۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]') |
جز (جایگزینی متن - 'هاى' به 'هاى') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
[[علوی عاملی، احمد بن زینالعابدین|میر سید احمد علوى عاملى]]، از دانشمندان و فیلسوفان عصر صفوى است. حکومت صفوى به ملاحظات سیاسى و براى نزدیکى هرچه بیشتر با دول غربى و جلوگیرى از نفوذ دولت عثمانى مجبور بود که ضمن آزاد گذاشتن اقلیّتهاى مذهبى داخلى، پذیراى مبلّغان خارجى و هیئتهاى میسیونرى مسیحى باشد. با نفوذ هرچه بیشتر استعمار در ایران و کشورهاى شبهقاره، کشیشان مسیحى از کشورهاى انگلیس، فرانسه، پرتغال و دیگر کشورهاى اروپا به این سرزمینها سرازیر شدند و بهتدریج جرأت یافته و همراه با گسترش تبلیغات خود کتابهایى در نقد و ردّ دین اسلام به رشته تحریر درآوردند. یکى از مهمترین آنها کتابى بود به نام «آئینه حقنما» که توسط ژروم گزاویه در هندوستان و به زبان فارسى نگاشته شد. | [[علوی عاملی، احمد بن زینالعابدین|میر سید احمد علوى عاملى]]، از دانشمندان و فیلسوفان عصر صفوى است. حکومت صفوى به ملاحظات سیاسى و براى نزدیکى هرچه بیشتر با دول غربى و جلوگیرى از نفوذ دولت عثمانى مجبور بود که ضمن آزاد گذاشتن اقلیّتهاى مذهبى داخلى، پذیراى مبلّغان خارجى و هیئتهاى میسیونرى مسیحى باشد. با نفوذ هرچه بیشتر استعمار در ایران و کشورهاى شبهقاره، کشیشان مسیحى از کشورهاى انگلیس، فرانسه، پرتغال و دیگر کشورهاى اروپا به این سرزمینها سرازیر شدند و بهتدریج جرأت یافته و همراه با گسترش تبلیغات خود کتابهایى در نقد و ردّ دین اسلام به رشته تحریر درآوردند. یکى از مهمترین آنها کتابى بود به نام «آئینه حقنما» که توسط ژروم گزاویه در هندوستان و به زبان فارسى نگاشته شد. | ||
در پى نگارش این اثر، | در پى نگارش این اثر، نسخهاى از آن از دربار پادشاه هند به دارالحکومه وقت ایران فرستاده شد. این اثر - که از استحکام خاصّى برخوردار بود – اندیشهگران ایرانى و غیر ایرانى را بر آن داشت که پاسخى بر آن بنگارند که بهترین پاسخ، همین کتاب مصقل صفا از [[علوی عاملی، احمد بن زینالعابدین|مرحوم سید احمد عاملى]] است<ref>ر.ک: سبحانی، محمدتقی</ref>. | ||
در واقع احیاى این کتاب تا حدودى مرهون شرقشناس معاصر، پرفسور [[کربن، هانری|هانرى کربن]] است. وى سالها پیش در دانشگاه سوربن در مورد اهمیّت این کتاب یک سخنرانى ایراد کرد و سپس در همان دانشگاه به تدریس آن پرداخت. متن سخنرانى [[کربن، هانری|کوربن]] همراه با ترجمه فارسى آن در مقدمه کتاب مصقل به چاپ رسیده است. گذشته از این مقدمه، کتاب شامل | در واقع احیاى این کتاب تا حدودى مرهون شرقشناس معاصر، پرفسور [[کربن، هانری|هانرى کربن]] است. وى سالها پیش در دانشگاه سوربن در مورد اهمیّت این کتاب یک سخنرانى ایراد کرد و سپس در همان دانشگاه به تدریس آن پرداخت. متن سخنرانى [[کربن، هانری|کوربن]] همراه با ترجمه فارسى آن در مقدمه کتاب مصقل به چاپ رسیده است. گذشته از این مقدمه، کتاب شامل مقدمهاى نسبتاً طولانى درباره زمینههاى تاریخى تألیف کتاب، کتابشناسیِ ردیّههاى دانشمندان اسلامى بر اندیشههاى مسیحیت، خلاصهاى از آراى میر سید احمد و شرحى بر زندگانى، آثار و اجازات این مرد بزرگ است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
فصل اوّل کتاب به مسئله تثلیث و الوهیّت مسیح اختصاص دارد و مؤلّف با بهرهگیرى از ادلّه برهانى و شیوههاى جدلى، به ابطال مدّعاى خصم مىپردازد؛ چنانکه مىدانیم در قرآن کریم تثلیثى که به مسیحیان نسبت داده شده، عبارت است از سه اقنوم خدا، مسیح و مریم. امّا بیشتر مسیحیان، مخصوصاً در قرون اخیر، اقنوم سوم را روحالقدس مىدانند. | فصل اوّل کتاب به مسئله تثلیث و الوهیّت مسیح اختصاص دارد و مؤلّف با بهرهگیرى از ادلّه برهانى و شیوههاى جدلى، به ابطال مدّعاى خصم مىپردازد؛ چنانکه مىدانیم در قرآن کریم تثلیثى که به مسیحیان نسبت داده شده، عبارت است از سه اقنوم خدا، مسیح و مریم. امّا بیشتر مسیحیان، مخصوصاً در قرون اخیر، اقنوم سوم را روحالقدس مىدانند. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
چنانکه مىدانیم مسیحیان در چگونگى الوهیّت مسیحیّت اختلاف دارند و فرقههاى یعقوبیه، نسطوریه و دیگر فرق، هرکدام بهنوعى این مسئله را تفسیر مىکردند. نویسنده کتاب «آئینه حقنما»، تا آنجا که از نقل مصقل صفا برمىآید، بىآنکه وارد جزئیات بحث شود، با زرنگى خاصى این مسئله غامض را بهطور سربسته مطرح مىکند؛ در اینجا نیز مؤلف مصقل به همان روش سابق از دو طریق این ادّعا را ابطال مىکند: ابتدا تنافى این مطلب را با مضامین کتاب مقدس معلوم مىدارد و سپس غیر معقول بودن اصل این مدّعا را به اثبات مىرساند<ref>ر.ک: همان</ref>. | چنانکه مىدانیم مسیحیان در چگونگى الوهیّت مسیحیّت اختلاف دارند و فرقههاى یعقوبیه، نسطوریه و دیگر فرق، هرکدام بهنوعى این مسئله را تفسیر مىکردند. نویسنده کتاب «آئینه حقنما»، تا آنجا که از نقل مصقل صفا برمىآید، بىآنکه وارد جزئیات بحث شود، با زرنگى خاصى این مسئله غامض را بهطور سربسته مطرح مىکند؛ در اینجا نیز مؤلف مصقل به همان روش سابق از دو طریق این ادّعا را ابطال مىکند: ابتدا تنافى این مطلب را با مضامین کتاب مقدس معلوم مىدارد و سپس غیر معقول بودن اصل این مدّعا را به اثبات مىرساند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
نویسنده مصقل صفا در بخشی از کتاب خود، به مسئله بشارت عهدین بر نبوّت پیامبر اکرم(ص) منتقل مىشود. یکى از بحثانگیزترین مباحث در مناظرات بین مسلمانان و ترسایان همواره همین نکته بوده است. بررسى این بخش از مصقل صفا، خود به | نویسنده مصقل صفا در بخشی از کتاب خود، به مسئله بشارت عهدین بر نبوّت پیامبر اکرم(ص) منتقل مىشود. یکى از بحثانگیزترین مباحث در مناظرات بین مسلمانان و ترسایان همواره همین نکته بوده است. بررسى این بخش از مصقل صفا، خود به مقالهاى مفصل نیازمند است. مصحح محترم در تعلیقات خویش قدم فراتر گذاشته و مواضعى از کتاب مقدس را که بر بشارت استدلال شده، یکجا گرد