۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') |
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
}} | }} | ||
'''الدارس في تاريخ المدارس'''، تأليف عبدالقادر بن محمد نعيمى دمشقى (متوفاى 978ق)، درباره اماكن تعليمى و مذهبى، مانند مدارس، مساجد و خانقاهها و... دمشق است كه بيشتر اين اماكن، موقوفه بوده و | '''الدارس في تاريخ المدارس'''، تأليف عبدالقادر بن محمد نعيمى دمشقى (متوفاى 978ق)، درباره اماكن تعليمى و مذهبى، مانند مدارس، مساجد و خانقاهها و... دمشق است كه بيشتر اين اماكن، موقوفه بوده و متولیانى داشته است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
جزء دوم: در دو فصل اول اين جزء نيز به تفكيك، مدارس مالكىها و حنبلىها و در فصل سوم، مدارس ويژه طب معرفى شده است. در فصول بعد كتاب نيز خانقاهها، رباطات(خانههایى كه براى بينوايان مىساختند و وقف میكردند)، زوايا و مقبرهها جداگانه ذكر شده است. | جزء دوم: در دو فصل اول اين جزء نيز به تفكيك، مدارس مالكىها و حنبلىها و در فصل سوم، مدارس ويژه طب معرفى شده است. در فصول بعد كتاب نيز خانقاهها، رباطات(خانههایى كه براى بينوايان مىساختند و وقف میكردند)، زوايا و مقبرهها جداگانه ذكر شده است. | ||
اولین مدرسه طب كه معرفى شده، «دخواريه» است. مهذبالدين، عبدالرحيم بن على، معروف به دخوار (متوفاى 628ق)، يكى از استادان بزرگ آموزش طب دمشق در قرن هفتم هجرى بوده است. نعيمى براى دخوار كار بزرگ و ارجمندى را ثبت كرده است و آن، بنيانگذارى نخستين مدرسه پزشکى ويژه در دمشق مىباشد كه دانشهاى پزشکى در آن تدريس مىشد و بنا بر وصيتش خانه او نيز پس از وفاتش در اختيار اين هدف قرار گرفت و تمام املاكش را وقف اين جهت كرد تا درآمدهاى آنها را صرف دانشجويان مدرسه و كارمزد مدرسان پزشکى و تشكيلات ادارى آن كنند. | |||
اما اين تمام مطلب نيست و در فصل هشتم كتاب، گزارش 121 مسجد دمشق را نيز مىتوان مشاهده نمود. در انتها نيز ذكر مساجد جامع دمشق به نقل از «شذرات الذهب» ابن عماد حنبلى در بخشى الحاقى آمده است. عمده مطالب كتاب نيز از همين منبع نقل شده است. | اما اين تمام مطلب نيست و در فصل هشتم كتاب، گزارش 121 مسجد دمشق را نيز مىتوان مشاهده نمود. در انتها نيز ذكر مساجد جامع دمشق به نقل از «شذرات الذهب» ابن عماد حنبلى در بخشى الحاقى آمده است. عمده مطالب كتاب نيز از همين منبع نقل شده است. |
ویرایش