۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
وی تشخیص صدق مدعی نبوت را تنها از دو راه ممکن میداند: | وی تشخیص صدق مدعی نبوت را تنها از دو راه ممکن میداند: | ||
# خبرهای قطعی که پیامبران سابق در مورد او و نبوتش | # خبرهای قطعی که پیامبران سابق در مورد او و نبوتش دادهاند؛ | ||
# معجزاتی که به امر و اذن الهی برای اثبات نبوتش ارائه میکند<ref>همان</ref>. | # معجزاتی که به امر و اذن الهی برای اثبات نبوتش ارائه میکند<ref>همان</ref>. | ||
نویسنده پس از آن وارد مفصلترین بخش کتاب، یعنی بحث «نبوت خاصه» و تعیین شخص نبی شده و میگوید: «پیامبر زمان ما که آخرین پیامبر خداست، حضرت محمد(ص) است و خداوند او را در زمانی که غالب افراد در فساد و تباهی | نویسنده پس از آن وارد مفصلترین بخش کتاب، یعنی بحث «نبوت خاصه» و تعیین شخص نبی شده و میگوید: «پیامبر زمان ما که آخرین پیامبر خداست، حضرت محمد(ص) است و خداوند او را در زمانی که غالب افراد در فساد و تباهی بودهاند، از جزیرة العرب بر همه انسانها مبعوث فرموده است». او در ادامه بهاجمال به برگهایی از تاریخ دعوت آن حضرت از قبیل هجرت مسلمین به حبشه، حصر در شعب ابیطالب، هجرت به مدینه و نهایتاً فتح مکه اشاره میکند. در ادامه برای اثبات نبوت آن حضرت، همان دو راه پیشگفته را پی میگیرد<ref>همان</ref>. | ||
ایشان در بحث معجزه، به قرآن اشاره میکند و آن را در دو بخش پی میگیرد: بخش اول درباره این است که قرآن بهعنوان یک معجزه بر نبوت حضرت محمد(ص) دلالت دارد. قرآن کریم در آیات مختلفی تحدی نموده و همه منکرانش را به مبارزه طلبیده که هرکس میتواند لااقل سورهای مانند سور قرآن بیاورد<ref>همان، ص128</ref>. | ایشان در بحث معجزه، به قرآن اشاره میکند و آن را در دو بخش پی میگیرد: بخش اول درباره این است که قرآن بهعنوان یک معجزه بر نبوت حضرت محمد(ص) دلالت دارد. قرآن کریم در آیات مختلفی تحدی نموده و همه منکرانش را به مبارزه طلبیده که هرکس میتواند لااقل سورهای مانند سور قرآن بیاورد<ref>همان، ص128</ref>. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
میرزا احمد پس از آنکه امامت را بهعنوان «ریاست عام الهی در امور دین و دنیا به جانشینی پیامبر(ص)» تعریف میکند، مباحث اصلی این بخش را طی چهار مطلب پی میگیرد که عبارتند از: لزوم امام، صفات امام، طریق تعیین امام و امامت خاصه<ref>همان، ص130</ref>. | میرزا احمد پس از آنکه امامت را بهعنوان «ریاست عام الهی در امور دین و دنیا به جانشینی پیامبر(ص)» تعریف میکند، مباحث اصلی این بخش را طی چهار مطلب پی میگیرد که عبارتند از: لزوم امام، صفات امام، طریق تعیین امام و امامت خاصه<ref>همان، ص130</ref>. | ||
مؤلف در بحث امامت خاصه میگوید: بنا بر مذهب حق اثناعشری، امام و جانشین برحق رسول خدا(ص)، [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع)]] و یازده امام پس از او از نسل او هستند و آخرین آنها مهدی منتظر(عج) است که غائب بوده و روزی با ظهورش زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود. امامیه برای اعتقاد خود علاوه بر دو دلیل فوق، یعنی تصریح رسول خدا(ع) به امامت ایشان که در روایات متعددی است و ظهور معجزات از طرف ائمه اهلبیت که بسیار نقل شده است، دلیل سومی دارند و آن مختص بودن دو صفت لازم برای امامت، یعنی عصمت