المستدرك علی الصحيحین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰: خط ۴۰:
}}  
}}  


'''المستدرك علی الصحيحین'''، مشهورترین اثر ابوعبدالله محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری (متوفی 405ق)، کتابی است هشت‎جلدی به زبان عربی با موضوع روایات اسلامی. حاکم در این اثر، نخستین کسی است که توان و امکان آن را یافته است تا بر صحیح بخاری (متوفی 256ق) و مسلم (متوفی 261ق) استدراکی تدوین نماید. وی در این مجموعه، شروط بخاری و مسلم را تبیین نموده است. بحث رجالی و سپس موضوع شروط بخاری و مسلم، از مباحث موردتوجه حاکم در این کتاب است؛ چنانکه در المدخل الی الصحيحین با التفات به همین مطلب، ضمن مقدمه‎ای هوشمندانه، در سخن از روایت شیخین، بهره‎گیری درست از اصطلاحات جرح و تعدیل و عمل بدان‎ها را به‎عنوان پایه و اساس، در قالب پیش‎شرطی برای ثبت صحیح از سقیم، موردتوجه قرار داده است و این برخلاف بسیاری از هم‎عصران اوست که صرف وجود نام یک راوی در صحیحین را شاخصه جرح و تعدیل افراد می‎دانستند. با نگاه به آثار حدیثی حاکم نیشابوری، می‎توان گفت: «وی آغازگر تلاشی برای پالودن اندیشه اصحاب حدیث عصر خود از برخی جزمی‎نگریها بوده است».<ref>ر.ک: حاج منوچهری، فرامرز، ج20، ص37-38</ref>
'''المستدرك علی الصحيحین'''، مشهورترین اثر [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|ابوعبدالله محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری]] (متوفی 405ق)، کتابی است هشت‎جلدی به زبان عربی با موضوع روایات اسلامی. [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم]] در این اثر، نخستین کسی است که توان و امکان آن را یافته است تا بر صحیح بخاری (متوفی 256ق) و مسلم (متوفی 261ق) استدراکی تدوین نماید. وی در این مجموعه، شروط بخاری و مسلم را تبیین نموده است. بحث رجالی و سپس موضوع شروط بخاری و مسلم، از مباحث موردتوجه [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم]] در این کتاب است؛ چنانکه در المدخل الی الصحيحین با التفات به همین مطلب، ضمن مقدمه‎ای هوشمندانه، در سخن از روایت شیخین، بهره‎گیری درست از اصطلاحات جرح و تعدیل و عمل بدان‎ها را به‎عنوان پایه و اساس، در قالب پیش‎شرطی برای ثبت صحیح از سقیم، موردتوجه قرار داده است و این برخلاف بسیاری از هم‎عصران اوست که صرف وجود نام یک راوی در صحیحین را شاخصه جرح و تعدیل افراد می‎دانستند. با نگاه به آثار حدیثی [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]]، می‎توان گفت: «وی آغازگر تلاشی برای پالودن اندیشه اصحاب حدیث عصر خود از برخی جزمی‎نگریها بوده است».<ref>ر.ک: حاج منوچهری، فرامرز، ج20، ص37-38</ref>
مرکز البحوث و تقنیة المعلومات (مرکز تحقیقات و فناوری اطلاعات) دارالتأصیل، تحقیق این اثر برعهده گرفته اند.
مرکز البحوث و تقنیة المعلومات (مرکز تحقیقات و فناوری اطلاعات) دارالتأصیل، تحقیق این اثر برعهده گرفته اند.


خط ۴۷: خط ۴۷:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مستدرک یعنی کتابی که در آن روایات مطابق با شرط یکی از مصنفان می‎آید و آن مصنف آن‎ها را در کتاب خود نیاورده است، به‎عبارت‎دیگر، کتب مستدرک نوعی متمم برای اصل کتاب به شمار می‎روند. از جمله کسانی که به مستدرک نویسی روی آورد ابوعبدالله حاکم نیشابوری در «المستدرك علی الصحيحین» بود. او در این کتاب به جمع‎آوری احادیث با شرط بخاری و مسلم پرداخت و علاوه بر آن احادیثی را که طبق نظر خود صحیح می‎دانست به کتاب افزود، بنابراین چهار دسته از روایات در کتاب حاکم جمع شده است که عبارتند از:
مستدرک یعنی کتابی که در آن روایات مطابق با شرط یکی از مصنفان می‎آید و آن مصنف آن‎ها را در کتاب خود نیاورده است، به‎عبارت‎دیگر، کتب مستدرک نوعی متمم برای اصل کتاب به شمار می‎روند. از جمله کسانی که به مستدرک نویسی روی آورد [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|ابوعبدالله حاکم نیشابوری]] در «المستدرك علی الصحيحین» بود. او در این کتاب به جمع‎آوری احادیث با شرط بخاری و مسلم پرداخت و علاوه بر آن احادیثی را که طبق نظر خود صحیح می‎دانست به کتاب افزود، بنابراین چهار دسته از روایات در کتاب حاکم جمع شده است که عبارتند از:
# روایات مطابق با شرط مسلم که مسلم در کتابش نیاورده است؛
# روایات مطابق با شرط مسلم که مسلم در کتابش نیاورده است؛
# روایات مطابق با شرط بخاری که بخاری در کتابش نیاورده است؛
# روایات مطابق با شرط بخاری که بخاری در کتابش نیاورده است؛
خط ۵۳: خط ۵۳:
# روایات مطابق با نظر حاکم.<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>
# روایات مطابق با نظر حاکم.<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>


ظاهراً به دلیل عدم ذکر فضایل معاویه و آوردن فضائل نسبتاً کامل امیرالمؤمنین علی(ع) مثل حدیث طیر و ولایت و... در کتاب حاضر است که به حاکم نیشابوری نسبت تشیع داده‎اند.<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>
ظاهراً به دلیل عدم ذکر فضایل معاویه و آوردن فضائل نسبتاً کامل امیرالمؤمنین علی(ع) مثل حدیث طیر و ولایت و... در کتاب حاضر است که به [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]] نسبت تشیع داده‎اند.<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>
# در مقدمه کتاب، مؤلف بعد از حمد و ثنای خداوند درباره پیامبر(ص) و امت او ویژگی‎های این امت در مقایسه با سایر امت‎ها سخن می‎گوید و سپس به وضعیت جامعه اشاره می‎کند مخصوصاً به این موضوع که به احادیث خارج از صحیحین اهمیت داده نمی‎شد. در ادامه می‎گوید که جماعتی از بزرگان اهل علم در شهر از او خواستند تا کتابی بنویسد و در آن احادیث صحیحی را با شرط بخاری و مسلم جمع کند. سرانجام در پایان مقدمه ذکر می‎کند که در این کتاب، احادیثی آمده که به کمک خدا بر شرط شیخین و یا بر شرط یکی از آن دو است و نیز احادیثی را که در نظر او صحیح بوده به آن اضافه کرده است.
# در مقدمه کتاب، مؤلف بعد از حمد و ثنای خداوند درباره پیامبر(ص) و امت او ویژگی‎های این امت در مقایسه با سایر امت‎ها سخن می‎گوید و سپس به وضعیت جامعه اشاره می‎کند مخصوصاً به این موضوع که به احادیث خارج از صحیحین اهمیت داده نمی‎شد. در ادامه می‎گوید که جماعتی از بزرگان اهل علم در شهر از او خواستند تا کتابی بنویسد و در آن احادیث صحیحی را با شرط بخاری و مسلم جمع کند. سرانجام در پایان مقدمه ذکر می‎کند که در این کتاب، احادیثی آمده که به کمک خدا بر شرط شیخین و یا بر شرط یکی از آن دو است و نیز احادیثی را که در نظر او صحیح بوده به آن اضافه کرده است.
# از مقدمه کتاب استفاده می‎شود که تألیف آن در سال 373ق آغاز شده است.
# از مقدمه کتاب استفاده می‎شود که تألیف آن در سال 373ق آغاز شده است.
# 53 کتاب حدیث این اثر، خود کتاب‎های فقهی و اعتقادی را شامل می‎شود. حاکم معمولاً در اول هر کتاب حدیثی، به زمان شروع آن اشاره دارد. در آخر هر کتاب، به پایان آن اشاره می‎شود مثلاً در آخر کتاب الایمان می‎نویسد: «هذا آخر کتاب الایمان.»
# 53 کتاب حدیث این اثر، خود کتاب‎های فقهی و اعتقادی را شامل می‎شود. [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم]] معمولاً در اول هر کتاب حدیثی، به زمان شروع آن اشاره دارد. در آخر هر کتاب، به پایان آن اشاره می‎شود مثلاً در آخر کتاب الایمان می‎نویسد: «هذا آخر کتاب الایمان.»
# در ضمنِ کتاب البیوع، کتاب‎های سَلَم، شفعه، اجاره و حواله، حرث و قراض و... که در کتاب بخاری در آخر کتاب بیوع ذکر شده، آمده است.
# در ضمنِ کتاب البیوع، کتاب‎های سَلَم، شفعه، اجاره و حواله، حرث و قراض و... که در کتاب بخاری در آخر کتاب بیوع ذکر شده، آمده است.
# در ترتیب کتاب‎ها، ابتدا ترتیب بخاری مدنظر قرار گرفته و در مرتبه دوم به ترتیب کتاب‎های صحیح مسلم توجه شده است.
# در ترتیب کتاب‎ها، ابتدا ترتیب بخاری مدنظر قرار گرفته و در مرتبه دوم به ترتیب کتاب‎های صحیح مسلم توجه شده است.
خط ۷۶: خط ۷۶:
# گاهی در ذکر شرط حدیث از عبارات مشابهی استفاده شده است مثلاً در حدیث 18 به‎جای ذکر «هذا حديث صحيح علی شرط مسلم و لم یخرجاه» عبارت «قد احتج مسلم بصالح بن أبی صالح السمان» به کار رفته است.
# گاهی در ذکر شرط حدیث از عبارات مشابهی استفاده شده است مثلاً در حدیث 18 به‎جای ذکر «هذا حديث صحيح علی شرط مسلم و لم یخرجاه» عبارت «قد احتج مسلم بصالح بن أبی صالح السمان» به کار رفته است.
# بعضی جاها حدیث صحیح الإسناد دانسته شده است و احتجاج بیان می‎شود مثلاً در حدیث 4 می‎گوید: «و اتفقنا جميعاً علی الإحتجاج بحديث اللیث بن سعد عن عیاش بن عباس القتبانی؛ و هذا إسناد مصری صحيح و لا يحفظ له».
# بعضی جاها حدیث صحیح الإسناد دانسته شده است و احتجاج بیان می‎شود مثلاً در حدیث 4 می‎گوید: «و اتفقنا جميعاً علی الإحتجاج بحديث اللیث بن سعد عن عیاش بن عباس القتبانی؛ و هذا إسناد مصری صحيح و لا يحفظ له».
# گاهی احادیث مدنظر حاکم با عنوان «حدیث صحیح» ذکر شده است مثلاً در حدیث 8 یا 20 و....
# گاهی احادیث مدنظر [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم]] با عنوان «حدیث صحیح» ذکر شده است مثلاً در حدیث 8 یا 20 و....
# در انتهای بعضی احادیث مانند حدیث 8316 (موجود در جلد 8) هیچ نظری نسبت به آن وجود ندارد و شروط و شواهد بیان نمی‎شود.
# در انتهای بعضی احادیث مانند حدیث 8316 (موجود در جلد 8) هیچ نظری نسبت به آن وجود ندارد و شروط و شواهد بیان نمی‎شود.
# در برخی جاها، حدیثی از بخاری و مسلم با اضافات آمده و گفته شده که او بر طرف حدیث اتفاق کرده است ولی در آخر بیان می‎شود که ادامه حدیث نیز بنا بر شرط اوست.
# در برخی جاها، حدیثی از بخاری و مسلم با اضافات آمده و گفته شده که او بر طرف حدیث اتفاق کرده است ولی در آخر بیان می‎شود که ادامه حدیث نیز بنا بر شرط اوست.
# گاهی حدیث با کمی تفاوت نسبت به روایات بخاری و مسلم یا یکی از آن دو آمده است و بیان می‎شود که آنان به چه شکلی روایت کرده‎اند و در آخر بیان می‎گردد که بر شرط آن‎ها و یا صحیح است مثل حدیث 22 در صفت مسلم و مؤمن.
# گاهی حدیث با کمی تفاوت نسبت به روایات بخاری و مسلم یا یکی از آن دو آمده است و بیان می‎شود که آنان به چه شکلی روایت کرده‎اند و در آخر بیان می‎گردد که بر شرط آن‎ها و یا صحیح است مثل حدیث 22 در صفت مسلم و مؤمن.
# گاه ذکر می‎شود که اصحاب حدیث در روایت فلان راوی اتفاق کرده‎اند ولی حدیثی را که حاکم از آن راوی نقل کرده، روایت نکرده‎اند مثل حدیث 26.
# گاه ذکر می‎شود که اصحاب حدیث در روایت فلان راوی اتفاق کرده‎اند ولی حدیثی را که [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم]] از آن راوی نقل کرده، روایت نکرده‎اند مثل حدیث 26.
# گاه احادیث با متن متفاوت ذکر می‎شوند که در معنا مشترکند مثلاً احادیث باب‎های «تفترق امتی علی ثلاث و سبعین فرقه» و «لیس المؤمن بالطعان و لا اللعان و لا الفاحش و لا البذی» در کتاب الایمان.
# گاه احادیث با متن متفاوت ذکر می‎شوند که در معنا مشترکند مثلاً احادیث باب‎های «تفترق امتی علی ثلاث و سبعین فرقه» و «لیس المؤمن بالطعان و لا اللعان و لا الفاحش و لا البذی» در کتاب الایمان.
# در برخی از موارد، فقط شاهدی در ذکر حدیث آمده است و شرط ذکر آن بیان نمی‎شود.
# در برخی از موارد، فقط شاهدی در ذکر حدیث آمده است و شرط ذکر آن بیان نمی‎شود.
خط ۹۹: خط ۹۹:


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
صفحات 181 تا 198 از جلد اول کتاب حاوی رونوشت تصاویری از نسخه‎های خطی کتاب است. حاکم نیشابوری، تألیف کتاب را در 372ق، به درخواست جماعتی از مردم آغاز کرد.<ref>ر.ک: همان، ص45</ref> به حاکم نیشابوری نسبت تشیع داده‎اند. بی‎شک دلیل این نسبت‎ها تألیف کتاب «المستدرك علی الصحيحین»ش است. مثلاً ابن طاهر می‎نویسد: حاکم نیشابوری در باطن تعصب شدیدی نسبت به شیعه دارد ولی در ظاهر، خود را پیرو اهل سنت نشان می‎دهد. وی درباره معاویه و خانواده او غلو می‎کند و بد آن‎ها را می‎گوید.<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>
صفحات 181 تا 198 از جلد اول کتاب حاوی رونوشت تصاویری از نسخه‎های خطی کتاب است. [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]]، تألیف کتاب را در 372ق، به درخواست جماعتی از مردم آغاز کرد.<ref>ر.ک: همان، ص45</ref> به [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]] نسبت تشیع داده‎اند. بی‎شک دلیل این نسبت‎ها تألیف کتاب «المستدرك علی الصحيحین»ش است. مثلاً ابن طاهر می‎نویسد: [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]] در باطن تعصب شدیدی نسبت به شیعه دارد ولی در ظاهر، خود را پیرو اهل سنت نشان می‎دهد. وی درباره معاویه و خانواده او غلو می‎کند و بد آن‎ها را می‎گوید.<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>


==پانویس==
==پانویس==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش