پرش به محتوا

الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده اول: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="boxTitle"><big>'''[[محسنی، محمدآصف|آیت‌الله شیخ آصف محسنی]]'''</big></div>
<div class="boxTitle"><big>'''[[صهبای صفا]]'''</big></div>
[[پرونده:NUR00168.jpg|بندانگشتی|محسنی، محمدآصف|محمدآصف محسنی|175px]]
[[پرونده:NUR03913J1.jpg|بندانگشتی|صهبای صفا|175px]]


'''محمدآصف محسنی قندهاری''' (۱۳۱۴-1398ش)، مرجع تقلید شیعیان در افغانستان، و یکی از رهبران مذهبی و جهادی افغانستان، از معدود علمای شیعه پشتون، مدافع تقریب مذاهب اسلامی، رئیس شورای علمای شیعه افغانستان، بنیانگذار حوزه علمیه و دانشگاه خاتم النبیین در کابل، عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت، رهبر پیشین حزب حرکت اسلامی افغانستان، مؤسس تلویزیون تمدن است، مسلط به زبان‌های فارسی، عربی، اردو و پشتو.
'''صهباى صفا'''، از آثار گفتارى و نوشتارى [[جوادی آملی، عبدالله|آيت‌الله عبدالله جوادى آملى]] (متولد آمل، 1312ش) است كه نویسنده در آن، عظمت، حكمت‌ها و اسرار مناسك و آداب فريضه بزرگ الهى حج را به‌صورت تحليلى و مستند بيان كرده است.


او تحصيلات ابتدايى را در قندهار شروع كرد. وى سپس در سال 1949م. همراه با پدرش به پاکستان رفت و در در شهر كويته پاکستان مركز ايالت صوبه بلوچستان پاکستان زبان اردو را آموخت و تحصيلات خود را ادامه داد. در سال 1330ش كارمند اطاق تجارت قندهار شد اما براى فراگيرى علوم دينى، اين شغل را رها كرد و به تحصيل پرداخت. سپس به جاغورى رفت و به مدت يك سال ادبيات و منطق را در آنجا فرا گرفت.
خاندان سالار شهيدان(س) از همان آغاز حركت خود از مدينه به مكه، قصد عمره مفرده داشتند و قصد حج تمتع نكردند؛ يعنى چنين نيست كه حسين بن على بن ابى‌طالب(س) به قصد حج تمتع عازم مكه گرديده و سپس در اثر فشار حكومت ننگين اموى، تمتع را به افراد تبديل كرده باشد؛ نه در روايات از اين بحث سخنى است و نه در فقه ما. فقط در مقاتل به اين مطلب اشاره شده است. بزرگان فقه ما نيز به اين نكته عنايت كرده‌اند كه: اين سخن نه ريشه حديثى دارد و نه ريشه فقهى. حسين بن على بن ابى‌طالب(ع) از ابتدا قصد عمره مفرده داشت. او به منى نرفت، ولى قربانى داد. فرزندش [[علی بن حسین(ع)، امام چهارم|امام سجاد]](س) در شام خود را چنين معرفى مى‌كند: «أنا ابن مكة و منى»؛ «من فرزند مكه و مِنايم». ما جان داديم. منى مال ماست. عرفات مال ماست. مكه از آنِ ماست. من فرزند زمزمم. زمزم و منى ارث من است. من وارث مكه‌ام. من وارث سرزمين عرفات و مشعر و منايم. بنابراین آمدن به سرزمين مِنى با جسم، خيلى مهم نيست. كسى كه پيشاپيش، جانش را فداى دوست كرد، او از منى و عرفات و... ارث مى‌برد.
يكى از مناسك حج، مسئله لبيك گفتن است كه احرام، با اين تلبيه بسته مى‌شود. بعد از احرام، مستحب است انسان اين لبيك‌ها را ادامه دهد تا آن محدوده‌هايى كه خانه‌هاى مكه پيدا شود. اين «لبيك» كه انسان در هر فراز و نشيبى و در هر اوج و حضيضى آن را زمزمه مى‌كند، براى آن است كه در هر لحظه و آنى، آن عهد را تجديد كند. از وجود مبارك پيغمبر(ص) نقل شده است كه: «اگر در امت‌هاى گذشته رهبانيتى راه يافت، رهبانيت امت من جهاد در راه خداست و تكبير در هر بلندى و مانند آن». «تكبير بر هر بلندى»، ناظر به همين تلبيه (لبيك اللهمَّ لبيك) است كه زائران بيتِ خدا، به هر جاى بلندى كه مى‌رسند مى‌گويند. اين به‌صورت يك رهبانيت است. راهب كسى است كه از خدا بهراسد و ذات اقدس اله ما را به رهبانيت ممدوح و پسنديده فراخواند، فرمود: «إياىَ فارهبون»


در سال 1332ش به نجف اشرف رفت و در طول دو سال و نيم، دروس سطوح را به پايان رسانيد. سپس به دروس خارج فقه، رجال و حديث و اصول پرداخت و نزد [[حکیم، محسن|آيت‌الله سيد محسن حكيم]] و [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خوئى]] و [[حلی، حسین|شيخ حسين حلّى]] و [[موسوی سبزواری، عبدالاعلی|سيد عبدالاعلى سبزوارى]] به شاگردى پرداخت.
<div class="mw-ui-button">[[صهبای صفا|'''ادامه''']]</div>
 
<div class="mw-ui-button">[[محسنی، محمدآصف|'''ادامه''']]</div>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش