۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی') |
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
او، در خراسان با [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد|ابوسعد عبدالكريم سمعانى]]، صاحب کتاب [[الأنساب (سمعاني)|الانساب]] ديدار كرد و همراه او به نيشابور و هرات رفت. او، در این سفر، کتاب «الاربعين» البدانية را مشتمل بر روايت 40 حديث از چهل محدث در 40 شهر نوشت. ابن عساكر پس از 13 سال سفرهاى علمى مختلف با كولهبارى از شنيدهها و نوشتهها و تجارب به دمشق بازگشت. شمار افرادى كه در زمینه حديث ملاقات كرده بود به 1300 مرد و 80 زن رسيده. او پس از این سفرها، در سال 533ق، به تأليف و تصنيف و فعالیتهای آموزشى پرداخت و این امر تا روزهاى آخر زندگانى وى ادامه داشت. | او، در خراسان با [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد|ابوسعد عبدالكريم سمعانى]]، صاحب کتاب [[الأنساب (سمعاني)|الانساب]] ديدار كرد و همراه او به نيشابور و هرات رفت. او، در این سفر، کتاب «الاربعين» البدانية را مشتمل بر روايت 40 حديث از چهل محدث در 40 شهر نوشت. ابن عساكر پس از 13 سال سفرهاى علمى مختلف با كولهبارى از شنيدهها و نوشتهها و تجارب به دمشق بازگشت. شمار افرادى كه در زمینه حديث ملاقات كرده بود به 1300 مرد و 80 زن رسيده. او پس از این سفرها، در سال 533ق، به تأليف و تصنيف و فعالیتهای آموزشى پرداخت و این امر تا روزهاى آخر زندگانى وى ادامه داشت. | ||
ابن عساكر، شاگردان زيادى داشت كه | ابن عساكر، شاگردان زيادى داشت كه غالباً همه از فقيهان و بزرگان حديث در آن روزگار بودند. اگر چه ابن عساكر به حكومت بىاعتنا بود، اما به لحاظ رتبه علمى و تخصصش، مورد احترام شاهان بود. نور الدين زنگى، علاوه بر حمايت و تشویق ابن عساكر در جمعآورى [[تاریخ مدینة دمشق |تاريخ دمشق]]، پس از تأسيس دار الحديث نوريه (اولین مركز تخصصى حديث)، سرپرستى آن را به وى واگذار نمود. ابن عساكر، در سال 571ق، در دمشق درگذشت و سلطان صلاحالدين ايوبى در تشييع جنازه وى حاضر شد و به امامت شيخ قطبالدين نيشابورى بر وى نماز خواند. | ||
==آثار== | ==آثار== |
ویرایش