یا قاآنی و پریشانش را بشناسند؟ معلوم است که علامه با ادبیات انس دیرینه و عمیقی دارد که این نام‎ها را شنیده و از بسیاری از آنها به‎نیکی یاد می‎کند. او حتی منوچهری دامغانی را که ظاهرا به‎خاطر مسائل شخصی‎اش از جو مذهبی دور مانده، گرامی می‎دارد:
از جمله اشارات ایشان در اشعارش، اشاره به بزرگان اهل ادب است. اینکه نام بعضی از بزرگان ادب را از زبان عارفان بشنویم عجیب نیست. عجیب این است که عارفی، نام شاعرانی را بیاورد که جز شاعران، کسان دیگر آنها را نمی‌شناسد؛ مثلا شما در میان افراد دوروبر خود حتی کسانی که کتاب‎خوان هستند چند نفر را می‌شناسید که نام عمعق بخارایی یا [[باباافضل کاشانی، محمد بن حسین|باباافضل کاشانی]] یا قاآنی و پریشانش را بشناسند؟ معلوم است که علامه با ادبیات انس دیرینه و عمیقی دارد که این نام‎ها را شنیده و از بسیاری از آنها به‎نیکی یاد می‎کند. او حتی منوچهری دامغانی را که ظاهرا به‎خاطر مسائل شخصی‎اش از جو مذهبی دور مانده، گرامی می‎دارد:
{{شعر}}
{{شعر}}


خط ۸۹: خط ۸۹:
{{ب|''حضور قدسی قدیس عیسوی‎مشرب''|2=''که مرده زنده نمودی به حکمت و عرفان''}}
{{ب|''حضور قدسی قدیس عیسوی‎مشرب''|2=''که مرده زنده نمودی به حکمت و عرفان''}}
{{ب|''حضور فخر اماثل جناب علامه''|2=''حضور صدر افاضل مفسر قرآن''}}
{{ب|''حضور فخر اماثل جناب علامه''|2=''حضور صدر افاضل مفسر قرآن''}}
{{ب|''در نزد ناظم رأی شیخ و صدرا''|2=''هریک بود بی‎شبهه صدر آرا''}}
{{ب|''در نزد ناظم رأی شیخ و صدرا''|2=''هریک بود بی‌شبهه صدر آرا''}}
{{ب|''با منطقی از صاحب شفا گو''|2=''در حکمت از صدرای ذوالبها گو''<ref>ر.ک: همان، ص‎21-22</ref>}}{{پایان شعر}}.
{{ب|''با منطقی از صاحب شفا گو''|2=''در حکمت از صدرای ذوالبها گو''<ref>ر.ک: همان، ص‎21-22</ref>}}{{پایان شعر}}.


خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


در کنار همه اینها علامه در شعرهای خویش به‎وفور از صنایع ادبی گوناگون استفاده کرده است. جناس‎های مختلف، تلمیح، ترصیع، موازنه، تضاد و... در اشعار ایشان به‎زیبایی دیده می‎شود که با در پیش داشتن کل اشعار در این دیوان دیگر نیازی به شاهد مثال نیست<ref>ر.ک: همان، ص‎24</ref>.
در کنار همه اینها علامه در شعرهای خویش به‎وفور از صنایع ادبی گوناگون استفاده کرده است. جناس‎های مختلف، تلمیح، ترصیع، موازنه، تضاد و... در اشعار ایشان به‎زیبایی دیده می‌شود که با در پیش داشتن کل اشعار در این دیوان دیگر نیازی به شاهد مثال نیست<ref>ر.ک: همان، ص‎24</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش