۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '' به '') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
[[ارسطو]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] هر دو، نفس را جوهر مىدانند، اما آيا هر دو يك معنا براى اين جوهريت قائلند؟ [[ارسطو]] براى جوهر سه معنا مطرح مىكند: ماده، صورت، و شىء مركب از آن دو؛ يعنى جوهر مادى، جوهر صورى و جسم كه مركب از آن دو است. وى در اين مورد، اجسام را از ساير اشيا سزاوارتر به جوهريت مىخواند، آنگاه بيان مىكند كه نفس بالضروره جوهر است، بدين معنا كه صورت براى جسمى است كه حيات بالقوه دارد، اما [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] نفس را منطبع در بدن نمىداند و در نتيجه جوهريت آن را همانند جوهريت صورت قلمداد نمىكند. در واقع، او به جاى رابطه انطباعى، رابطه تعلقى نفس و بدن را مطرح كرده است. | [[ارسطو]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] هر دو، نفس را جوهر مىدانند، اما آيا هر دو يك معنا براى اين جوهريت قائلند؟ [[ارسطو]] براى جوهر سه معنا مطرح مىكند: ماده، صورت، و شىء مركب از آن دو؛ يعنى جوهر مادى، جوهر صورى و جسم كه مركب از آن دو است. وى در اين مورد، اجسام را از ساير اشيا سزاوارتر به جوهريت مىخواند، آنگاه بيان مىكند كه نفس بالضروره جوهر است، بدين معنا كه صورت براى جسمى است كه حيات بالقوه دارد، اما [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] نفس را منطبع در بدن نمىداند و در نتيجه جوهريت آن را همانند جوهريت صورت قلمداد نمىكند. در واقع، او به جاى رابطه انطباعى، رابطه تعلقى نفس و بدن را مطرح كرده است. | ||
درباره اثبات وجود نفس، به اين دليل مىرسد: ما اجسامى را مشاهده مىكنيم كه حس داشته و به اراده خود حركت مىكنند، بلكه اجسامى را مشاهده مىكنيم كه تغذيه، نمو و | درباره اثبات وجود نفس، به اين دليل مىرسد: ما اجسامى را مشاهده مىكنيم كه حس داشته و به اراده خود حركت مىكنند، بلكه اجسامى را مشاهده مىكنيم كه تغذيه، نمو و تولید مثل دارند. اين ويژگىها به خاطر جسميت آنها نيست، پس به خاطر دليل ديگرى غير از جسميت آنهاست و جز اين نيست كه در ذات آنها يك مبادى غير جسمانى براى اين كار باشد. آن چيزى را كه مبدأ صدور اين افعال است و به طور خلاصه هر چه را كه مبدأ صدور افعال گوناگون باشد و نه فعل واحد كه بدون اراده هم ممكن است، نفس مىناميم. | ||
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] مجموعه سخنان [[ارسطو]] را نظمى نو بخشيده و دو نوع ادراك غير عقلى را مطرح كرده است: ادراك حس ظاهر و ادراك حس باطن. در ادراك حس باطن، وى پنج حس يا قوه ادراكى را برمىشمارد: حس مشترك، خيال، تخيل، وهم و حافظه (يا ذاكره). اين پنج نوع حسّ، به صورت محدود در نفس حيوانى و به گونه كمال يافته در نفس ناطقه حصول يافتهاند. نامگذارى اين پنج حس به ادراكات باطنى درست به موازات هستى شناسى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] صورت گرفته است كه نفس را عالم ميانِ عالم حس و عالم عقل قلمداد مىكند؛ زيرا اين ادراكات هم واسطهاى ميان ادراكات حسى و ادراكات عقلى هستند. | [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] مجموعه سخنان [[ارسطو]] را نظمى نو بخشيده و دو نوع ادراك غير عقلى را مطرح كرده است: ادراك حس ظاهر و ادراك حس باطن. در ادراك حس باطن، وى پنج حس يا قوه ادراكى را برمىشمارد: حس مشترك، خيال، تخيل، وهم و حافظه (يا ذاكره). اين پنج نوع حسّ، به صورت محدود در نفس حيوانى و به گونه كمال يافته در نفس ناطقه حصول يافتهاند. نامگذارى اين پنج حس به ادراكات باطنى درست به موازات هستى شناسى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] صورت گرفته است كه نفس را عالم ميانِ عالم حس و عالم عقل قلمداد مىكند؛ زيرا اين ادراكات هم واسطهاى ميان ادراكات حسى و ادراكات عقلى هستند. |
ویرایش