پرش به محتوا

التوحيد: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د'
جز (جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند')
جز (جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د')
خط ۴۹: خط ۴۹:
صدوق در کتاب روایی کتاب التوحید از نظر روش به شیوه ای خاص عمل کرده که از آن جمله است بهره گیری از احادیث برخی صحابیان از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله وسلم. در این کتاب روایاتی از عبدالله بن عمر ,ابوهریره ,و عثمان بن عفان ,وجود دارد. دقت وی در گزینش روایات ذیل هر عنوان و باب به قدری است که‎اندک موردی از ناسازگاری و ناهمخوانی یا تکرار در این اثر یافت نمی‎شود. در موارد استثنایی هم بلافاصله با توضیحی تعارض ظاهری را بر طرف نموده است.<ref>همان</ref>.
صدوق در کتاب روایی کتاب التوحید از نظر روش به شیوه ای خاص عمل کرده که از آن جمله است بهره گیری از احادیث برخی صحابیان از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله وسلم. در این کتاب روایاتی از عبدالله بن عمر ,ابوهریره ,و عثمان بن عفان ,وجود دارد. دقت وی در گزینش روایات ذیل هر عنوان و باب به قدری است که‎اندک موردی از ناسازگاری و ناهمخوانی یا تکرار در این اثر یافت نمی‎شود. در موارد استثنایی هم بلافاصله با توضیحی تعارض ظاهری را بر طرف نموده است.<ref>همان</ref>.


گاهی توضیحات او برای رفع غرابت از مضمون حدیث و معقول کردن آن است. در موارد نادری هم توضیحی نداده است. وی بندرت ذیل یک عنوان و صرفا به سبب اشتراک لفظی حدیثی را آورده است از جمله ذیل بحث «استطاعت» ــ که از مسائل مورد مناقشه در کلام و مرتبط با جبر و اختیار است ــ حدیثی در باب شرایط فقهی استطاعت در حج ذکر کرده است. وی در یک مورد در بارة به کارگیری دو اصطلاح منطقی «جنس» و «نوع» در حدیثی از امام علی علیه‌السلام توضیحی نیاورده است. او در موارد متعدد در نقل احادیث به تناسب موضوع کتاب تنها به ذکر بخش مورد نیاز از احادیث مفصل و طولانی اکتفا کرده است. شیخ صدوق احادیث مشابهی را که از دو امام نقل شده‎اند شاهدی بر این می‎داند که علوم ائمه در نهایت بر گرفته از نبی صلی‌الله‌علیه‌وآله وسلم است. روش دیگری که در این کتاب بیشتر در فهم و تفسیر قرآن کریم به کار رفته استفاده از وجوه و نظائر و توجه به سیاق کلمات در معنا کردن آنهاست مانند وجوه گوناگون معنایی قضاء ,و فتنه ,در قرآن. در بحثی گسترده نیز وی در شرح معانی اسماءالله با اشاره به ریشة لغوی به استعمال قرآنی و سیاق آن و نیز کاربرد و مشتقات واژه پرداخته است. در 67 باب کتاب التوحید شیخ صدوق مضامین متنوعی را در بارة توحید از سویی و عدل و اختیار از سوی دیگر گرد آورده است. در باب توحید الاهی صفات سلبی خداوند از قبیل نداشتن مکان و جسمانیت و تناهی و جزء و ضد و فرزند ,صورت ,رؤیت پذیری تنها با حقیقت ایمان و قلب ,زمان و سکون و حرکت ,وصف و بررسی شده است. همچنین به صفات ثبوتی و ایجابی حق تعالی نیز پرداخته شده است به صفاتی از قبیل وحدت ذات و نفی شریک و دایر مدار بودن سرنوشت اخروی به این اعتقاد ,سمع بصر خلق از عدم ازلیت خدا و نفی ازلیت از غیر او ,شی ء بودن که به نظر بیانگر هویت خاص و متشخص بودن خداوند است ,قدرت و نفی شبهات آن ,و استدلال شیخ صدوق از صنع الاهی بر قدرت او ,علم نامتناهی و ذاتی بودن آن ,و استدلال مؤلف بر آن از طریق دلیل اتقان صنع ,و در نهایت قدم الاهی<ref>همان</ref>.
گاهی توضیحات او برای رفع غرابت از مضمون حدیث و معقول کردن آن است. در موارد نادری هم توضیحی نداده است. وی بندرت ذیل یک عنوان و صرفا به سبب اشتراک لفظی حدیثی را آورده است از جمله ذیل بحث «استطاعت» ــ که از مسائل مورد مناقشه در کلام و مرتبط با جبر و اختیار است ــ حدیثی در باب شرایط فقهی استطاعت در حج ذکر کرده است. وی در یک مورد در بارة به کارگیری دو اصطلاح منطقی «جنس» و «نوع» در حدیثی از امام علی علیه‌السلام توضیحی نیاورده است. او در موارد متعدد در نقل احادیث به تناسب موضوع کتاب تنها به ذکر بخش مورد نیاز از احادیث مفصل و طولانی اکتفا کرده است. شیخ صدوق احادیث مشابهی را که از دو امام نقل شده‎اند شاهدی بر این می‌داند که علوم ائمه در نهایت بر گرفته از نبی صلی‌الله‌علیه‌وآله وسلم است. روش دیگری که در این کتاب بیشتر در فهم و تفسیر قرآن کریم به کار رفته استفاده از وجوه و نظائر و توجه به سیاق کلمات در معنا کردن آنهاست مانند وجوه گوناگون معنایی قضاء ,و فتنه ,در قرآن. در بحثی گسترده نیز وی در شرح معانی اسماءالله با اشاره به ریشة لغوی به استعمال قرآنی و سیاق آن و نیز کاربرد و مشتقات واژه پرداخته است. در 67 باب کتاب التوحید شیخ صدوق مضامین متنوعی را در بارة توحید از سویی و عدل و اختیار از سوی دیگر گرد آورده است. در باب توحید الاهی صفات سلبی خداوند از قبیل نداشتن مکان و جسمانیت و تناهی و جزء و ضد و فرزند ,صورت ,رؤیت پذیری تنها با حقیقت ایمان و قلب ,زمان و سکون و حرکت ,وصف و بررسی شده است. همچنین به صفات ثبوتی و ایجابی حق تعالی نیز پرداخته شده است به صفاتی از قبیل وحدت ذات و نفی شریک و دایر مدار بودن سرنوشت اخروی به این اعتقاد ,سمع بصر خلق از عدم ازلیت خدا و نفی ازلیت از غیر او ,شی ء بودن که به نظر بیانگر هویت خاص و متشخص بودن خداوند است ,قدرت و نفی شبهات آن ,و استدلال شیخ صدوق از صنع الاهی بر قدرت او ,علم نامتناهی و ذاتی بودن آن ,و استدلال مؤلف بر آن از طریق دلیل اتقان صنع ,و در نهایت قدم الاهی<ref>همان</ref>.


