۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اشارهاي' به 'اشارهای') |
جز (جایگزینی متن - 'اي ' به 'ای ') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
}} | }} | ||
'''هدية الرئيس للأمير''' به قلم [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]ست كه آن را به امير، نوح بن منصور ساماني، اهدا نموده است. اين رساله در مورد | '''هدية الرئيس للأمير''' به قلم [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]ست كه آن را به امير، نوح بن منصور ساماني، اهدا نموده است. اين رساله در مورد قوای نفسانى و به زبان عربی میباشد. | ||
این کتاب به همراه بیست دو رساله دیگر در مجموعهای به نام [[رسائل ابن سينا (23 رساله)|رسائل ابن سينا]]، به چاپ رسیده است. | این کتاب به همراه بیست دو رساله دیگر در مجموعهای به نام [[رسائل ابن سينا (23 رساله)|رسائل ابن سينا]]، به چاپ رسیده است. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
مؤلف، در مقدمه، مسائلي را در مورد نفس و آثار بزرگان دربارهي نفس مطرح نموده و هدف نهایی از اين مباحث را رسيدن به اين خطاب مشهور كه «من عرف نفسه فقد عرف ربه» میداند. او خود اشارهای به فصول دهگانه و موضوع آنها كه به ترتيب ذيل است، كرده و وارد مباحث میشود: فصل اول، در اثبات | مؤلف، در مقدمه، مسائلي را در مورد نفس و آثار بزرگان دربارهي نفس مطرح نموده و هدف نهایی از اين مباحث را رسيدن به اين خطاب مشهور كه «من عرف نفسه فقد عرف ربه» میداند. او خود اشارهای به فصول دهگانه و موضوع آنها كه به ترتيب ذيل است، كرده و وارد مباحث میشود: فصل اول، در اثبات قوای نفسانى: [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] لزوم اثبات قوای نفسانى را بيان كرده و مهمترين خواص آنها را تحريك و ادراك میداند. وي اضافه میكند كه ما بايد علت و سبب حركت اجسام را كه نفوس و قوای نفسانى هستند، شرح دهيم. او حركت مستقيم را از حركت مستدير جدا كرده و برای هر يك سببي و غرضي معرفي میكند. حركتي كه اجسام متولده از عناصر اربعه دارند، حركتي قسري است كه همين سرآغاز توضيحي است در مورد حركات طبیعیه و حركات نفسانيه. | ||
فصل دوم به دنبال بيان تقسيمات | فصل دوم به دنبال بيان تقسيمات قوای نفسانى میباشد. نفس نباتي، نفس حيواني و نفس ناطقه، نفوسي هستند كه در اين بخش یکی پس از ديگری مورد بررسی واقع گرديدهاند. تحديد نفس كليه نيز بخش دوم اين فصل است كه در آن، تركيب اجسام طبیعی از صورت و هيولي؛ يعني ماده را مطرح كرده است و مثال شمشير را براى آن میآورد كه بريدن شمشير از حدت و شكنندگيش از حديد آن ناشي مىشود. وي، اين را برای جداييناپذير بودن صورت از هيولي مطرح میكند. | ||
جايگاه نفس در ميان موجودات و كمال اول بودنش به خاطر مبدئيتش | جايگاه نفس در ميان موجودات و كمال اول بودنش به خاطر مبدئيتش برای صادر شدن از مبدأ و كمال اول بودنش، برای اجسام طبیعی نه صناعي و آن هم طبیعیاى كه دارای حيات بالقوه بوده و مصدر افعال حيواني میباشد، از مباحثی است كه در اين فصل مطرح شده است. | ||
فصل سوم، در عدم تشكيل | فصل سوم، در عدم تشكيل قوای نفسانى از امتزاج عناصر اربعه است. | ||
فصل چهارم، اختصاص به توضیحاتی در مورد قوه نباتى دارد؛ وي تغذيه، نمو و توليد مثل را به عنوان افعال نفس نباتي مطرح مىكند. به عقيدهي او | فصل چهارم، اختصاص به توضیحاتی در مورد قوه نباتى دارد؛ وي تغذيه، نمو و توليد مثل را به عنوان افعال نفس نباتي مطرح مىكند. به عقيدهي او قوای نباتى سهتا میباشد: مغذيه، مولده و منميه كه اولى مانند مبدأ و دومى به منزلهي غايت و سومى به منزلهي واسطهي ميان غايت و مبدأ است. | ||
فصل پنجم، در مورد | فصل پنجم، در مورد قوای حيوانى و ذكر نياز به هر يك از آنهاست. بو علي، هر حيوان حساسى را متحرك بالاراده و هر حيوان متحرك بالارادهاى را حساس مىداند. | ||
اينكه حواس پنجگانه حيواني در چه مراحلي از حياتشان مفيد و مؤثر است، بخش ديگر مباحث [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] را در باب | اينكه حواس پنجگانه حيواني در چه مراحلي از حياتشان مفيد و مؤثر است، بخش ديگر مباحث [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] را در باب قوای حيواني در بر میگيرد؛ برای مثال قوهي لامسهي حيوان، از قرار گرفتن او در مكان غير ملايم جلوگيري میكند و قوهي شامه، او را به سمت غذای مناسب طبعش هدايت مینماید. همآهنگي قوا با يكديگر، تأثير غضب و شهوت در آنها در كنار وهم و خيال و درك و ذكر، اهم مسائلي هستند كه در ادامهي فصل پنجم مطرح گرديدهاند. | ||
فصل ششم، در تفصيل حواس پنجگانه و كيفيت ادراك آنها و بيان اختلافي كه در كيفيت ديدن وجود دارد است. در اولين مسئله، آراى فلاسفه را در مورد قوهي بصر مورد نقد و بررسی قرار داده است. | فصل ششم، در تفصيل حواس پنجگانه و كيفيت ادراك آنها و بيان اختلافي كه در كيفيت ديدن وجود دارد است. در اولين مسئله، آراى فلاسفه را در مورد قوهي بصر مورد نقد و بررسی قرار داده است. | ||
اينكه كداميك از | اينكه كداميك از قوای متصوره، مدركه، متخيله و ذاكره متصدّي امر رؤيت هستند، عنوان ديگر مسئله اين فصل است، سپس قوای لامسه، شامّه، ذايقه و سامعه یکی پس از ديگرى مورد مداقّه واقع شده است. | ||
فصل هفتم، در مورد حواس باطني و قوهي محركهي بدن است كه حس مشتركه يا قوهي متصوره از جمله آنها میباشد. يكى از مطالبی كه مؤلف در اين فصل از آن سخن گفته، اين است كه قوهي متخيله هر گاه مورد استعمال قوهي متوهمه قرار گيرد، متخيله ناميده مىشود و هر گاه قوهي ناطقه آن را به كار ببرد، قوهي مفكره خوانده میشود. مؤلف، سرچشمهي همهي اينها را قلب میداند و... | فصل هفتم، در مورد حواس باطني و قوهي محركهي بدن است كه حس مشتركه يا قوهي متصوره از جمله آنها میباشد. يكى از مطالبی كه مؤلف در اين فصل از آن سخن گفته، اين است كه قوهي متخيله هر گاه مورد استعمال قوهي متوهمه قرار گيرد، متخيله ناميده مىشود و هر گاه قوهي ناطقه آن را به كار ببرد، قوهي مفكره خوانده میشود. مؤلف، سرچشمهي همهي اينها را قلب میداند و... | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
فصل نهم، مشتمل بر پنج برهان براى اثبات جوهريت نفس و بىنيازى آن در قوام خويش از بدن، مىباشد. | فصل نهم، مشتمل بر پنج برهان براى اثبات جوهريت نفس و بىنيازى آن در قوام خويش از بدن، مىباشد. | ||
فصل دهم، در اثبات جوهر عقلي مجردى است كه نسبتش با نفوس انسانى همچون نسبت نور با حس بينايى است... جوهر عقلي، در كودكان، خالي از هر صورت | فصل دهم، در اثبات جوهر عقلي مجردى است كه نسبتش با نفوس انسانى همچون نسبت نور با حس بينايى است... جوهر عقلي، در كودكان، خالي از هر صورت عقليهای است و بعدها معقولات بديهيه در آن بدون تعلم حاصل میگردد. حصول اين معقولات يا از طريق حس و تجربه است و يا از طريق فيض الهي... در ادامه توضیحاتی در بيان كيفيت بقاى نفس بعد از موت و... ارائه شده است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش