۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میپردازد' به 'میپردازد') |
جز (جایگزینی متن - 'یا' به 'یا') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
فصل دوم کتاب، اختصاص به بیان ادله نظریه اول، یعنی اعقتاد به جبر در نظر اشاعره دارد. اشاعره چهار دلیل بر گفتار خود آوردهاند که به بخشی از آن اشاره میشود: | فصل دوم کتاب، اختصاص به بیان ادله نظریه اول، یعنی اعقتاد به جبر در نظر اشاعره دارد. اشاعره چهار دلیل بر گفتار خود آوردهاند که به بخشی از آن اشاره میشود: | ||
# دانش مطلق و بیپایان خداوند به همه چیز، که لازمهاش آن است که تمام افعال عباد باید در زمان خاص خود انجام گیرد و اختیار عباد در آنها بیمعناست. در جواب این استدلال آمده است، علم خداوند به اختیار انسان تعلق میگیرد، نه اینکه علم خداوند علت ایجاد افعال عباد باشد. | # دانش مطلق و بیپایان خداوند به همه چیز، که لازمهاش آن است که تمام افعال عباد باید در زمان خاص خود انجام گیرد و اختیار عباد در آنها بیمعناست. در جواب این استدلال آمده است، علم خداوند به اختیار انسان تعلق میگیرد، نه اینکه علم خداوند علت ایجاد افعال عباد باشد. | ||
# قدرت مطلق و | # قدرت مطلق و بیانتهای خداوند، متعال مستلزم آن است که تمام افعال صادرشده در جهان به قوه او باشد، نه هیچ شخص دیگری. مؤلف در پاسخ بیان میدارد: قدرت بینهایت خداوند به این تعلق گرفته که اختیار به مردم عطا کند و مقتضای آن این است که علت افعال عباد قدرت خود ایشان باشد، نه اینکه علت در افعال عباد قدرت خدا باشد. | ||
# افعال عباد چون از ممکنات هستند، در حدوث و پیدایش نیاز به علت و مؤثر دارند و این علت که افعال بدان نیاز دارند یا قدرت خداوند است، که در این صورت جبر لازم میآید؛ یا قدرت مردم، که در این صورت چنانچه عمل مطابق اراده مردم صورت گیرد و اراده خدا غیر از آن باشد، عجز لازم میآید. پاسخ آن است که خداوند اراده کرده صدور افعال را از مردم به اختیار و قدرت خود ایشان<ref>ر.ک: همان، ص56-62</ref>. | # افعال عباد چون از ممکنات هستند، در حدوث و پیدایش نیاز به علت و مؤثر دارند و این علت که افعال بدان نیاز دارند یا قدرت خداوند است، که در این صورت جبر لازم میآید؛ یا قدرت مردم، که در این صورت چنانچه عمل مطابق اراده مردم صورت گیرد و اراده خدا غیر از آن باشد، عجز لازم میآید. پاسخ آن است که خداوند اراده کرده صدور افعال را از مردم به اختیار و قدرت خود ایشان<ref>ر.ک: همان، ص56-62</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
همچنین ادله دیگری در مورد این ادعا از سوی فلاسفه مطرح شده است که مؤلف بهتفصیل به طرح و نقد آنها میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص62-66</ref>. | همچنین ادله دیگری در مورد این ادعا از سوی فلاسفه مطرح شده است که مؤلف بهتفصیل به طرح و نقد آنها میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص62-66</ref>. | ||
فصل چهارم این نوشتار در مورد نظریه تفویض است. نگارنده پس از بیان معانی سهگانه تفویض، به طرح استدلالات طرفدران این نظریه میپردازد؛ ازجمله استدلالات ایشان این است که اگر کارهای انسان مستند به قدرت خداوند باشند، تمام این جنایات و تبهکاریهایی که در جهان اتفاق | فصل چهارم این نوشتار در مورد نظریه تفویض است. نگارنده پس از بیان معانی سهگانه تفویض، به طرح استدلالات طرفدران این نظریه میپردازد؛ ازجمله استدلالات ایشان این است که اگر کارهای انسان مستند به قدرت خداوند باشند، تمام این جنایات و تبهکاریهایی که در جهان اتفاق میافتد، مستند به خداوند متعال میشود و حال اینکه ذات مقدس او از جنایات پاک و مبراست. | ||
پاسخ این سخن این است که افعال عباد را اگر به خدا نسبت دهیم، از جهت اینکه قوای انسانی از اوست جبر لازم نمیآید و اگر به خود انسان نسبت دهیم تفویض نیست، بلکه امر بین الامرین است و خود انسان است که کارهای نیک و زشت را به اختیار خود انجام میدهد<ref>ر.ک: همان، ص83-84</ref>. | پاسخ این سخن این است که افعال عباد را اگر به خدا نسبت دهیم، از جهت اینکه قوای انسانی از اوست جبر لازم نمیآید و اگر به خود انسان نسبت دهیم تفویض نیست، بلکه امر بین الامرین است و خود انسان است که کارهای نیک و زشت را به اختیار خود انجام میدهد<ref>ر.ک: همان، ص83-84</ref>. | ||
ویرایش