۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كشف الظنون' به 'كشف الظنون') |
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
در نيمۀ اول سدۀ 3 ق9/ م، كار گردآورى آثار و اخبار و ادب عربى به اوج رسيده و كار تدوین نگارش و ابداع آغاز شده بود. میان دو مرحلۀ گردآورى و تدوین، ابن حبيب و برخى از همعصران وى حلقۀ پيوند به شمار مىآيند. از فهرست کتابهاى او كه پس از این خواهد آمد، چنين برمىآيد كه وى هم به جمعآورى اشعار و اخبار شعرا همت گماشته، هم به تاريخ و انساب پرداخته و هم خود به تأليف کتابهایى كه از نوآورى تهى نيست، دست زده است. همچنين ملاحظه مىكنيم كه وى در میان بزرگترين راویان زمان خویش جاى دارد. او خود از ابن كلبى، ابن اعرابى، قطرب، ابوعبيده و ديگران روايت كرده و مردانى چون سكّرى (د 275 ق888/ م) و محمد بن احمد بن ابى عرابه از او روايت كردهاند (اين نامها در همۀ منابع كهن مذكورند، جز نام محمد بن احمد كه فقط [[خطيب بغدادى]] و سمعانى آوردهاند). وى همچنين با ثعلب (د 291 ق904/ م) روابط دوستى داشت. | در نيمۀ اول سدۀ 3 ق9/ م، كار گردآورى آثار و اخبار و ادب عربى به اوج رسيده و كار تدوین نگارش و ابداع آغاز شده بود. میان دو مرحلۀ گردآورى و تدوین، ابن حبيب و برخى از همعصران وى حلقۀ پيوند به شمار مىآيند. از فهرست کتابهاى او كه پس از این خواهد آمد، چنين برمىآيد كه وى هم به جمعآورى اشعار و اخبار شعرا همت گماشته، هم به تاريخ و انساب پرداخته و هم خود به تأليف کتابهایى كه از نوآورى تهى نيست، دست زده است. همچنين ملاحظه مىكنيم كه وى در میان بزرگترين راویان زمان خویش جاى دارد. او خود از ابن كلبى، ابن اعرابى، قطرب، ابوعبيده و ديگران روايت كرده و مردانى چون سكّرى (د 275 ق888/ م) و محمد بن احمد بن ابى عرابه از او روايت كردهاند (اين نامها در همۀ منابع كهن مذكورند، جز نام محمد بن احمد كه فقط [[خطيب بغدادى]] و سمعانى آوردهاند). وى همچنين با ثعلب (د 291 ق904/ م) روابط دوستى داشت. | ||
حكايت این روابط، یکى از نادر رواياتى است كه دربارۀ ابن حبيب به دست ما رسيده است و نشان مىدهد كه وى، با آنكه چندين سال از ثعلب بزرگتر بود، از حضور او در مجلس خویش بيمناك بود و از «املاء» خوددارى مىكرد، به خصوص كه یک بار وى در توضيح بيتى از حسّان فرو ماند و ثعلب به جاى او پاسخ گفت. با اينهمه از این روايات، هيچ بوى خصومت و رقابت به مشام نمىرسد و گویى هم حضور ثعلب در مجلس او و هم سكوت ابن حبيب، از باب احترام متقابل بوده است. اما نمىدانيم مجلس درس ابن حبيب چگونه بود. | حكايت این روابط، یکى از نادر رواياتى است كه دربارۀ ابن حبيب به دست ما رسيده است و نشان مىدهد كه وى، با آنكه چندين سال از ثعلب بزرگتر بود، از حضور او در مجلس خویش بيمناك بود و از «املاء» خوددارى مىكرد، به خصوص كه یک بار وى در توضيح بيتى از حسّان فرو ماند و ثعلب به جاى او پاسخ گفت. با اينهمه از این روايات، هيچ بوى خصومت و رقابت به مشام نمىرسد و گویى هم حضور ثعلب در مجلس او و هم سكوت ابن حبيب، از باب احترام متقابل بوده است. اما نمىدانيم مجلس درس ابن حبيب چگونه بود. غالباً گفتهاند وى آموزگار بود. | ||
ياقوت از ابن ابى روبه نقل مىكند كه وى در مكتب خود فرزندان عباس بن محمّد را درس مىداده است و تنها شعرى كه از وى مىشناسیم دو بيت در بيان حال نابسامان «معلم» است كه بر اثر معاشرت با كودكان عقل خود را نيز از دست مىدهد. نكتۀ جالب توجه آنكه وى با پدر ابن رومى (د 283 ق896/ م) دوستى داشت و شاعر نيز در جوانى نزد او درس خوانده است. | ياقوت از ابن ابى روبه نقل مىكند كه وى در مكتب خود فرزندان عباس بن محمّد را درس مىداده است و تنها شعرى كه از وى مىشناسیم دو بيت در بيان حال نابسامان «معلم» است كه بر اثر معاشرت با كودكان عقل خود را نيز از دست مىدهد. نكتۀ جالب توجه آنكه وى با پدر ابن رومى (د 283 ق896/ م) دوستى داشت و شاعر نيز در جوانى نزد او درس خوانده است. |
ویرایش