و افضلیت، به [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] و فرزندان اوست که امامت ایشان را اثبات و خلافت دیگران را نفی میکند. نازل شدن آیه تطهیر در حق اهلبیت رسول خدا(ص)، یعنی [[امام على(ع)|علی(ع)]] و فاطمه(س) و فرزندانشان، بهترین دلیل بر طهارت باطنی و عصمت ایشان است. از طرف دیگر مسلمین اتفاق نظر دارند که خلفای سهگانه دارای صفت عصمت | مؤلف در بحث امامت خاصه میگوید: بنا بر مذهب حق اثناعشری، امام و جانشین برحق رسول خدا(ص)، [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع)]] و یازده امام پس از او از نسل او هستند و آخرین آنها مهدی منتظر(عج) است که غائب بوده و روزی با ظهورش زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود. امامیه برای اعتقاد خود علاوه بر دو دلیل فوق، یعنی تصریح رسول خدا(ع) به امامت ایشان که در روایات متعددی است و ظهور معجزات از طرف ائمه اهلبیت که بسیار نقل شده است، دلیل سومی دارند و آن مختص بودن دو صفت لازم برای امامت، یعنی عصمت و افضلیت، به [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] و فرزندان اوست که امامت ایشان را اثبات و خلافت دیگران را نفی میکند. نازل شدن آیه تطهیر در حق اهلبیت رسول خدا(ص)، یعنی [[امام على(ع)|علی(ع)]] و فاطمه(س) و فرزندانشان، بهترین دلیل بر طهارت باطنی و عصمت ایشان است. از طرف دیگر مسلمین اتفاق نظر دارند که خلفای سهگانه دارای صفت عصمت نبودهاند. بهترین دلیل بر این مطلب آن است که به شهادت تاریخ آنها قبل از مسلمان شدن کافر و بتپرست بودهاند<ref>همان، ص132</ref>. | ||
دلایل متنوع و متعددی نیز بر افضلیت [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] بر دیگر مردم، پس از پیامبر(ص) وجود دارد. از روشنترین آیات قرآنی که گواه بر این مطلب است، آیه مباهله است که به اتفاق مفسرین منظور از «أنفسنا» در آن [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] است. بدیهی است اینکه خداوند او را بهمنزله نفس پیامبر (خود پیامبر) قرار داده، بالاترین مقام برای او پس از پیامبر(ص) است<ref>همان، ص132</ref>. | دلایل متنوع و متعددی نیز بر افضلیت [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] بر دیگر مردم، پس از پیامبر(ص) وجود دارد. از روشنترین آیات قرآنی که گواه بر این مطلب است، آیه مباهله است که به اتفاق مفسرین منظور از «أنفسنا» در آن [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] است. بدیهی است اینکه خداوند او را بهمنزله نفس پیامبر (خود پیامبر) قرار داده، بالاترین مقام برای او پس از پیامبر(ص) است<ref>همان، ص132</ref>. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
مؤلف پس از تبیین ادله امامیه، «دلیل اهل سنت» بر صحت و حقانیت خلافت ابوبکر را بهصورت یک قیاس منطقی نقل میکند: | مؤلف پس از تبیین ادله امامیه، «دلیل اهل سنت» بر صحت و حقانیت خلافت ابوبکر را بهصورت یک قیاس منطقی نقل میکند: | ||
کبری: رسول خدا(ص) | کبری: رسول خدا(ص) فرمودهاند: «امت من بر خطا اجتماع نمیکنند». | ||
صغری: امت ایشان بعد از رحلتش بر خلافت ابوبکر اجتماع کردند. | صغری: امت ایشان بعد از رحلتش بر خلافت ابوبکر اجتماع کردند. | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
[[آشتیانی، احمد|میرزا احمد]] در ابتدای مبحث معاد، معنای قیامت کبری و قیامت صغری را روشن میکند و میگوید: اولی که همان معاد است، عبارت است از «عود روح به جسم مادی خود برای رسیدن به جزای اعمالش» و دومی که همان عالم برزخ است، به معنای «تعلق روح به یک قالب مثالی است در عالم برزخ؛ یعنی عالم مابین دنیا و آخرت». او سپس به نقل و شرح بعضی از آیات و روایات مربوط به قیامت صغری و عالم برزخ میپردازد و مطالب این مبحث را در چهار بخشِ تجرد روح، لزوم معاد، معاد جسمانی و شبهات معاد پی میگیرد<ref>ر.ک: همان، ص134</ref>. | [[آشتیانی، احمد|میرزا احمد]] در ابتدای مبحث معاد، معنای قیامت کبری و قیامت صغری را روشن میکند و میگوید: اولی که همان معاد است، عبارت است از «عود روح به جسم مادی خود برای رسیدن به جزای اعمالش» و دومی که همان عالم برزخ است، به معنای «تعلق روح به یک قالب مثالی است در عالم برزخ؛ یعنی عالم مابین دنیا و آخرت». او سپس به نقل و شرح بعضی از آیات و روایات مربوط به قیامت صغری و عالم برزخ میپردازد و مطالب این مبحث را در چهار بخشِ تجرد روح، لزوم معاد، معاد جسمانی و شبهات معاد پی میگیرد<ref>ر.ک: همان، ص134</ref>. | ||
[[آشتیانی، احمد|میرزا احمد]] در پایان به طرح و رد «دو شبهه» از شبهاتی که منکران معاد مطرح | [[آشتیانی، احمد|میرزا احمد]] در پایان به طرح و رد «دو شبهه» از شبهاتی که منکران معاد مطرح کردهاند، میپردازد. ایشان ابتدا به شبهه آکل و مأکول، سپس به شبهه اجتماع دو روح میپردازد. | ||
او شبهه اجتماع دو روح را چنین منقح میکند: وقتی که در روز حشر اعضای هر بدن بهطور کامل جمع شوند و هیچ مانعی برای حیات آنها وجود نداشته باشد، بالطبع این بدنها به ارواحی تعلق خواهند گرفت. از طرف دیگر چنانچه ارواح قبلی این بدنها که علی الفرض در عالم برزخ به قالبهای مثالی تعلق پیدا | او شبهه اجتماع دو روح را چنین منقح میکند: وقتی که در روز حشر اعضای هر بدن بهطور کامل جمع شوند و هیچ مانعی برای حیات آنها وجود نداشته باشد، بالطبع این بدنها به ارواحی تعلق خواهند گرفت. از طرف دیگر چنانچه ارواح قبلی این بدنها که علی الفرض در عالم برزخ به قالبهای مثالی تعلق پیدا نمودهاند نیز به همین بدنهای مادی کاملشده بازگردند، آنگاه هر بدن دارای دو روح خواهد شد و این قطعاً باطل است. | ||
جواب این است که هر بدنی تنها «قابلیت تعلق» یک روح خاص را داراست؛ بنابراین وقتیکه اعضای یک بدن در روز حشر کامل شد، تنها همان روح سابق که مربوط و متناسب و همسنخ با آن بدن است، به آن تعلق خواهد گرفت و نه غیر آن؛ لذا هرگز اجتماع دو روح در یک بدن پیش نخواهد آمد<ref>ر.ک: همان، ص138</ref>. | جواب این است که هر بدنی تنها «قابلیت تعلق» یک روح خاص را داراست؛ بنابراین وقتیکه اعضای یک بدن در روز حشر کامل شد، تنها همان روح سابق که مربوط و متناسب و همسنخ با آن بدن است، به آن تعلق خواهد گرفت و نه غیر آن؛ لذا هرگز اجتماع دو روح در یک بدن پیش نخواهد آمد<ref>ر.ک: همان، ص138</ref>. | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب، در آغاز کتاب ذکر شده است. | فهرست مطالب، در آغاز کتاب ذکر شده است. | ||
پاورقیها به ذکر آدرس آیات و روایات و توضیح | پاورقیها به ذکر آدرس آیات و روایات و توضیح پارهای از مطالب متن، اختصاص یافته است. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش