۱۴۶٬۵۵۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
| (۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
</div> | </div> | ||
'''حارث | '''ابوعبدالله حارث بن اسد مُحاسِبی بصرى''' (۲۴۳–۱۶۵ ه. ق)، زاهد، واعظ، محدّث، عارف، فقيه و متكلم قرن سوم مىباشد. | ||
== ولادت == | |||
وى در بصره متولد شد و در همان جا پرورش يافت. تاريخ تولد وى را حوالى دهه هفتم از قرن دوم و حدودا در 165ق ذكر كردهاند. برخى او را عَنَزى، منسوب به عَنَزه، از قبايل عدنانى، دانستهاند. | وى در بصره متولد شد و در همان جا پرورش يافت. تاريخ تولد وى را حوالى دهه هفتم از قرن دوم و حدودا در 165ق ذكر كردهاند. برخى او را عَنَزى، منسوب به عَنَزه، از قبايل عدنانى، دانستهاند. | ||
| خط ۵۲: | خط ۵۳: | ||
لقب محاسبى ازآنرو به وى داده شده كه به قولى سنگريزههايى داشته كه شمار ذكرها را با آن نگاه مىداشته و بنا بر قول مشهورتر، عمل محاسبه نفس براى او بسيار مهم بوده و غالباً به آن مىپرداخته است؛ چنانكه علاوه بر تأكيد فراوان بر اين عمل در آثار خود، حتى در نام سه فقره از كتابهاى وى نيز واژه «محاسبه» آمده است. | لقب محاسبى ازآنرو به وى داده شده كه به قولى سنگريزههايى داشته كه شمار ذكرها را با آن نگاه مىداشته و بنا بر قول مشهورتر، عمل محاسبه نفس براى او بسيار مهم بوده و غالباً به آن مىپرداخته است؛ چنانكه علاوه بر تأكيد فراوان بر اين عمل در آثار خود، حتى در نام سه فقره از كتابهاى وى نيز واژه «محاسبه» آمده است. | ||
محاسبى در نوجوانى با خانواده خود از بصره به بغداد رفت. بيشتر عمر وى در بغداد سپرى شد | == تحصیلات == | ||
محاسبى در نوجوانى با خانواده خود از بصره به بغداد رفت. بيشتر عمر وى در بغداد سپرى شد. در روزهاى ورودش به بغداد، اين شهر، مركز تلاقى فرهنگهاى يونانى، ايرانى، عربى و اسلامى بود. محاسبى پس از مواجهه با اين فرهنگها و جاذبههاى هركدام و مشاهده اختلافات آنها با يكديگر، با جد و جهد به كار برخاست و پس از اخذ مواد و عناصرى از آنها سرانجام راه و روش اهل سنّت را بهگونهاى آميخته با تصوف برگزيد و همه كوشش خود را وقف ترويج اين روش و مبارزه با مخالفان آن كرد. وى از يزيد بن هارون و محمد بن كثير صوفى و كسانى كه در طبقه آن دو بودند حديث روايت كرد و از امام شافعى فقه فراگرفت. وى بيانى روان، شيرين و ممتاز داشت كه حتى مخالفان را متأثر مىساخت؛ چنانكه يك بار [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، از مخالفان سرسخت حارث، پنهانى در جايى نشست تا سخن وى را بشنود و با شنيدن سخنان وى سخت متأثر شد و گريه كرد. | |||
افراد زيادى از وى روايت كردهاند. حسن مسوحى از مصاحبان سالمند او و جنيد بغدادى از مريدان او بودند. جنيد پرسشهايى مطرح مىكرد و پاسخ مىگرفت. بيشتر آنچه [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم]] از محاسبى نقل كرده، به روايت از جنيد است. احمد بن عاصم انطاكى، از صوفيان مشهور و ابوحمزه بزازِ بغدادى هم از مريدان او بودند. | افراد زيادى از وى روايت كردهاند. حسن مسوحى از مصاحبان سالمند او و جنيد بغدادى از مريدان او بودند. جنيد پرسشهايى مطرح مىكرد و پاسخ مىگرفت. بيشتر آنچه [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم]] از محاسبى نقل كرده، به روايت از جنيد است. احمد بن عاصم انطاكى، از صوفيان مشهور و ابوحمزه بزازِ بغدادى هم از مريدان او بودند. | ||
حارث بيشتر وقت خود را به تدريس، عبادت، وعظ و تأليف مىگذراند و به دليل توجه به مباحث كلامى و مطالعه مقالات اهل كلام و نگارش كتابهايى در اين زمينه، توانايى يافت كه حتى در كتابهاى عرفانى و اخلاقىاش گونهاى تفكر، نظم و ترتيب منطقى را حاكم سازد. چندى نگذشت كه آوازه وى در بغداد پيچيد و سپس به همه مناطق جهان اسلام راه يافت. كراماتى نيز به او نسبت دادهاند. برخى از اهل سنّت، سيره او را مطابق سيره ابوذرِ غفارى دانسته و علت اتخاذ چنين سيرهاى را همانندىهاى موجود در محيط زندگى وى با محيط ابوذر شمردهاند. | حارث بيشتر وقت خود را به تدريس، عبادت، وعظ و تأليف مىگذراند و به دليل توجه به مباحث كلامى و مطالعه مقالات اهل كلام و نگارش كتابهايى در اين زمينه، توانايى يافت كه حتى در كتابهاى عرفانى و اخلاقىاش گونهاى تفكر، نظم و ترتيب منطقى را حاكم سازد. چندى نگذشت كه آوازه وى در بغداد پيچيد و سپس به همه مناطق جهان اسلام راه يافت. كراماتى نيز به او نسبت دادهاند. برخى از اهل سنّت، سيره او را مطابق سيره ابوذرِ غفارى دانسته و علت اتخاذ چنين سيرهاى را همانندىهاى موجود در محيط زندگى وى با محيط ابوذر شمردهاند. | ||
== وفات == | |||
او در سال 243ق، در بغداد درگذشت. | |||
== آثار == | == آثار == | ||
| خط ۶۲: | خط ۶۷: | ||
از جمله آثار وى كه نسخهها يا نام آنها به جا مانده است، عبارتند از: | از جمله آثار وى كه نسخهها يا نام آنها به جا مانده است، عبارتند از: | ||
{{ستون-شروع|2}} | |||
# الرعاية لحقوق الله و القيام بها كه مهمترين و مفصّلترين اثر محاسبى است. درباره آن گفتهاند كه اگر از محاسبى فقط همين كتاب برجا مىماند، براى دلالت بر عظمت وى بس بود، زيرا پارهاى ديگر از آثار وى، با آن پيوند استوارى دارد. | # الرعاية لحقوق الله و القيام بها كه مهمترين و مفصّلترين اثر محاسبى است. درباره آن گفتهاند كه اگر از محاسبى فقط همين كتاب برجا مىماند، براى دلالت بر عظمت وى بس بود، زيرا پارهاى ديگر از آثار وى، با آن پيوند استوارى دارد. | ||
# التوهم كه درباره سفر آدمى به عالم ديگر و چگونگى آن است. | # التوهم كه درباره سفر آدمى به عالم ديگر و چگونگى آن است. | ||
| خط ۸۷: | خط ۹۳: | ||
# آداب النفوس / النفس. | # آداب النفوس / النفس. | ||
# وحدة النظام و وحدانية اللّه كه عبدالقادر احمد عطا آن را فراهم آورده و در ضمن مجموعه «ثلاث رسائل فى عقيدة المسلم» در 1376ش / 1997 در قاهره منتشر كرده است و شايد يكى از همان سه اثرى باشد كه در فهرست كتابهاى محاسبى از آنها با عنوان رسالة فى التوحيد، فصل من كتاب العظمة و الدلالة فى الوحدانية نام بردهاند. | # وحدة النظام و وحدانية اللّه كه عبدالقادر احمد عطا آن را فراهم آورده و در ضمن مجموعه «ثلاث رسائل فى عقيدة المسلم» در 1376ش / 1997 در قاهره منتشر كرده است و شايد يكى از همان سه اثرى باشد كه در فهرست كتابهاى محاسبى از آنها با عنوان رسالة فى التوحيد، فصل من كتاب العظمة و الدلالة فى الوحدانية نام بردهاند. | ||
{{پایان}} | |||
معاصران محاسبى از او بهسختى انتقاد و علماى اهل سنّت نيز به وى اعتراضات شديد كردند؛ زيرا از يكسو، در عرضه دين شيوهاى غير از روش آنان كه مبتنى بر تقليد و پيروىِ صرف از ظواهر كلمات آيات و احاديث بود، داشت؛ وى سخنانى مىگفت كه عين آنها در آيات و روايات نبود و از بصيرت باطنى و بينش درونىاش الهام مىگرفت. از سوى ديگر، اشتغال به اقوال و آراى متكلمان و استفاده از شيوه آنان (بحث و استدلال) را براى رد و نقد مخالفان سنّت نه فقط جايز، بلكه لازم مىشمرد. | معاصران محاسبى از او بهسختى انتقاد و علماى اهل سنّت نيز به وى اعتراضات شديد كردند؛ زيرا از يكسو، در عرضه دين شيوهاى غير از روش آنان كه مبتنى بر تقليد و پيروىِ صرف از ظواهر كلمات آيات و احاديث بود، داشت؛ وى سخنانى مىگفت كه عين آنها در آيات و روايات نبود و از بصيرت باطنى و بينش درونىاش الهام مىگرفت. از سوى ديگر، اشتغال به اقوال و آراى متكلمان و استفاده از شيوه آنان (بحث و استدلال) را براى رد و نقد مخالفان سنّت نه فقط جايز، بلكه لازم مىشمرد. | ||
| خط ۹۵: | خط ۱۰۳: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[الوصایا]] | [[الوصایا]] | ||
| خط ۱۰۲: | خط ۱۰۹: | ||
[[الرعایة لحقوق الله]] | [[الرعایة لحقوق الله]] | ||
[[بدء من أناب إلى الله]] | |||
[[التوبة]] | |||
[[التوهم]] | |||
[[آداب النفوس]] | [[آداب النفوس]] | ||
[[معاتبة النفس]] | |||
[[رسالة المسترشدين]] | [[رسالة المسترشدين]] | ||
| خط ۱۱۱: | خط ۱۲۶: | ||
[[العقل و فهم القرآن]] | [[العقل و فهم القرآن]] | ||
[[العقل و فهم القرآن (نسخه)]] | |||
[[أستاذ السائرين الحارث بن أسد المحاسبي]] | |||
[[المكاسب و الورع و الشبهة و بيان مباحها و محظورها و اختلاف الناس في طلبها و الرد علی الغالطين فيه]] | |||
[[شرح المعرفة و بذل النصیحة]] | |||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||