پرش به محتوا

دیوان عراقی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ اوت ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR27190J1.jpg | عنوان =دیوان عراقی‏ | عنوان‌های دیگر =مق...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}  
}}  


'''دیوان عراقی'''، تألیف ابراهیم بن بزرگمهر عراقی (متوفی 688ق) اثری است منظوم که چاپ‎های متعدد با مقدمه‎های مختلف به خود دیده است. این نسخه چاپ دوم این اثر توسط نشر علم است که در سال 1384 به تیراژ 3300 نسخه چاپ شده است. کتاب با مقدمه مفصلی آغاز می‎شود که در آن با قلمی ادبی البته با سبک کمی قدیمی، به معرفی عراقی پرداخته می‎شود. در میان معرفی عراقی، بسیار به اشعار وی استناد می‎شود. مثلاً در بخشی از مقدمه آمده: گویند روزی رندی بی‎سروپا، مست لا یعقل، از در زاویه شیخ درون رفت و بر سر سجاده شیخ بنشست و عربده آغاز کرد و بدمستی پیش گرفت، چندان‎که او دشنام می‎داد شیخ به لطف خاطر او را تسلی می‎کرد و اصحاب درآمدند و قصد کردند که آن رند را بیرون کنند. شیخ منع کرد و خرقه مبارک خود را در زیر سر او نهاد تا بخفت. بعد از زمانی استفراغ کرد و آلات شیخ خراب ساخت. چون هشیار شد شیخ به دست مبارک خود لب و دهان و دست و روی او را بشست و به خادم گفت تا صد درم زر بداد و عذرش بخواست. پس آلات را به دست خود بشست و این غزل را در آن حالت فرمود:
'''دیوان عراقی'''، تألیف [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|ابراهیم بن بزرگمهر عراقی]] (متوفی 688ق) اثری است منظوم که چاپ‎های متعدد با مقدمه‎های مختلف به خود دیده است. این نسخه چاپ دوم این اثر توسط نشر علم است که در سال 1384 به تیراژ 3300 نسخه چاپ شده است. کتاب با مقدمه مفصلی آغاز می‎شود که در آن با قلمی ادبی البته با سبک کمی قدیمی، به معرفی [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|عراقی]] پرداخته می‎شود. در میان معرفی [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|عراقی]]، بسیار به اشعار وی استناد می‎شود. مثلاً در بخشی از مقدمه آمده: گویند روزی رندی بی‎سروپا، مست لا یعقل، از در زاویه شیخ درون رفت و بر سر سجاده شیخ بنشست و عربده آغاز کرد و بدمستی پیش گرفت، چندان‎که او دشنام می‎داد شیخ به لطف خاطر او را تسلی می‎کرد و اصحاب درآمدند و قصد کردند که آن رند را بیرون کنند. شیخ منع کرد و خرقه مبارک خود را در زیر سر او نهاد تا بخفت. بعد از زمانی استفراغ کرد و آلات شیخ خراب ساخت. چون هشیار شد شیخ به دست مبارک خود لب و دهان و دست و روی او را بشست و به خادم گفت تا صد درم زر بداد و عذرش بخواست. پس آلات را به دست خود بشست و این غزل را در آن حالت فرمود:


'''مست خراب یابد هر لحظه در خرابات***گنجی که آن نیابد صد پیر در مناجات'''<ref>مقدمه کتاب، ص28</ref>
'''مست خراب یابد هر لحظه در خرابات***گنجی که آن نیابد صد پیر در مناجات'''<ref>مقدمه کتاب، ص28</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش