۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ا ' به ' ا') |
جز (جایگزینی متن - 'قاضي عبدالجبار بن احمد' به 'قاضی عبدالجبار بن احمد') |
||
| خط ۸: | خط ۸: | ||
[[رسی، قاسم بن ابراهیم]] (نویسنده) | [[رسی، قاسم بن ابراهیم]] (نویسنده) | ||
[[ | [[قاضی عبدالجبار بن احمد]] (نویسنده) | ||
[[علمالهدی، علی بن حسین]] (نویسنده) | [[علمالهدی، علی بن حسین]] (نویسنده) | ||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
}} | }} | ||
'''رسائل العدل و التوحيد'''، مجموعه رسائلی است از [[بصری، حسن|حسن بصری]] (عالم اهل سنت)، [[رسی، قاسم بن ابراهیم|قاسم رسی]] (امام زیدیه)، [[ | '''رسائل العدل و التوحيد'''، مجموعه رسائلی است از [[بصری، حسن|حسن بصری]] (عالم اهل سنت)، [[رسی، قاسم بن ابراهیم|قاسم رسی]] (امام زیدیه)، [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضی عبدالجبار]] (عالم معتزله) و [[علمالهدی، علی بن حسین|شریف مرتضی]] (عالم شیعی)، به زبان عربی، که توسط [[عماره، محمد|محمد عماره]] تحقیق و در دو جلد گردآوری شده است. | ||
این کتاب به دو اصل از اصول اعتقادی مسلمانان، یعنی عدل و توحید میپردازد و نویسنده در آن، متونی از عالمان مذاهب مختلف اسلامی را ارائه میکند. | این کتاب به دو اصل از اصول اعتقادی مسلمانان، یعنی عدل و توحید میپردازد و نویسنده در آن، متونی از عالمان مذاهب مختلف اسلامی را ارائه میکند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، دارای دو جلد است؛ در جلد اول پس از مقدمه چاپ دوم و مقدمه مفصل محقق، محتوای مطالب در قالب رسالة في القدر از [[بصری، حسن|حسن بصری]]، کتابهای أصول العدل و التوحيد، كتاب العدل و التوحيد و نفي التشبيه عن الله الواحد الحميد، الأصول الخمسة، الرد علی المجبرة و في التوحيد از [[رسی، قاسم بن ابراهیم|قاسم رسی]]، المختصر في أصول الدين از [[ | کتاب، دارای دو جلد است؛ در جلد اول پس از مقدمه چاپ دوم و مقدمه مفصل محقق، محتوای مطالب در قالب رسالة في القدر از [[بصری، حسن|حسن بصری]]، کتابهای أصول العدل و التوحيد، كتاب العدل و التوحيد و نفي التشبيه عن الله الواحد الحميد، الأصول الخمسة، الرد علی المجبرة و في التوحيد از [[رسی، قاسم بن ابراهیم|قاسم رسی]]، المختصر في أصول الدين از [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضی جبار]] و إنقاذ البشر من الجبر و القدر از [[علمالهدی، علی بن حسین|شریف مرتضی]] ارائه شده است. | ||
در جلد دوم نیز پس از مقدمه، رسائلی از [[هادی الی الحق، یحیی بن حسین|یحیی بن حسین]]، حول این دو موضوع ارائه گردیده است. | در جلد دوم نیز پس از مقدمه، رسائلی از [[هادی الی الحق، یحیی بن حسین|یحیی بن حسین]]، حول این دو موضوع ارائه گردیده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
محقق، در جلد اول، مقدمه مفصلی بر کتاب نگاشته و در آن، به معرفی نویسندگان رسائل ([[بصری، حسن|حسن بصری]]، [[رسی، قاسم بن ابراهیم|قاسم رسی]]، [[ | محقق، در جلد اول، مقدمه مفصلی بر کتاب نگاشته و در آن، به معرفی نویسندگان رسائل ([[بصری، حسن|حسن بصری]]، [[رسی، قاسم بن ابراهیم|قاسم رسی]]، [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضی عبدالجبار همدانی]] و [[علمالهدی، علی بن حسین|شریف مرتضی]] پرداخته)، برخی عجلهها و جانبداریها در ارائه متون را ذکر میکند و به نوعی رابطه تعاکس میان همنشینی با متون اسلامی قدیمی و پُرگویی درباره این متون قائل میشود<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص13-38</ref>. | ||
او در مقدمه چاپ دوم مینویسد: در درگیریهای میان تمدنها و تلاشها برای پایمال کردن دیگر اقوام و... هر قومی باید به سلاحهای فکری و میراث فرهنگی خودش بازگردد تا بتواند از تمامیتش دفاع کند. این همان قضیه «بیداری» نزد مسلمانان است که ضرورت و اهمیت بهکارگیری ظرفیتهای فرهنگی ما را برای مسلمانان هویدا کرده است تا هویت فرهنگی خود را بازشناسی کنند. بههرحال تحصیل این هدف و دیگر اهداف مرتبط با آن، برای محقق ([[عماره، محمد|محمد عماره]]) انگیزه ایجاد کرده که رسائل متعدد را در این اثر گردآوری کند، بر آن مقدمه بنویسد، به تحقیق آن پرداخته و بر آن تعلیقه بزند<ref>ر.ک: مقدمه چاپ دوم، ص7-8</ref>. | او در مقدمه چاپ دوم مینویسد: در درگیریهای میان تمدنها و تلاشها برای پایمال کردن دیگر اقوام و... هر قومی باید به سلاحهای فکری و میراث فرهنگی خودش بازگردد تا بتواند از تمامیتش دفاع کند. این همان قضیه «بیداری» نزد مسلمانان است که ضرورت و اهمیت بهکارگیری ظرفیتهای فرهنگی ما را برای مسلمانان هویدا کرده است تا هویت فرهنگی خود را بازشناسی کنند. بههرحال تحصیل این هدف و دیگر اهداف مرتبط با آن، برای محقق ([[عماره، محمد|محمد عماره]]) انگیزه ایجاد کرده که رسائل متعدد را در این اثر گردآوری کند، بر آن مقدمه بنویسد، به تحقیق آن پرداخته و بر آن تعلیقه بزند<ref>ر.ک: مقدمه چاپ دوم، ص7-8</ref>. | ||
| خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
[[رسی، قاسم بن ابراهیم|قاسم رسی]]، کتاب بعدی را در رد مجبره نوشته: «فزعمت القدرية الكاذبة علی ربها، المجورة، أن الله، عز و جل عن قولهم، خلق أكثر خلقه ليعبدوا غيره و يتخذوا الشركاء و الأنداد...»<ref>ر.ک: همان، ص172-173</ref> و آنان را کاذب و جائر خوانده. قاسم بن ابراهیم، کتاب بعدی را در توحید نوشته؛ وی در این رساله، واجبات عقیدتی بر مکلفین، را در چند پاراگراف در پاسخ به درخواست برخی از آنان، بیان کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص186-187</ref>. | [[رسی، قاسم بن ابراهیم|قاسم رسی]]، کتاب بعدی را در رد مجبره نوشته: «فزعمت القدرية الكاذبة علی ربها، المجورة، أن الله، عز و جل عن قولهم، خلق أكثر خلقه ليعبدوا غيره و يتخذوا الشركاء و الأنداد...»<ref>ر.ک: همان، ص172-173</ref> و آنان را کاذب و جائر خوانده. قاسم بن ابراهیم، کتاب بعدی را در توحید نوشته؛ وی در این رساله، واجبات عقیدتی بر مکلفین، را در چند پاراگراف در پاسخ به درخواست برخی از آنان، بیان کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص186-187</ref>. | ||
کتاب بعدی، «المختصر في أصول الدين» [[ | کتاب بعدی، «المختصر في أصول الدين» [[قاضی عبدالجبار بن احمد|قاضی عبدالجبار]] است که [[عماره، محمد|محمد عماره]] قبل از ارائه متن کتاب، درباره صحت انتساب این اثر به نویسندهاش تحقیق میکند<ref>ر.ک: همان، ص191-196</ref>. این کتاب، بهعنوان مقدمه آموزش کتابهای دیگر، توسط قاضی عبدالجبار به درخواست «صاحب بن عباد» برای آموزش کسی نوشته شده که مؤلف از وی با عبارت «الشريف النجيب» یاد میکند.<ref>ر.ک: همان، ص196</ref>. | ||
قاضی عبدالجبار در ابتدای کتاب مینویسد: «هذا مختصر في أصول الدين، يشتمل على جمل من الأدلة و الخلاف و يحتوي على ما لا يسع جهله و إغفاله، عملناه للشريف النجيب المؤمل لعمارة الدين و إحياء معالم آبائه الطاهرين... فإن قيل: ما الّذي يجب على المكلف معرفته من أصول الدين؟ قيل: أربعة أشياء: التوحيد و العدل و النبوات و الشرائع. فعلى هذه الأصول مدار أمر الدين». وی معرفت توحیدو عدل و نبوت و شرایع را از میان اصول دین بر مکلف واجب میشمارد<ref>ر.ک: همان، ص197</ref>. | قاضی عبدالجبار در ابتدای کتاب مینویسد: «هذا مختصر في أصول الدين، يشتمل على جمل من الأدلة و الخلاف و يحتوي على ما لا يسع جهله و إغفاله، عملناه للشريف النجيب المؤمل لعمارة الدين و إحياء معالم آبائه الطاهرين... فإن قيل: ما الّذي يجب على المكلف معرفته من أصول الدين؟ قيل: أربعة أشياء: التوحيد و العدل و النبوات و الشرائع. فعلى هذه الأصول مدار أمر الدين». وی معرفت توحیدو عدل و نبوت و شرایع را از میان اصول دین بر مکلف واجب میشمارد<ref>ر.ک: همان، ص197</ref>. | ||
ویرایش