پرش به محتوا

أفلوطين عند العرب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی'
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۲: خط ۴۲:
کتاب، از سه بخش مجزا تشكيل يافته است كه به بيان هر كدام از آنها مى‌پردازيم: بخش اوّل، مقدّمه رساله است و ظاهراً از آن كندى است و سبک نگارش آن با سبک ساير بخش‌هاى رساله متفاوت است. شرح و بررسى مقدّمه اثولوجيا از اهمیّت خاصى برخوردار است، چون اوّلاً در مقدّمه با نام كندى به عنوان سفارش دهنده این متن برمى‌خوريم. ثانياً انگيزه ترجمه این رساله آشكار مى‌شود؛ اصولاً بسياى از متون ترجمه شده در عصر ترجمه با سفارش خلفا، درباريان، وزرا و دانشمندان نامى صورت مى‌گرفته است. اثولوجيا نيز به سفارش كندى و برای استفاده تعليمى پسر خليفه عباسى ترجمه شده است. ثالثاً شباهت‌هاى مفهومى و محتوايى زيادى میان مقدّمه اثولوجيا و مقدّمه متن ترجمه شده ما بعد الطبيعه [[ارسطو]] به چشم مى‌خورد.
کتاب، از سه بخش مجزا تشكيل يافته است كه به بيان هر كدام از آنها مى‌پردازيم: بخش اوّل، مقدّمه رساله است و ظاهراً از آن كندى است و سبک نگارش آن با سبک ساير بخش‌هاى رساله متفاوت است. شرح و بررسى مقدّمه اثولوجيا از اهمیّت خاصى برخوردار است، چون اوّلاً در مقدّمه با نام كندى به عنوان سفارش دهنده این متن برمى‌خوريم. ثانياً انگيزه ترجمه این رساله آشكار مى‌شود؛ اصولاً بسياى از متون ترجمه شده در عصر ترجمه با سفارش خلفا، درباريان، وزرا و دانشمندان نامى صورت مى‌گرفته است. اثولوجيا نيز به سفارش كندى و برای استفاده تعليمى پسر خليفه عباسى ترجمه شده است. ثالثاً شباهت‌هاى مفهومى و محتوايى زيادى میان مقدّمه اثولوجيا و مقدّمه متن ترجمه شده ما بعد الطبيعه [[ارسطو]] به چشم مى‌خورد.


در قسمت بعدى مقدّمه، نظريه ديگرى مطرح شده است كه آشكارا نشان مى‌دهد خود كندى این مقدّمه را نگاشته است نه اينكه بعدها به او نسبت داده باشند. در این کتاب غايت هر تخصّصى، وصول به حقيقت و غايت هر علمى تحقق آن در عمل است كه این مفهوم در متافيزیک [[ارسطو]] کتاب آلفاى صغير آمده است. قسمت بعدى مقدّمه اشاره‌اى به علل اربعه است كه هيولى، صورت، فاعل و تمام را نام مى‌برد و مى‌گوید كه پيش‌تر به آنها پرداخته است و افاضل فلاسفه آنها را مطرح كرده‌اند. این قسمت نيز مى‌تواند تأثيرى از ما بعد الطبيعه [[ارسطو]] باشد. نكته جالب در این قسمت این است كه علّت غايى با عنوان تمام ياد مى‌شود. همین مفهوم در اثر خود كندى در باب فلسفه اولى با عنوان علت متمم ياد مى‌شود و همین مفهوم در ترجمه و گردآورى عربى در کتاب النفس [[ارسطو]] نيز با عنوان تمامیّة ياد شده است. قسمت بعدى مقدّمه، اولين ارجاع مستقيم به ما بعد الطبيعه [[ارسطو]]ست كه در واقع اشاره غيرمستقيمى به کتاب النفس [[ارسطو]] نيز مى‌باشد.
در قسمت بعدى مقدّمه، نظريه ديگرى مطرح شده است كه آشكارا نشان مى‌دهد خود كندى این مقدّمه را نگاشته است نه اينكه بعدها به او نسبت داده باشند. در این کتاب غايت هر تخصّصى، وصول به حقيقت و غايت هر علمى تحقق آن در عمل است كه این مفهوم در متافيزیک [[ارسطو]] کتاب آلفاى صغير آمده است. قسمت بعدى مقدّمه اشاره‌اى به علل اربعه است كه هيولى، صورت، فاعل و تمام را نام مى‌برد و مى‌گوید كه پيش‌تر به آنها پرداخته است و افاضل فلاسفه آنها را مطرح كرده‌اند. این قسمت نيز مى‌تواند تأثيرى از ما بعد الطبيعه [[ارسطو]] باشد. نكته جالب در این قسمت این است كه علّت غايى با عنوان تمام ياد مى‌شود. همین مفهوم در اثر خود كندى در باب فلسفه اولى با عنوان علت متمم ياد مى‌شود و همین مفهوم در ترجمه و گردآورى عربى در کتاب النفس [[ارسطو]] نيز با عنوان تمامیّة ياد شده است. قسمت بعدى مقدّمه، اولین ارجاع مستقيم به ما بعد الطبيعه [[ارسطو]]ست كه در واقع اشاره غيرمستقيمى به کتاب النفس [[ارسطو]] نيز مى‌باشد.


نيمه اول مقدّمه، اشاراتى به آراى [[ارسطو]] و برگرفته از آثار ترجمه شده اوست، امّا نيمه دوّم، آشكارا ملهم از عبارات افلوطين است؛ به ویژه آن‌جا كه در مورد اقانيم(عقل، نفس، طبيعت و عالم محسوس و جسمانى) صحبت مى‌شود. اينكه در این قسمت، طبيعت به عنوان اقنوم جداگانه ذكر شده است، تنها مى‌تواند مشتق از نه‌گانه‌هاى افلوطين باشد، البته عبارت پردازى عربى مصنف مقدّمه نشان مى‌دهد كه او با ترجمه عربى آثار افلوطين آشنا بوده است. به طور خلاصه مى‌توان گفت قسمت اوّل مقدّمه كاملاً رنگ و بوى [[ارسطو]]يى و بخش دوّم آن حال و هواى افلوطينى دارد.
نيمه اول مقدّمه، اشاراتى به آراى [[ارسطو]] و برگرفته از آثار ترجمه شده اوست، امّا نيمه دوّم، آشكارا ملهم از عبارات افلوطين است؛ به ویژه آن‌جا كه در مورد اقانيم(عقل، نفس، طبيعت و عالم محسوس و جسمانى) صحبت مى‌شود. اينكه در این قسمت، طبيعت به عنوان اقنوم جداگانه ذكر شده است، تنها مى‌تواند مشتق از نه‌گانه‌هاى افلوطين باشد، البته عبارت پردازى عربى مصنف مقدّمه نشان مى‌دهد كه او با ترجمه عربى آثار افلوطين آشنا بوده است. به طور خلاصه مى‌توان گفت قسمت اوّل مقدّمه كاملاً رنگ و بوى [[ارسطو]]يى و بخش دوّم آن حال و هواى افلوطينى دارد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش