۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ') |
||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۶: | ||
دفاع او از آرای امامیه و تبیین آنها در صورت لزوم و پاسخگویی به اعتراضات و نیز انتقاد از دانشمندانی که مطالب نادرستی را درباره شیعه مطرح کردهاند، در ابواب مختلف کتاب دیده میشود. مؤلّف کوشیده است دیدگاههای شیعه امامیه را، در مسائل اعتقادی و فقهی و حدیثی و...، با مضامین احادیث تطبیق دهد؛ اما اگر لازمه این کار تأویل بدون دلیل حدیث یا مخالفت با شماری از احادیث باشد، از آن احتراز کرده و چهبسا آرای دانشمندان اهل سنّت را ترجیح داده است. | دفاع او از آرای امامیه و تبیین آنها در صورت لزوم و پاسخگویی به اعتراضات و نیز انتقاد از دانشمندانی که مطالب نادرستی را درباره شیعه مطرح کردهاند، در ابواب مختلف کتاب دیده میشود. مؤلّف کوشیده است دیدگاههای شیعه امامیه را، در مسائل اعتقادی و فقهی و حدیثی و...، با مضامین احادیث تطبیق دهد؛ اما اگر لازمه این کار تأویل بدون دلیل حدیث یا مخالفت با شماری از احادیث باشد، از آن احتراز کرده و چهبسا آرای دانشمندان اهل سنّت را ترجیح داده است. | ||
بااینهمه، اصرار او بر تطبیق روایات ناظر به اراده خدا، بر آنچه متکلّمان امامیه گفتهاند، شایان دقت است. همچنین شماری از قواعد اصولی و فقهی قابل استنباط از روایات را در یک باب گرد آورده و در برخی از بابها نیز به مبانی اصولی و احیاناًً نظر مخالف خود با رأی مقبول و مشهور اشاراتی کرده است. در بررسی احادیث، همان شیوههای معمول را به کار گرفته و نسبت به احادیث وِجادهای و مکاتبهای، در صورت وجود قراینی بر صحّت انتساب، عمل به آنها را روا شمرده و درباره لزوم اجازه روایت، خصوصاً برای کتب معتبر و متداول، تردیدهایی را نقل کرده است. اخبار راویان غیر شیعه را غالباً در مقام تأیید یا احتجاج آورده و از برخی مؤلّفان شیعی ـ که در مباحث اخلاقی و آداب و سنن به این اخبار مراجعه کرده یا آنها را، بدون تفکیک از احادیث امامیه، در کتب خود ذکر کردهاند ـ انتقاد نموده است. البته او گذشته از بررسی سندی روایات، در بازشناسی محتوایی آنها نیز اهتمام بسیار داشته و آن را در قبول یا ردّ روایات به کار گرفته است؛ همچنانکه در فهم مراد روایات نیز به همین اصل توجه داشته است. | بااینهمه، اصرار او بر تطبیق روایات ناظر به اراده خدا، بر آنچه متکلّمان امامیه گفتهاند، شایان دقت است. همچنین شماری از قواعد اصولی و فقهی قابل استنباط از روایات را در یک باب گرد آورده و در برخی از بابها نیز به مبانی اصولی و احیاناًً نظر مخالف خود با رأی مقبول و مشهور اشاراتی کرده است. در بررسی احادیث، همان شیوههای معمول را به کار گرفته و نسبت به احادیث وِجادهای و مکاتبهای، در صورت وجود قراینی بر صحّت انتساب، عمل به آنها را روا شمرده و درباره لزوم اجازه روایت، خصوصاً برای کتب معتبر و متداول، تردیدهایی را نقل کرده است. اخبار راویان غیر شیعه را غالباً ً در مقام تأیید یا احتجاج آورده و از برخی مؤلّفان شیعی ـ که در مباحث اخلاقی و آداب و سنن به این اخبار مراجعه کرده یا آنها را، بدون تفکیک از احادیث امامیه، در کتب خود ذکر کردهاند ـ انتقاد نموده است. البته او گذشته از بررسی سندی روایات، در بازشناسی محتوایی آنها نیز اهتمام بسیار داشته و آن را در قبول یا ردّ روایات به کار گرفته است؛ همچنانکه در فهم مراد روایات نیز به همین اصل توجه داشته است. | ||
مجلسی در این کتاب به فلاسفه، خصوصاً فلاسفه مسلمان به دلیل اعتماد بیش از اندازه به عقل و استناد به مبانی ظنّی و نیز عدم توجّه کامل به ارشادات دینی یا تکلّف در تطبیق یافتههای فلسفی بر تعبیرات دینی، بیمهر بوده است. وی بااینهمه در تبیین عبارات احادیث، خصوصاً درمجلّد «السماء و العالَم» از تعبیرات و دیدگاههای فلسفی و مفاهیم علمی مدد گرفته و اگر در برخی احادیث، عباراتی صریح یا تلویحی در تأیید آرای فلسفی یا سازگار با آنها دیده، از ذکر آن ابا نداشته، اگرچه خود نظر مخالف را ترجیح داده است؛ همچنانکه از برخی از فلاسفه، خصوصاً میرداماد و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]]، با احترام نام برده و نسبت دادن کفر را به فلاسفه مسلمان، بهخاطر داشتن آرای مخالف با ظواهر روایی، نهی کرده است. در اشاراتی که بهمناسبت، به صوفیه کرده، روش آنان را در دریافت حقایق تعبیرات علمی نپسندیده و از مراسم عبادی آنان انتقاد کرده است. همچنانکه با تصریح به مقامات علمی و الهی ائمه شیعه، غلو درباره آنان یا نسبت دادن مقاماتی بدون مستند نقلی به ایشان را برنتافته است. این نکته را نیز بارها یادآوری کرده که فهم کامل همه آیات و احادیث برای ما ممکن نیست، ایمان اجمالی به آنچه از اولیای دین رسیده کافی است و نباید بدون دلیل دست به تأویل آنها زد یا آنها را کنار گذاشت. به برخی از دانشمندان امامیه نیز بهخاطر رعایت نکردن این نکته اعتراض کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص273</ref>. | مجلسی در این کتاب به فلاسفه، خصوصاً فلاسفه مسلمان به دلیل اعتماد بیش از اندازه به عقل و استناد به مبانی ظنّی و نیز عدم توجّه کامل به ارشادات دینی یا تکلّف در تطبیق یافتههای فلسفی بر تعبیرات دینی، بیمهر بوده است. وی بااینهمه در تبیین عبارات احادیث، خصوصاً درمجلّد «السماء و العالَم» از تعبیرات و دیدگاههای فلسفی و مفاهیم علمی مدد گرفته و اگر در برخی احادیث، عباراتی صریح یا تلویحی در تأیید آرای فلسفی یا سازگار با آنها دیده، از ذکر آن ابا نداشته، اگرچه خود نظر مخالف را ترجیح داده است؛ همچنانکه از برخی از فلاسفه، خصوصاً میرداماد و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]]، با احترام نام برده و نسبت دادن کفر را به فلاسفه مسلمان، بهخاطر داشتن آرای مخالف با ظواهر روایی، نهی کرده است. در اشاراتی که بهمناسبت، به صوفیه کرده، روش آنان را در دریافت حقایق تعبیرات علمی نپسندیده و از مراسم عبادی آنان انتقاد کرده است. همچنانکه با تصریح به مقامات علمی و الهی ائمه شیعه، غلو درباره آنان یا نسبت دادن مقاماتی بدون مستند نقلی به ایشان را برنتافته است. این نکته را نیز بارها یادآوری کرده که فهم کامل همه آیات و احادیث برای ما ممکن نیست، ایمان اجمالی به آنچه از اولیای دین رسیده کافی است و نباید بدون دلیل دست به تأویل آنها زد یا آنها را کنار گذاشت. به برخی از دانشمندان امامیه نیز بهخاطر رعایت نکردن این نکته اعتراض کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص273</ref>. | ||
ویرایش