۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نصیر الدین' به 'نصیرالدین') |
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی') |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
اشارات پایانى نمط اول، اشارات مربوط به بحث حركت و جهات مىباشد. در اين قسمت نيز، ماتن و شارحين، به طور دقيق و عالمانهاى قلمفرسايى كردهاند و به مطالبى همچون اثبات جهات، تناسب جهت با مكان، خلأ و حدود آن و استدلال به جهت به خاطر قصد حركت به سوى آن و از معقولات نبودن جهات و ماهيت جهات، پرداختهاند. | اشارات پایانى نمط اول، اشارات مربوط به بحث حركت و جهات مىباشد. در اين قسمت نيز، ماتن و شارحين، به طور دقيق و عالمانهاى قلمفرسايى كردهاند و به مطالبى همچون اثبات جهات، تناسب جهت با مكان، خلأ و حدود آن و استدلال به جهت به خاطر قصد حركت به سوى آن و از معقولات نبودن جهات و ماهيت جهات، پرداختهاند. | ||
نمط دوم، به طور خاص، در مورد جهات و اجسام اولى و ثانيه آن مىباشد. تحديد اجسام به جهات و احاطه آنها با اجسام جهتدار و جهات ششگانه، موضوع | نمط دوم، به طور خاص، در مورد جهات و اجسام اولى و ثانيه آن مىباشد. تحديد اجسام به جهات و احاطه آنها با اجسام جهتدار و جهات ششگانه، موضوع اولین اشارات اين نمط است. محدد الجهات از موضوعاتى است كه به چند لحاظ بدان پرداخته شده است: وحدت محدد الجهات، بعد امتناع حركت مستقيم بر محددّ الجهات و نهایتاً تذنيبى در ساير احوال محدد الجهات. | ||
حال اجسام بسيطه كه در ذيل آن، بيان معناى طبيعت و مبدأ واقع شدن آن برای حركت آنچه كه در آن است و سكون عرضى آن، اشاره ديگرى در اين قسمت است كه به دنبال خود، بحث ديگرى را راجع به اجسام و موضع و شكل داشتن آن، دارد. | حال اجسام بسيطه كه در ذيل آن، بيان معناى طبيعت و مبدأ واقع شدن آن برای حركت آنچه كه در آن است و سكون عرضى آن، اشاره ديگرى در اين قسمت است كه به دنبال خود، بحث ديگرى را راجع به اجسام و موضع و شكل داشتن آن، دارد. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
طريق به وجود آمدن معدنيّات، نباتات و حيوانات با اجناس و انواعشان از اين عناصر اربعه، موضوع تنبيه ديگرى است كه در ادامهاش در ضمن نكتهاى، علت نورانى و منوّر بودن آتش را توضيح داده است. | طريق به وجود آمدن معدنيّات، نباتات و حيوانات با اجناس و انواعشان از اين عناصر اربعه، موضوع تنبيه ديگرى است كه در ادامهاش در ضمن نكتهاى، علت نورانى و منوّر بودن آتش را توضيح داده است. | ||
آخرين نمط جلد دوم و قسمت طبیعیات كه سومين نمط اشارات مىباشد، در نفس ارضيّه و سماويّه مىباشد. بيان معناى مشترك بين دو نفس ارضى و سماوى و تنبيهى در وجود نفس انسانيه و اينكه | آخرين نمط جلد دوم و قسمت طبیعیات كه سومين نمط اشارات مىباشد، در نفس ارضيّه و سماويّه مىباشد. بيان معناى مشترك بين دو نفس ارضى و سماوى و تنبيهى در وجود نفس انسانيه و اينكه اولین ادراك مطلق و اوضح آنها، همان ادراك انسان است، اولین مباحث نمط ثالث مىباشد. | ||
بوعلى، در اين نمط ابتدا در ضمن تنبيه مذكور، خواننده را با نفس خويش آشنا مىسازد و تبيين مىكند كه ذات چيست و چه خصوصياتى دارد. اشارات اين نمط نيز با اشارهاى به حركت حيوان و مبدأ آن آغاز مىشود و با جوهر فرد و اينكه جوهر فرد همان خود آن فرد است كه داراى فروع و قوايى در اعضا مىباشد، ادامه مىيابد. | بوعلى، در اين نمط ابتدا در ضمن تنبيه مذكور، خواننده را با نفس خويش آشنا مىسازد و تبيين مىكند كه ذات چيست و چه خصوصياتى دارد. اشارات اين نمط نيز با اشارهاى به حركت حيوان و مبدأ آن آغاز مىشود و با جوهر فرد و اينكه جوهر فرد همان خود آن فرد است كه داراى فروع و قوايى در اعضا مىباشد، ادامه مىيابد. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
انبعاث قوا از اجسام، نيز بحثى است كه ابن سينا در ادامه، مطرح كرده و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]]، مطالبى از اين اشارات را كه در پاسخ به آراى مشائين مىباشد و تفاوت آنها را با نظريه شيخ در مورد نفوس فلكيه و ادراك عقل و... شرح مىدهد. | انبعاث قوا از اجسام، نيز بحثى است كه ابن سينا در ادامه، مطرح كرده و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]]، مطالبى از اين اشارات را كه در پاسخ به آراى مشائين مىباشد و تفاوت آنها را با نظريه شيخ در مورد نفوس فلكيه و ادراك عقل و... شرح مىدهد. | ||
جلد سوم شرح [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]]، بر اشارات و تنبيهات بوعلى سينا، كه از نمط چهارم اشارات، شروع مىشود، در علم ما قبل الطبيعه مىباشد و | جلد سوم شرح [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]]، بر اشارات و تنبيهات بوعلى سينا، كه از نمط چهارم اشارات، شروع مىشود، در علم ما قبل الطبيعه مىباشد و اولین موضوع مورد بحث در آن، وجود و علل آن است. خواجه، منظور از وجود را در كلام بوعلى وجود مطلقى مىداند كه هم بر وجودى كه علتى ندارد، حمل مىشود و هم بر وجود معلول. | ||
نخستين تنبيهى كه ماتن، در اين قسمت مطرح كرده، در مورد توهمى است كه مردم درباره وجود دارند و آن را همان محسوس مىپندارند. شارح، اين تنبيه را در مورد مردمى كه وجود را همان محسوس مىپندارند و كسانى كه در حكم آنها هستند؛ يعنى مشبهه و من يجرى مجراهم، مىداند. | نخستين تنبيهى كه ماتن، در اين قسمت مطرح كرده، در مورد توهمى است كه مردم درباره وجود دارند و آن را همان محسوس مىپندارند. شارح، اين تنبيه را در مورد مردمى كه وجود را همان محسوس مىپندارند و كسانى كه در حكم آنها هستند؛ يعنى مشبهه و من يجرى مجراهم، مىداند. | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
تنبيه مهم ديگرى، در واحديت عددى، واحد حقيقى و... استحاله صدور غير واحد از آن، آمده است. برای مسبوقيت غير واجب به عدم زمانى، احتجاجاتى از سوى حكما، اشاعره و معتزله، مطرح گرديده است كه با ابطال آراى غير صحيح، به تكميل نظريه صواب در اين مورد پرداخته شده است. | تنبيه مهم ديگرى، در واحديت عددى، واحد حقيقى و... استحاله صدور غير واحد از آن، آمده است. برای مسبوقيت غير واجب به عدم زمانى، احتجاجاتى از سوى حكما، اشاعره و معتزله، مطرح گرديده است كه با ابطال آراى غير صحيح، به تكميل نظريه صواب در اين مورد پرداخته شده است. | ||
نمط ششم، در غايات و مبادى آن مىباشد كه | نمط ششم، در غايات و مبادى آن مىباشد كه اولین تنبيه آن در تعريف معنى غنى و تنبيه دوّم، در تحليل افعال خداوند به حسن و تنبيه سوم، در سبب غايت از فعل حق اول و بيان اينكه فاعل به غايت، غير تام است و دلايل آن، به همراه تذنيبى در معنى ملك و غنى بودن آن و همينطور نياز تمام موجودات به آن و تنبيهى در معنى جود مىباشد. اشارات اين نمط نيز در غرض نداشتن ملك حق و امتناع نامتناهى بودن قواى جسمانیه و كيفيت صدور افعال متجدده در نفس فلكيه از عقل و... | ||
نمط هفتم، در تجريد است. در تنبيه نخستين اين نمط، اشارهاى به حصول هيولى در قوس نزول وجود و حصول عقل مستفاد از قوس صعود دارد كه در تبصره ذيلش نفس ناطقه را تبيين مىنمايد و زيادت تبصره را اختصاص به انطباع قوه عقليه از قلب و دماغ در جسم داده است. تكلمه اين اشارات به تعقل ذاتى جوهر عاقل تعلق دارد. زمان نداشتن افعال واجبالوجود و مفهوم عنايت واجب و محفوف بودن ممكنات به شرور و خلل و فساد، از ديگر اشارات اين نمط است. | نمط هفتم، در تجريد است. در تنبيه نخستين اين نمط، اشارهاى به حصول هيولى در قوس نزول وجود و حصول عقل مستفاد از قوس صعود دارد كه در تبصره ذيلش نفس ناطقه را تبيين مىنمايد و زيادت تبصره را اختصاص به انطباع قوه عقليه از قلب و دماغ در جسم داده است. تكلمه اين اشارات به تعقل ذاتى جوهر عاقل تعلق دارد. زمان نداشتن افعال واجبالوجود و مفهوم عنايت واجب و محفوف بودن ممكنات به شرور و خلل و فساد، از ديگر اشارات اين نمط است. | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
نمط نهم، در مقامات عارفين است. خواجه نصير، مىگويد: اين نمط، مسبوق به نمط هشتم است كه در ابتهاج موجودات سخن مىگفت. در اين نمط، احوال اهل كمال را بيان مىكند كه با چگونگى رسيدنشان به مقامات عاليه همراه است كه در واقع علوم صوفيه مىباشد. شارح، مىگويد: به نظر مؤلف، اين نمط، بالاترين مطالب كتاب را در بر دارد. | نمط نهم، در مقامات عارفين است. خواجه نصير، مىگويد: اين نمط، مسبوق به نمط هشتم است كه در ابتهاج موجودات سخن مىگفت. در اين نمط، احوال اهل كمال را بيان مىكند كه با چگونگى رسيدنشان به مقامات عاليه همراه است كه در واقع علوم صوفيه مىباشد. شارح، مىگويد: به نظر مؤلف، اين نمط، بالاترين مطالب كتاب را در بر دارد. | ||
اولین تنبيه اين نمط، به درجات عارفين در حيات دنيويشان و تنبيه دوم، به ذكر احوال طالبان حق پرداخته است. فرق ميان زهد و عبادت و عرفان كه با توضيحات جالب و برگرفته از روايات، همراه است، در اين قسمت، بيان گرديده است. غرض عارف از زهد و عبادت و همينطور نياز عارف به رياضت و اشارهاى به منظور عارف از وقت كه اولین درجه اتصال است و بعد از اراده و رياضت حاصل مىگردد و همينطور مرآتيّت عارف برای حق تعالى بعد از وصول و اشارهاى اجمالى به جميع مقامات عارفين و نهایتاً اشارهاى به قلت عدد واصلین، از اشاراتى هستند كه در نمط نهم مطرح شدهاند و مورد شرح و تفسير قرار گرفتهاند. | |||
نمط دهم، در اسرار الآيات است. اين نمط، حاوى مطالبى در حالات و قواى عارفين و همينطور جايگاه خيال در ميان قواى انسانى و... در كنار اشاراتى به تأثير چشم و ساير اسباب حوادث غريبه مىباشد. | نمط دهم، در اسرار الآيات است. اين نمط، حاوى مطالبى در حالات و قواى عارفين و همينطور جايگاه خيال در ميان قواى انسانى و... در كنار اشاراتى به تأثير چشم و ساير اسباب حوادث غريبه مىباشد. |
ویرایش