۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فردي' به 'فردی') |
جز (جایگزینی متن - 'اي ' به 'ای ') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
باب دوم: در اين باب از كتاب به يك سؤال پاسخ داده شده است: آيا كوفه تنها يك شهر نظامى يا يك شهر حقيقى بوده است؟ اين مسئله با ترسيم نقشههاى از بازارها به عنوان عنصر اساسى در شهرسازى تبيين شده است. مسجد و قصر دو مكانى مهمى هستند كه در اين نقشه ديده مىشوند. نقشه جغرافيايى قبايل اين شهر بر حسب روايت سيف بن عمر از ديگر بخشهاى قابل توجه اين باب است. | باب دوم: در اين باب از كتاب به يك سؤال پاسخ داده شده است: آيا كوفه تنها يك شهر نظامى يا يك شهر حقيقى بوده است؟ اين مسئله با ترسيم نقشههاى از بازارها به عنوان عنصر اساسى در شهرسازى تبيين شده است. مسجد و قصر دو مكانى مهمى هستند كه در اين نقشه ديده مىشوند. نقشه جغرافيايى قبايل اين شهر بر حسب روايت سيف بن عمر از ديگر بخشهاى قابل توجه اين باب است. | ||
[[جعیط، هشام|هشام جعيط]] با استناد به اين متون و با احتياط ويژه خود مىنويسد: «سه عنصر به | [[جعیط، هشام|هشام جعيط]] با استناد به اين متون و با احتياط ويژه خود مىنويسد: «سه عنصر به فضای كوفه ابتدایی شكل مىدهند: نخست منطقه وسيع مركزي كه منطقهای است، مذهبی و سیاسی؛ شامل مسجد و قصر، مركز تجمع امت و مقر فرماندهي. در فراسوي اين منطقه زمينهای محل سكونت قبايل (خطط) كه حول اين هسته مركزي، مرزبندي شده و مشخص - كه گويي فضايي است مقدس- قرار گرفتهاند. در مرحله سوم كه يك عنصر در جداكننده و آمد و شدي (مناهج) وجود دارد و به سهم قبال فردیت مىبخشد و تجمع هر چه سريع تر مقاتله [مردم] را در فضای وسيع مركز امكانپذير مىكند. مسلماً بايد پيرامون مباني اوليه چنين چشماندازي از خود سؤال كرد؛ اما ترديدي نيست كه ابتدا بايد وجود و حقيقت اين چشم انداز را دقيقاً مشخص ساخت». | ||
به نظر [[جعیط، هشام|جعيط]] طرح اوليه كوفه بىنهايت منظم بوده، مىتوانسته به ايجاد شهري بزرگ، كه دارای | به نظر [[جعیط، هشام|جعيط]] طرح اوليه كوفه بىنهايت منظم بوده، مىتوانسته به ايجاد شهري بزرگ، كه دارای فضای هندسي است، بىنجامد. تخطيط اوليه چون نطفهای راستای توسعه بعدي شهر را ديكته مىكند. اين شهر نمونهي اوليه شهرهای اسلامی است؛ اما چه نسبتي با شهرهای آيندهي اسلامی همچون قاهره دارد؟ از لحاظ مورفولوژي نمونه شهر كلاسيك اسلامی، چنان كه در مصر ديديم، قاهره به نظر انبوه و متراكم، درهم، نامنظم، پرپيچ و خم، پرآشوب و سراسر بن بست و دارای كوچههای تنگ مىنمايد. | ||
اين دگرديسي از يك سوي ادامهي الگوي اوليه است و از جهت ديگر با نظم ملحوظ در طرح اوليه كوفه تناقض آشكار و رابطهي معكوس دارد. با اين ملاحظات آيا «هندسهي تخطيط» مىتواند، نمونه | اين دگرديسي از يك سوي ادامهي الگوي اوليه است و از جهت ديگر با نظم ملحوظ در طرح اوليه كوفه تناقض آشكار و رابطهي معكوس دارد. با اين ملاحظات آيا «هندسهي تخطيط» مىتواند، نمونه اوليهای برای معرفي يك شهر اسلامی از ورای گونههای مختلف، مكاني و زماني آن باشد. اين سؤالي است كه بايد آن را در الزامات گوناگون آن مطرح كرد. | ||
نویسنده معتقد است كه قبل از تأمل بيشتر در اين مسائل، بايد به الگوي بغداد نيز اشاره كرد كه به نظر مىرسد، پل رابطي است بين كوفه به عنوان نخستين شهر اسلامی و قاهره به مثابه آخرين نتايج تحولات تاریخی شهر در تمدن دورهي ميانه اسلام. بغداد و مورفولوژي آن شايد بتواند راز گسترش شهر اسلامی را از يك نظم اوليه به بىنظمي و در عين حال | نویسنده معتقد است كه قبل از تأمل بيشتر در اين مسائل، بايد به الگوي بغداد نيز اشاره كرد كه به نظر مىرسد، پل رابطي است بين كوفه به عنوان نخستين شهر اسلامی و قاهره به مثابه آخرين نتايج تحولات تاریخی شهر در تمدن دورهي ميانه اسلام. بغداد و مورفولوژي آن شايد بتواند راز گسترش شهر اسلامی را از يك نظم اوليه به بىنظمي و در عين حال ويژگىهای انضباط آخرين را توضيح دهد. | ||
باب سوم: اينكه اين شهر را مىتوان به عنوان يك شهر اسلامى دانست يا بايد آن را نمونهاى از يك شهر شرقى به حساب آورد، مطلبى است كه به تبيين آن اقدام شده است. اين مطلب با توجه به فترات زمانى كه بر اين شهر گذشته و تأثيرپذيرى از يونان، بابل، بيزانس و يا عصر عباسى، مورد بررسى قرار گرفته است. | باب سوم: اينكه اين شهر را مىتوان به عنوان يك شهر اسلامى دانست يا بايد آن را نمونهاى از يك شهر شرقى به حساب آورد، مطلبى است كه به تبيين آن اقدام شده است. اين مطلب با توجه به فترات زمانى كه بر اين شهر گذشته و تأثيرپذيرى از يونان، بابل، بيزانس و يا عصر عباسى، مورد بررسى قرار گرفته است. |
ویرایش