آورده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در فصل سوم ابتدا به احکام انجیل و شریعت نصارا مىپردازد و نشان مىدهد که عبارات انجیل نهتنها با تورات در تنافى است، بلکه با دیگر عبارات انجیل نیز سازگار نمىباشد. سپس وارد بحث از معاد روحانى و معاد جسمانى مىشود. عباراتى که [[علوی عاملی، احمد بن زینالعابدین|مرحوم علوى عاملى]] از کتاب «آئینه حقنما» در اینباره نقل مىکند، چندان گویا نیست، امّا ایشان روحانى بودن معاد را به صاحب کتاب نسبت مىدهد و سپس در صدد اثبات معاد جسمانى برمىآید. مصقل صفا در مورد معاد جسمانى نیز مطالب جالبى دارد. ایشان معتقد است که همه حکماى الهى به معاد جسمانى باور داشتهاند، امّا تنها به دلیل نقلى تمسّک مىکردهاند و از ارائه برهان عقلى عاجز بودهاند. ایشان براى نخستین بار در فلسفه بر معاد جسمانى | در فصل سوم ابتدا به احکام انجیل و شریعت نصارا مىپردازد و نشان مىدهد که عبارات انجیل نهتنها با تورات در تنافى است، بلکه با دیگر عبارات انجیل نیز سازگار نمىباشد. سپس وارد بحث از معاد روحانى و معاد جسمانى مىشود. عباراتى که [[علوی عاملی، احمد بن زینالعابدین|مرحوم علوى عاملى]] از کتاب «آئینه حقنما» در اینباره نقل مىکند، چندان گویا نیست، امّا ایشان روحانى بودن معاد را به صاحب کتاب نسبت مىدهد و سپس در صدد اثبات معاد جسمانى برمىآید. مصقل صفا در مورد معاد جسمانى نیز مطالب جالبى دارد. ایشان معتقد است که همه حکماى الهى به معاد جسمانى باور داشتهاند، امّا تنها به دلیل نقلى تمسّک مىکردهاند و از ارائه برهان عقلى عاجز بودهاند. ایشان براى نخستین بار در فلسفه بر معاد جسمانى ادلهاى عقلى اقامه کرده است؛ بهعلاوه با تأمّل در نصوص کتاب مقدس معلوم مىشود که انجیل نیز بر معاد جسمانى گواهى مىدهد و یا لااقل لازمه پارهاى از قطعات انجیل، پذیرش معاد جسمانى است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در پایان کتاب، مصنّف به مسئله «نبوّت خاصه» مىپردازد و با اشاره به خاتمیّت نبى اکرم(ص)، از پیامبران اولوالعزم و اوصیاى آنها سخن به میان مىآورد. هانرى کوربن در مقدّمه خویش در مورد نبوّت و تفسیر اسلامى آن و مقایسه با نبوت در اندیشه مسیحیان نکاتى بیان کرده است که در اینجا مجال طرح آن نیست. [[علوی عاملی، احمد بن زینالعابدین|میر سید احمد عاملى]] در طى مباحث کتاب سعى مىکند که همین تفسیر اسلامى از نبوّت و وحى را از لابهلاى انجیل و تورات بیرون کشد<ref>ر.ک: همان</ref>. | در پایان کتاب، مصنّف به مسئله «نبوّت خاصه» مىپردازد و با اشاره به خاتمیّت نبى اکرم(ص)، از پیامبران اولوالعزم و اوصیاى آنها سخن به میان مىآورد. هانرى کوربن در مقدّمه خویش در مورد نبوّت و تفسیر اسلامى آن و مقایسه با نبوت در اندیشه مسیحیان نکاتى بیان کرده است که در اینجا مجال طرح آن نیست. [[علوی عاملی، احمد بن زینالعابدین|میر سید احمد عاملى]] در طى مباحث کتاب سعى مىکند که همین تفسیر اسلامى از نبوّت و وحى را از لابهلاى انجیل و تورات بیرون کشد<ref>ر.ک: همان</ref>. |
ویرایش