۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR14398.jpg|بندانگشتی|عماد خراسانی]] | [[پرونده:NUR14398.jpg|بندانگشتی|عماد خراسانی]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |عماد خراسانی | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" |برقعی، عمادالدین حسن | ||
خراسانی، عماد | خراسانی، عماد | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |حسن | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |1300ش | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |مشهد | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |1382ش | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" | | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |دیوان عماد خراسانی | ||
ورقی چند از دیوان عماد خراسانی | ورقی چند از دیوان عماد خراسانی | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE14398AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
== خانواده == | == خانواده == | ||
نام و نشان کامل او «عمادالدین حسن برقعی» یا «مبرقعی» است. مادرش به هنگام خوابی، میبیند چنانکه گویی امام علی بن ابیطالب(ع) به او میگوید: «این فرزند تو همنام پسر ماست» میپرسد: «کدام یک؟» آن حضرت پاسخ میدهند: «حسن! و این سکه هم رونمای اوست. بگیر!» میگیرد و بیدار میشود.<ref>ر.ک: همان</ref> | نام و نشان کامل او «عمادالدین حسن برقعی» یا «مبرقعی» است. مادرش به هنگام خوابی، میبیند چنانکه گویی [[امام على(ع)|امام علی بن ابیطالب(ع)]] به او میگوید: «این فرزند تو همنام پسر ماست» میپرسد: «کدام یک؟» آن حضرت پاسخ میدهند: «حسن! و این سکه هم رونمای اوست. بگیر!» میگیرد و بیدار میشود.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
نسب او به موسی مبرقع پسر امام جواد(ع) میرسد. به همین دلیل است که خانواده او برقعی و مبرقعی لقب دارند. از تیره سادات برقعی در قم نیز ساکنند و در خراسان هم سلسله بزرگ و معروفی را تشکیل میدهند. عماد خراسانی، هم از طرف مادر سید است و هم از طرف پدر. از طرف پدر چنانکه گذشت از سادات برقعی رضوی هستند و مادرش از سادات حسینی است.<ref>ر.ک: همان</ref> | نسب او به موسی مبرقع پسر امام جواد(ع) میرسد. به همین دلیل است که خانواده او برقعی و مبرقعی لقب دارند. از تیره سادات برقعی در قم نیز ساکنند و در خراسان هم سلسله بزرگ و معروفی را تشکیل میدهند. عماد خراسانی، هم از طرف مادر سید است و هم از طرف پدر. از طرف پدر چنانکه گذشت از سادات برقعی رضوی هستند و مادرش از سادات حسینی است.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
== تأثیر از شعرای گذشته == | == تأثیر از شعرای گذشته == | ||
«عماد از شعرای گذشته بنا به کشش و ذوق و هماهنگی روحی، مأنوس با خداوندان غزل و غنا و رندی و قلندری است و از جمله با سعدی و خاصه حافظ و بالأخص مولوی و خیام الفتی بسیار دارد. بیشتر شعرهای حافظ و خیام را در حافظه گرفته اما اعتقادش به خیام و مولوی از این لحاظ که یکتا و یگانهاند و تلون معنی ندارند بیش از همه است. البته با شعر دیگران نیز آشناست».<ref>همان، ص24</ref> «علاقه او به مولوی و ازین قبیل بزرگان شعر صوفیانه، فقط به خاطر شور و شعر و خیالات و بیان شاعرانه ایشان است نه ازین رهگذر که تعلقات صوفیانه داشته باشد، زیرا او از حیث معنی بیشتر در دنیای خیام و حافظ است، یعنی رندی و شیدایی و قلندری».<ref>همان، ص25</ref> | «عماد از شعرای گذشته بنا به کشش و ذوق و هماهنگی روحی، مأنوس با خداوندان غزل و غنا و رندی و قلندری است و از جمله با [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] و خاصه [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] و بالأخص [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] الفتی بسیار دارد. بیشتر شعرهای [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] و [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] را در حافظه گرفته اما اعتقادش به خیام و مولوی از این لحاظ که یکتا و یگانهاند و تلون معنی ندارند بیش از همه است. البته با شعر دیگران نیز آشناست».<ref>همان، ص24</ref> «علاقه او به مولوی و ازین قبیل بزرگان شعر صوفیانه، فقط به خاطر شور و شعر و خیالات و بیان شاعرانه ایشان است نه ازین رهگذر که تعلقات صوفیانه داشته باشد، زیرا او از حیث معنی بیشتر در دنیای خیام و حافظ است، یعنی رندی و شیدایی و قلندری».<ref>همان، ص25</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش