پرش به محتوا

جبر و اختیار (فانی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ا' به 'ی‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'می‎پردازد' به 'می‌پردازد')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ا' به 'ی‌ا')
خط ۴۵: خط ۴۵:
فصل دوم کتاب، اختصاص به بیان ادله نظریه اول، یعنی اعقتاد به جبر در نظر اشاعره دارد. اشاعره چهار دلیل بر گفتار خود آورده‎اند که به بخشی از آن اشاره می‎شود:
فصل دوم کتاب، اختصاص به بیان ادله نظریه اول، یعنی اعقتاد به جبر در نظر اشاعره دارد. اشاعره چهار دلیل بر گفتار خود آورده‎اند که به بخشی از آن اشاره می‎شود:
# دانش مطلق و بی‎پایان خداوند به همه چیز، که لازمه‎اش آن است که تمام افعال عباد باید در زمان خاص خود انجام گیرد و اختیار عباد در آنها بی‎معناست. در جواب این استدلال آمده است، علم خداوند به اختیار انسان تعلق می‎گیرد، نه اینکه علم خداوند علت ایجاد افعال عباد باشد.
# دانش مطلق و بی‎پایان خداوند به همه چیز، که لازمه‎اش آن است که تمام افعال عباد باید در زمان خاص خود انجام گیرد و اختیار عباد در آنها بی‎معناست. در جواب این استدلال آمده است، علم خداوند به اختیار انسان تعلق می‎گیرد، نه اینکه علم خداوند علت ایجاد افعال عباد باشد.
# قدرت مطلق و بی‎انتهای خداوند، متعال مستلزم آن است که تمام افعال صادرشده در جهان به قوه او باشد، نه هیچ شخص دیگری. مؤلف در پاسخ بیان می‎دارد: قدرت بی‎نهایت خداوند به این تعلق گرفته که اختیار به مردم عطا کند و مقتضای آن این است که علت افعال عباد قدرت خود ایشان باشد، نه اینکه علت در افعال عباد قدرت خدا باشد.
# قدرت مطلق و بی‌انتهای خداوند، متعال مستلزم آن است که تمام افعال صادرشده در جهان به قوه او باشد، نه هیچ شخص دیگری. مؤلف در پاسخ بیان می‎دارد: قدرت بی‎نهایت خداوند به این تعلق گرفته که اختیار به مردم عطا کند و مقتضای آن این است که علت افعال عباد قدرت خود ایشان باشد، نه اینکه علت در افعال عباد قدرت خدا باشد.
# افعال عباد چون از ممکنات هستند، در حدوث و پیدایش نیاز به علت و مؤثر دارند و این علت که افعال بدان نیاز دارند یا قدرت خداوند است، که در این صورت جبر لازم می‎آید؛ یا قدرت مردم، که در این صورت چنانچه عمل مطابق اراده مردم صورت گیرد و اراده خدا غیر از آن باشد، عجز لازم می‎آید. پاسخ آن است که خداوند اراده کرده صدور افعال را از مردم به اختیار و قدرت خود ایشان<ref>ر.ک: همان، ص‎56-62</ref>.
# افعال عباد چون از ممکنات هستند، در حدوث و پیدایش نیاز به علت و مؤثر دارند و این علت که افعال بدان نیاز دارند یا قدرت خداوند است، که در این صورت جبر لازم می‎آید؛ یا قدرت مردم، که در این صورت چنانچه عمل مطابق اراده مردم صورت گیرد و اراده خدا غیر از آن باشد، عجز لازم می‎آید. پاسخ آن است که خداوند اراده کرده صدور افعال را از مردم به اختیار و قدرت خود ایشان<ref>ر.ک: همان، ص‎56-62</ref>.


خط ۵۲: خط ۵۲:
همچنین ادله دیگری در مورد این ادعا از سوی فلاسفه مطرح شده است که مؤلف به‎تفصیل به طرح و نقد آنها می‌پردازد<ref>ر.ک: همان، ص‎62-66</ref>.
همچنین ادله دیگری در مورد این ادعا از سوی فلاسفه مطرح شده است که مؤلف به‎تفصیل به طرح و نقد آنها می‌پردازد<ref>ر.ک: همان، ص‎62-66</ref>.


فصل چهارم این نوشتار در مورد نظریه تفویض است. نگارنده پس از بیان معانی سه‎گانه تفویض، به طرح استدلالات طرف‎دران این نظریه می‌پردازد؛ ازجمله استدلالات ایشان این است که اگر کارهای انسان مستند به قدرت خداوند باشند، تمام این جنایات و تبهکاری‎هایی که در جهان اتفاق می‎افتد، مستند به خداوند متعال می‎شود و حال اینکه ذات مقدس او از جنایات پاک و مبراست.
فصل چهارم این نوشتار در مورد نظریه تفویض است. نگارنده پس از بیان معانی سه‎گانه تفویض، به طرح استدلالات طرف‎دران این نظریه می‌پردازد؛ ازجمله استدلالات ایشان این است که اگر کارهای انسان مستند به قدرت خداوند باشند، تمام این جنایات و تبهکاری‎هایی که در جهان اتفاق می‌افتد، مستند به خداوند متعال می‎شود و حال اینکه ذات مقدس او از جنایات پاک و مبراست.
پاسخ این سخن این است که افعال عباد را اگر به خدا نسبت دهیم، از جهت اینکه قوای انسانی از اوست جبر لازم نمی‎آید و اگر به خود انسان نسبت دهیم تفویض نیست، بلکه امر بین الامرین است و خود انسان است که کارهای نیک و زشت را به اختیار خود انجام می‎دهد<ref>ر.ک: همان، ص‎83-84</ref>.
پاسخ این سخن این است که افعال عباد را اگر به خدا نسبت دهیم، از جهت اینکه قوای انسانی از اوست جبر لازم نمی‎آید و اگر به خود انسان نسبت دهیم تفویض نیست، بلکه امر بین الامرین است و خود انسان است که کارهای نیک و زشت را به اختیار خود انجام می‎دهد<ref>ر.ک: همان، ص‎83-84</ref>.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش