۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
کسی که آشنایی با اصول فقه دارد، با خواند مقدمه شیخ عبدالقادر فاسی بر این کتاب، به سه امر پی میبرد: اول اینکه او در این اثر بر روش تلخیص عمل کرده و میان مضامین مختصر المنتهی [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]] و جمع الجوامع ابن سبکی، جمع کرده است. دوم اینکه وی، ابتدا مواد اصولی را نگاشته و سپس از عامه تعقیدات و مسائل خلافی، پیراسته است. سومین امر، تمایزی است که این اثر با سبک [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]] و ابن سبکی در مضامین مباحث اصولی دارد. از اهم این ممیزات، میتوان ترتیبی که نویسنده بر آن اعتماد کرده، اعتنا به تقدیم تعاریف مصطلحات اصولی خاص در هر بابی و سپس ذکر اهم قواعد اصولی متعلق به آن باب و... را نام برد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8440/1/58 ر.ک: همان]</ref> | کسی که آشنایی با اصول فقه دارد، با خواند مقدمه شیخ عبدالقادر فاسی بر این کتاب، به سه امر پی میبرد: اول اینکه او در این اثر بر روش تلخیص عمل کرده و میان مضامین مختصر المنتهی [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]] و جمع الجوامع ابن سبکی، جمع کرده است. دوم اینکه وی، ابتدا مواد اصولی را نگاشته و سپس از عامه تعقیدات و مسائل خلافی، پیراسته است. سومین امر، تمایزی است که این اثر با سبک [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]] و ابن سبکی در مضامین مباحث اصولی دارد. از اهم این ممیزات، میتوان ترتیبی که نویسنده بر آن اعتماد کرده، اعتنا به تقدیم تعاریف مصطلحات اصولی خاص در هر بابی و سپس ذکر اهم قواعد اصولی متعلق به آن باب و... را نام برد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8440/1/58 ر.ک: همان]</ref> | ||
با مقایسه این اثر، و آثار دیگری در خلاصات در همین موضوع، میتوانیم بگوییم، این اثر در حجمش نزدیک به ورقات امام الحرمین و لب الاصول شیخ زکریای انصاری است. ثانیاً این اثر در موارد متعددی از مضامین ورقات فراتر رفته و اضافات زیادی بر آن دارد که از اهم این موارد الماع در اصول مذهب مالکی و اختیارات اصولیان از اتباع او است. ثالثاً اینکه از لب الاصول هم تجاوز کرده و مطالب بیشتری دارد، زیرا صاحب لب الاصول، غالباً بر تلخیص جمع الجوامع و تجرید آن از مسائل خلافی تمرکز کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8440/1/59 ر.ک: همان، ص59]</ref> | با مقایسه این اثر، و آثار دیگری در خلاصات در همین موضوع، میتوانیم بگوییم، این اثر در حجمش نزدیک به ورقات امام الحرمین و لب الاصول شیخ زکریای انصاری است. ثانیاً این اثر در موارد متعددی از مضامین ورقات فراتر رفته و اضافات زیادی بر آن دارد که از اهم این موارد الماع در اصول مذهب مالکی و اختیارات اصولیان از اتباع او است. ثالثاً اینکه از لب الاصول هم تجاوز کرده و مطالب بیشتری دارد، زیرا صاحب لب الاصول، غالباً ً بر تلخیص جمع الجوامع و تجرید آن از مسائل خلافی تمرکز کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8440/1/59 ر.ک: همان، ص59]</ref> | ||
در مقدمه بعد از معرفی نویسنده و شارح، به توضیح کتاب پرداخته و پسازآن روش تحقیق ارائه شده است سپس مطالبی درباره علم اصول فقه و فقه به معرض نمایش گذاشته شده است. بخش اول کتاب با عنوان «الحکم الشرعی» شامل دو فصل است که نویسنده در فصل اول، مصطلحات حکم شرعی معرفی و توضیح داده و در فصل دوم به شش قاعده حکم شرعی اشاره نموده است. ایشان در بخش دوم کتاب با عنوان «الکتاب و طرق دلالته علی الاحکام» از روش به دست آوردن احکام شرعی از طریق قرآن، سخن به میان آورده و برخی مباحث لفظی و غیرلفظی که در علم اصول مطرح شدهاند همچون حقیقت و مجاز، استفهام، امر و نهی، مفهوم و منطوق، عام و خاص، مطلق و مقید، نسخ و اقسام آن بیان کرده است. در بخش سوم کتاب ادله دیگری که در استنباط احکام شرعی نقش دارند که شامل سنت، اجماع، قیاس و استدلال میشوند توضیح و اقسام هرکدام بیان نموده است. | در مقدمه بعد از معرفی نویسنده و شارح، به توضیح کتاب پرداخته و پسازآن روش تحقیق ارائه شده است سپس مطالبی درباره علم اصول فقه و فقه به معرض نمایش گذاشته شده است. بخش اول کتاب با عنوان «الحکم الشرعی» شامل دو فصل است که نویسنده در فصل اول، مصطلحات حکم شرعی معرفی و توضیح داده و در فصل دوم به شش قاعده حکم شرعی اشاره نموده است. ایشان در بخش دوم کتاب با عنوان «الکتاب و طرق دلالته علی الاحکام» از روش به دست آوردن احکام شرعی از طریق قرآن، سخن به میان آورده و برخی مباحث لفظی و غیرلفظی که در علم اصول مطرح شدهاند همچون حقیقت و مجاز، استفهام، امر و نهی، مفهوم و منطوق، عام و خاص، مطلق و مقید، نسخ و اقسام آن بیان کرده است. در بخش سوم کتاب ادله دیگری که در استنباط احکام شرعی نقش دارند که شامل سنت، اجماع، قیاس و استدلال میشوند توضیح و اقسام هرکدام بیان نموده است. |
ویرایش