تمایز نهادن میان «صفات ذات» (سمع بصر علم قدرت و غیره) و «صفات فعل» (کلام اراده خلق و غیره) از دیگر مباحث این کتاب است. صفات ذاتی با ذات عینیت دارند در غیراین صورت شرک و قول به تعدد قدما لازم می‎آید حال آن که صفات فعل زائد بر ذات اند. از نظر مؤلف صفات ذاتی معنای سلبی دارند (علم = جاهل نبودن) ولی صفات فعل معنای ایجابی دارند و فقط صفات ذات ازلی‌اند.
تمایز نهادن میان «صفات ذات» (سمع بصر علم قدرت و غیره) و «صفات فعل» (کلام اراده خلق و غیره) از دیگر مباحث این کتاب است. صفات ذاتی با ذات عینیت دارند در غیراین صورت شرک و قول به تعدد قدما لازم می‎آید حال آن که صفات فعل زائد بر ذات اند. از نظر مؤلف صفات ذاتی معنای سلبی دارند (علم = جاهل نبودن) ولی صفات فعل معنای ایجابی دارند و فقط صفات ذات ازلی‌اند.
خط ۵۸: خط ۵۸:




درباره عدل الهی و مبنای مهم حسن و قبح ذاتی وعقلی افعال شیخ صدوق نخست آنها را از دایرة احساسات و عواطف و گرایش یا انزجار طبعی خارج می‎کند و به عقل نسبت می‌دهد ,سپس مراد از عقلی بودن را حکمت و علتی معقول داشتن معرفی می‌کند که عقل بر اساس آن به نیکی فعل حکم می‎دهد. اما با توجه به مبنای معرفت شناسانه اش در اذعان به قصور عقل حکم می‎دهد بر اینکه حسن و قبح ذاتی افعال و خصوصا افعال باری تعالی را یا اجمالا و بر اساس دلایل عقلی و پیشین که دال بر حکمت فاعل است باید تشخیص داد ,یا قاعدتا از طریق شرع باید به شناخت آن راه برد. از نظر صدوق عدم تناقض و تهافت افعال الاهی و وابستگی و پیوستگی آنها باهم و سازگاری و انسجام میان آنها دلیل حکمت الاهی و مبرا بودن از جهل و عجز و نیاز دلیل بر نفی ظلم از باری تعالی است.<ref>همان</ref>.
درباره عدل الهی و مبنای مهم حسن و قبح ذاتی وعقلی افعال شیخ صدوق نخست آنها را از دایرة احساسات و عواطف و گرایش یا انزجار طبعی خارج می‎کند و به عقل نسبت می‌دهد ,سپس مراد از عقلی بودن را حکمت و علتی معقول داشتن معرفی می‌کند که عقل بر اساس آن به نیکی فعل حکم می‌دهد. اما با توجه به مبنای معرفت شناسانه اش در اذعان به قصور عقل حکم می‌دهد بر اینکه حسن و قبح ذاتی افعال و خصوصا افعال باری تعالی را یا اجمالا و بر اساس دلایل عقلی و پیشین که دال بر حکمت فاعل است باید تشخیص داد ,یا قاعدتا از طریق شرع باید به شناخت آن راه برد. از نظر صدوق عدم تناقض و تهافت افعال الاهی و وابستگی و پیوستگی آنها باهم و سازگاری و انسجام میان آنها دلیل حکمت الاهی و مبرا بودن از جهل و عجز و نیاز دلیل بر نفی ظلم از باری تعالی است.<ref>همان</ref>.


==وضعيت كتاب ==
==وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش