۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| شابک =1-5754-336-4 | | شابک =1-5754-336-4 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =28866 | ||
| کد پدیدآور =00736 | | کد پدیدآور =00736 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
'''المنخول من تعليقات الأصول'''، اثر [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد محمد بن محمد بن محمد غزالی]] (متوفی 505ق)، کتابی است در علم اصول فقه که با تحقیق [[هیتو، محمد حسن|محمدحسین هیتو]] به چاپ رسیده است. | '''المنخول من تعليقات الأصول'''، اثر [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد محمد بن محمد بن محمد غزالی]] (متوفی 505ق)، کتابی است در علم اصول فقه که با تحقیق [[هیتو، محمد حسن|محمدحسین هیتو]] به چاپ رسیده است. | ||
[[بروکلمان، کارل|بروکلمان]] در صحت انتساب این کتاب به [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تشکیک کرده و احتمال داده است که این اثر، نوشته یکی از شاگردان [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] است که آن را بر طبق دروس و نظرات [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] نوشته است؛ درحالیکه این کتاب، قطعا از آثار غزالی میباشد؛ زیرا خود وی در مقدمه کتاب دیگرش تحت عنوان «المستصفی»، به آن اشاره نموده و در کتاب «[[شفاء الغليل فيما في كلام العرب من الدخيل|شفاء الغليل]]»، به آن احاله کرده است. علاوه بر این، تمامی اصولیون از عهد [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تاکنون، از این کتاب نقل نموده و بالاجماع، آن را به [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] منسوب کردهاند. همچنین مورخینی که به شرح حال وی پرداختهاند، این کتاب را جزء آثار او، برشمردهاند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص37</ref>. | [[بروکلمان، کارل|بروکلمان]] در صحت انتساب این کتاب به [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تشکیک کرده و احتمال داده است که این اثر، نوشته یکی از شاگردان [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] است که آن را بر طبق دروس و نظرات [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] نوشته است؛ درحالیکه این کتاب، قطعا از آثار غزالی میباشد؛ زیرا خود وی در مقدمه کتاب دیگرش تحت عنوان «المستصفی»، به آن اشاره نموده و در کتاب «[[شفاء الغليل فيما في كلام العرب من الدخيل|شفاء الغليل]]»، به آن احاله کرده است. علاوه بر این، تمامی اصولیون از عهد [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تاکنون، از این کتاب نقل نموده و بالاجماع، آن را به [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] منسوب کردهاند. همچنین مورخینی که به شرح حال وی پرداختهاند، این کتاب را جزء آثار او، برشمردهاند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/37 ر.ک: مقدمه محقق، ص37]</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه محقق، ابتدا زندگینامه تقریبا کامل و مفصلی از امامالحرمین جوینی<ref>ر.ک: همان، ص17</ref> و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]<ref>ر.ک: همان، ص24</ref> ارائه گردیده و سپس ضمن اشاره به جایگاه و موقعیت [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در میان عالمان علم اصول فقه<ref>ر.ک: همان، ص33</ref>، به معرفی اجمالی دو کتاب وی، پرداخته شده است: «المستصفی»<ref>ر.ک: همان</ref> و اثر حاضر<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. در پایان نیز به اقدامات محقق بر روی کتاب، اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>. | در مقدمه محقق، ابتدا زندگینامه تقریبا کامل و مفصلی از امامالحرمین جوینی<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/17 ر.ک: همان، ص17]</ref> و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/24 ر.ک: همان، ص24]</ref> ارائه گردیده و سپس ضمن اشاره به جایگاه و موقعیت [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در میان عالمان علم اصول فقه<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/33 ر.ک: همان، ص33]</ref>، به معرفی اجمالی دو کتاب وی، پرداخته شده است: «المستصفی»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/33 ر.ک: همان]</ref> و اثر حاضر<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/37 ر.ک: همان، ص37]</ref>. در پایان نیز به اقدامات محقق بر روی کتاب، اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/53 ر.ک: همان، ص53]</ref>. | ||
در مقدمه نویسنده، به تقسیم علوم شرعی به علم کلام<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص59</ref>، اصول<ref>ر.ک: همان، ص60</ref> و فقه پرداخته شده و به ماده و مقصود هریک از این علوم، اشاره گردیده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | در مقدمه نویسنده، به تقسیم علوم شرعی به علم کلام<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/59 ر.ک: مقدمه نویسنده، ص59]</ref>، اصول<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/60 ر.ک: همان، ص60]</ref> و فقه پرداخته شده و به ماده و مقصود هریک از این علوم، اشاره گردیده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/60 ر.ک: همان]</ref>. | ||
در باب اول، ضمن پاسخ به این سؤال که آیا احکام شرعی، صفات ذاتی افعال هستند یا نه<ref>ر.ک: متن کتاب، ص63-90</ref>، به حقایق علوم و مراتب دهگانه آن، اشاره شده است<ref>همان، ص92-104</ref> و در باب دوم، به مأخذ و مصادر علوم، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، 107</ref>. | در باب اول، ضمن پاسخ به این سؤال که آیا احکام شرعی، صفات ذاتی افعال هستند یا نه<ref>ر.ک: متن کتاب، ص63-90</ref>، به حقایق علوم و مراتب دهگانه آن، اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/92 همان، ص92-104]</ref> و در باب دوم، به مأخذ و مصادر علوم، پرداخته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/107 ر.ک: همان، 107]</ref>. | ||
كتاب البيان، معاني الحروف، اوامر، نواهی، عموم و خصوص، تأویل، مفهوم، خبر واحد و متواتر، نسخ، اجماع، قیاس، تعادل و تراجیح، اجتهاد و فتوی، از جمله موضوعات مطرحشده در کتاب میباشد. | كتاب البيان، معاني الحروف، اوامر، نواهی، عموم و خصوص، تأویل، مفهوم، خبر واحد و متواتر، نسخ، اجماع، قیاس، تعادل و تراجیح، اجتهاد و فتوی، از جمله موضوعات مطرحشده در کتاب میباشد. | ||
برخی از ویژگیهای کتاب را میتوان در موارد زیر، خلاصه نمود: | برخی از ویژگیهای کتاب را میتوان در موارد زیر، خلاصه نمود: | ||
# این اثر، از اولین کتابهایی است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] آن را در علم اصول، تصنیف نموده و دو اثر دیگر او، تحت عنوان «المستصفی» و «شفاء الغليل»، پس از آن به نگارش درآمده است؛ زیرا [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در بعضی از مواضع «شفاء الغليل» به آن احاله داده و در «المستصفی» به این نکته اشاره کرده است که مطالب آن، وسیعتر از «المنخول» میباشد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص40</ref>. | # این اثر، از اولین کتابهایی است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] آن را در علم اصول، تصنیف نموده و دو اثر دیگر او، تحت عنوان «المستصفی» و «شفاء الغليل»، پس از آن به نگارش درآمده است؛ زیرا [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در بعضی از مواضع «شفاء الغليل» به آن احاله داده و در «المستصفی» به این نکته اشاره کرده است که مطالب آن، وسیعتر از «المنخول» میباشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/40 ر.ک: مقدمه محقق، ص40]</ref>. | ||
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] این کتاب را در اوایل حیات علمی خود، قبل از اینکه در نظامیه بغداد، به تدریس مشغول شود، نوشته است<ref>ر.ک: همان</ref>. | # [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] این کتاب را در اوایل حیات علمی خود، قبل از اینکه در نظامیه بغداد، به تدریس مشغول شود، نوشته است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
# ابن سبکی در شرح حال [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در «طبقات الشافعية»، هنگام ذکر آثار او، به این نکته اشاره نموده است که وی این کتاب را، در زمان حیات استاد خود، امامالحرمین جوینی، نوشته است. اما در کتاب، عباراتی است که دلالت بر وفات استاد در زمان نگارش کتاب دارد، که از جمله آنها، این عبارت میباشد: «و المختار أنه لا يحتج به، لأن العقل لا يحيل ذلك في المعقولات و الشبهة مختلجة و القلوب مائلة إلی التقليد و اتباع الرجل المرموق فيه، إذ قال قولا»، سپس گفته است: «هذا مما اختاره الإمام رحمه الله» و یا در جای دیگری گفته است: «و التزام ما فيه شفاء الغليل و الاقتصار علی ما ذكره إمامالحرمين رحمه الله في تعاليقه من غير تبديل» که این عبارات، دلالت بر وفات استاد در زمان تألیف کتاب دارد<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>. | # ابن سبکی در شرح حال [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در «طبقات الشافعية»، هنگام ذکر آثار او، به این نکته اشاره نموده است که وی این کتاب را، در زمان حیات استاد خود، امامالحرمین جوینی، نوشته است. اما در کتاب، عباراتی است که دلالت بر وفات استاد در زمان نگارش کتاب دارد، که از جمله آنها، این عبارت میباشد: «و المختار أنه لا يحتج به، لأن العقل لا يحيل ذلك في المعقولات و الشبهة مختلجة و القلوب مائلة إلی التقليد و اتباع الرجل المرموق فيه، إذ قال قولا»، سپس گفته است: «هذا مما اختاره الإمام رحمه الله» و یا در جای دیگری گفته است: «و التزام ما فيه شفاء الغليل و الاقتصار علی ما ذكره إمامالحرمين رحمه الله في تعاليقه من غير تبديل» که این عبارات، دلالت بر وفات استاد در زمان تألیف کتاب دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/41 ر.ک: همان، ص41]</ref>. | ||
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، دارای شخصیت مستقلی نبوده و بیشتر، تابع افکار استاد خود، امامالحرمین بوده و همچنانکه در پایان کتاب اشاره کرده است، به تدوین افکار و ترتیب تعلیقات او، بدون کم کردن یا افزودن چیزی به آن، پرداخته است. اما این امر در حقیقت، باعث نشده است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، در اکثر آراء استاد خود، ابداء رأی نداشته باشد و از برخی از آنها، اعراض ننموده و خلاف آن را اختیار نکرده باشد؛ بهعنوان مثال، به چند نمونه از این موارد، اشاره میشود: | # [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، دارای شخصیت مستقلی نبوده و بیشتر، تابع افکار استاد خود، امامالحرمین بوده و همچنانکه در پایان کتاب اشاره کرده است، به تدوین افکار و ترتیب تعلیقات او، بدون کم کردن یا افزودن چیزی به آن، پرداخته است. اما این امر در حقیقت، باعث نشده است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، در اکثر آراء استاد خود، ابداء رأی نداشته باشد و از برخی از آنها، اعراض ننموده و خلاف آن را اختیار نکرده باشد؛ بهعنوان مثال، به چند نمونه از این موارد، اشاره میشود: | ||
#:امامالحرمین مطقا ازدحام دو علت بر معلول واحد را شرعا ممتنع و عقلا جایز دانسته است، اما [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، خلاف این رأی را انتخاب نموده و چنین نوشته است: «و المختار أن العلل قد تزدحم علی حكم واحد». | #:امامالحرمین مطقا ازدحام دو علت بر معلول واحد را شرعا ممتنع و عقلا جایز دانسته است، اما [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، خلاف این رأی را انتخاب نموده و چنین نوشته است: «و المختار أن العلل قد تزدحم علی حكم واحد». | ||
#:در عبارتی پیرامون فساد فرع و اصل، قول شخص دیگری را بر قول استاد، ترجیح داده و چنین گفته است: «اختلفوا في أنه من فن الشبه أو فن المخيل و اختار الإمام كونه مخيلا... و قال القاضي هو شبه قوي و لعل ما ذكره القاضي أقرب» و... که این عبارات، بر این امر دلالت دارند که وی، صرفا ناقل نظریات استاد خود نبوده و در پارهای موارد، با آن مخالفت کرده است<ref>ر.ک: همان، ص42-43</ref>. | #:در عبارتی پیرامون فساد فرع و اصل، قول شخص دیگری را بر قول استاد، ترجیح داده و چنین گفته است: «اختلفوا في أنه من فن الشبه أو فن المخيل و اختار الإمام كونه مخيلا... و قال القاضي هو شبه قوي و لعل ما ذكره القاضي أقرب» و... که این عبارات، بر این امر دلالت دارند که وی، صرفا ناقل نظریات استاد خود نبوده و در پارهای موارد، با آن مخالفت کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/42 ر.ک: همان، ص42-43]</ref>. | ||
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] از برخی آراء و نظریات خود که در این کتاب، قائل به آنها بوده، در کتاب دیگرش «المستصفی» اعراض نموده و نظریات دیگری را برگزیده است؛ بهعنوان مثال، وی در این کتاب، قائل به جواز احتجاج به مفهوم صفت مناسب حکم شده است؛ درحالیکه در کتاب «المستصفی» از این قول اعراض نموده و قائل به عدم حجیت مفهوم مطلقا (مناسب حکم یا غیر مناسب) شده است<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>. | # [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] از برخی آراء و نظریات خود که در این کتاب، قائل به آنها بوده، در کتاب دیگرش «المستصفی» اعراض نموده و نظریات دیگری را برگزیده است؛ بهعنوان مثال، وی در این کتاب، قائل به جواز احتجاج به مفهوم صفت مناسب حکم شده است؛ درحالیکه در کتاب «المستصفی» از این قول اعراض نموده و قائل به عدم حجیت مفهوم مطلقا (مناسب حکم یا غیر مناسب) شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/44 ر.ک: همان، ص44]</ref>. | ||
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، اقوالی را به برخی از جمله امام مالک و ابوحنیفه نسبت داده است که منبع و مصدر آن معلوم نیست و حتی در برخی موارد، خلاف آن قول در منابع و مصادر ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص45</ref>. | # [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، اقوالی را به برخی از جمله امام مالک و ابوحنیفه نسبت داده است که منبع و مصدر آن معلوم نیست و حتی در برخی موارد، خلاف آن قول در منابع و مصادر ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/45 ر.ک: همان، ص45]</ref>. | ||
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در پایان کتاب خود، به وجه تقدیم مذهب شافعی بر سایر مذاهب اشاره کرده و از عباراتی در بطلان مذهب حنفیه استفاده نموده است که نشانگر تعصب وی، بر مذهب خود میباشد؛ درحالیکه وی در آثار بعدی خود، موضعی میانهروتر را انتخاب نموده است<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>. | # [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در پایان کتاب خود، به وجه تقدیم مذهب شافعی بر سایر مذاهب اشاره کرده و از عباراتی در بطلان مذهب حنفیه استفاده نموده است که نشانگر تعصب وی، بر مذهب خود میباشد؛ درحالیکه وی در آثار بعدی خود، موضعی میانهروتر را انتخاب نموده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/47 ر.ک: همان، ص47]</ref>. | ||
# برخی از عبارات کتاب، بسیار موجز میباشد؛ بهگونهای که برخی از مطالب آن، بهصورت اشاره و برخی نیز مغلق است<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>. | # برخی از عبارات کتاب، بسیار موجز میباشد؛ بهگونهای که برخی از مطالب آن، بهصورت اشاره و برخی نیز مغلق است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/48 ر.ک: همان، ص48]</ref>. | ||
# امتیاز خاصی که این کتاب، نسبت به کتاب «المستصفی» دارد، آن است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، غالبا اقوال را به قائلین آنها نسبت داده و به اسامی آنها، اشاره کرده است؛ درحالیکه در «المستصفی» غالبا نظریه نویسنده ذکر گردیده و سپس به سایر نظرات و دیدگاهها، بهصورت «قيل...» اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص49</ref>. | # امتیاز خاصی که این کتاب، نسبت به کتاب «المستصفی» دارد، آن است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، غالبا اقوال را به قائلین آنها نسبت داده و به اسامی آنها، اشاره کرده است؛ درحالیکه در «المستصفی» غالبا نظریه نویسنده ذکر گردیده و سپس به سایر نظرات و دیدگاهها، بهصورت «قيل...» اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/49 ر.ک: همان، ص49]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
# تخریج ابیات شعری که مورد استشهاد نویسنده قرار گرفته است. | # تخریج ابیات شعری که مورد استشهاد نویسنده قرار گرفته است. | ||
# توضیح و تشریح برخی از مطالبی که به دلیل غموض و پیچیدگی آن، نیاز به شرح و توضیح داشته است، در پاورقیها. | # توضیح و تشریح برخی از مطالبی که به دلیل غموض و پیچیدگی آن، نیاز به شرح و توضیح داشته است، در پاورقیها. | ||
# ارائه شرح حال کامل برای تمامی اعلامی که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] بهصورت موجز و مختصر، به ترجمه آنها پرداخته است، بهجز برخی از صحابه که معروف میباشند<ref>ر.ک: همان، ص55-56</ref>. | # ارائه شرح حال کامل برای تمامی اعلامی که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] بهصورت موجز و مختصر، به ترجمه آنها پرداخته است، بهجز برخی از صحابه که معروف میباشند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/55 ر.ک: همان، ص55-56]</ref>. | ||
فهارس کتاب در انتهای آن جای گرفته است که بهترتیب عبارتند از فهرست احادیث؛ اعلام؛ فرق و موضوعات کتاب. | فهارس کتاب در انتهای آن جای گرفته است که بهترتیب عبارتند از فهرست احادیث؛ اعلام؛ فرق و موضوعات کتاب. |
ویرایش