پرش به محتوا

المسائل في أعمال القلوب و الجوارح: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی'
جز (جایگزینی متن - '<references /> ' به '<references/> ')
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی')
خط ۱۸: خط ۱۸:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =6998
| کتابخانۀ دیجیتال نور =6998
| کتابخوان همراه نور =10946
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۳۵: خط ۳۶:
رساله اول، «المسائل في الزهد و غيره» مى‌باشد كه در نه عنوان زير، مرتب گرديده است:
رساله اول، «المسائل في الزهد و غيره» مى‌باشد كه در نه عنوان زير، مرتب گرديده است:


«الزهد»: اولين سؤالى كه از [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]] شده است، پيرامون زهد در دنيا و ماهيت آن مى‌باشد و اينكه آيا زهد در دنيا، از جمله واجبات است يا جزء مستحبات مى‌باشد. وى در پاسخ، به اين نكته اشاره دارد كه خداوند زهد و پرهيز از حرام را بر بندگان خويش واجب كرده و زهد و حبس نفس در حلال را، مستحب دانسته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/9 متن كتاب، ص9]</ref>
«الزهد»: اولین سؤالى كه از [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]] شده است، پيرامون زهد در دنيا و ماهيت آن مى‌باشد و اينكه آيا زهد در دنيا، از جمله واجبات است يا جزء مستحبات مى‌باشد. وى در پاسخ، به اين نكته اشاره دارد كه خداوند زهد و پرهيز از حرام را بر بندگان خويش واجب كرده و زهد و حبس نفس در حلال را، مستحب دانسته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/9 متن كتاب، ص9]</ref>


«سكوت و تفكر»: [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]] تفكر را داراى ضروبى دانسته است كه از جمله آن‌ها، عبارتند از: تفكر در انابه به سمت خداوند، تفكر در انعام، تفكر در انجام عبادات و دورى از معاصى الهى، تفكر در مرگ و بعث و.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/12 همان، ص12]</ref>
«سكوت و تفكر»: [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]] تفكر را داراى ضروبى دانسته است كه از جمله آن‌ها، عبارتند از: تفكر در انابه به سمت خداوند، تفكر در انعام، تفكر در انجام عبادات و دورى از معاصى الهى، تفكر در مرگ و بعث و.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/12 همان، ص12]</ref>
خط ۴۱: خط ۴۲:
وى در پاسخ به كسى كه خواهان تفسير روايتى كه دال بر بهتر بودن يك ساعت تفكر از عبادت يك سال بوده، به اين نكته اشاره مى‌كند كه تفكرى داراى چنين خصوصيتى است كه باعث نقل از معصيت به طاعت شود و يا باعث رسيدن به واجب يا مستحبى باشد و يا اينكه، به تعظيم خداوند و يا محبت به او بينجامد. وى معتقد است تفكرى كه داراى اين خصوصيات باشد، صاحب خود را به بهترين اسباب و بافضيلت‌ترين منازل بندگان خواهد رساند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/13 همان، ص13]</ref>
وى در پاسخ به كسى كه خواهان تفسير روايتى كه دال بر بهتر بودن يك ساعت تفكر از عبادت يك سال بوده، به اين نكته اشاره مى‌كند كه تفكرى داراى چنين خصوصيتى است كه باعث نقل از معصيت به طاعت شود و يا باعث رسيدن به واجب يا مستحبى باشد و يا اينكه، به تعظيم خداوند و يا محبت به او بينجامد. وى معتقد است تفكرى كه داراى اين خصوصيات باشد، صاحب خود را به بهترين اسباب و بافضيلت‌ترين منازل بندگان خواهد رساند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/13 همان، ص13]</ref>


وى بر اين باور است كه اولين باب از ابواب عبادت، تفكر به همراه زهد در معاصى مى‌باشد؛ زيرا تفكر، باعث گشوده شدن ابواب ديگر عبادت بوده و بزرگ‌ترين عبادت قلب مى‌باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/14 همان، ص14]</ref>
وى بر اين باور است كه اولین باب از ابواب عبادت، تفكر به همراه زهد در معاصى مى‌باشد؛ زيرا تفكر، باعث گشوده شدن ابواب ديگر عبادت بوده و بزرگ‌ترين عبادت قلب مى‌باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/14 همان، ص14]</ref>


«غنى، شكر و فقر»: [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]]، غنى را چنين تعريف كرده است: بزرگ دانستن نعمت، دوام در اداء شكر و قلت اهتمام به آنچه كه خداوند متكفل آن شده است. وى در تفسير اين سخن، به اين نكته اشاره دارد كه آنچه باعث بزرگ دانستن نعمت مى‌باشد، نظر به عاقبت آن، در هنگام زوال نعمت مى‌باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/14 همان، ص14]</ref>
«غنى، شكر و فقر»: [[حارث محاسبی، حارث بن اسد|محاسبى]]، غنى را چنين تعريف كرده است: بزرگ دانستن نعمت، دوام در اداء شكر و قلت اهتمام به آنچه كه خداوند متكفل آن شده است. وى در تفسير اين سخن، به اين نكته اشاره دارد كه آنچه باعث بزرگ دانستن نعمت مى‌باشد، نظر به عاقبت آن، در هنگام زوال نعمت مى‌باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/6998/1/14 همان، ص14]</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش