۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'حج (ابهام زدایی)' به 'حج (ابهامزدایی)') |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
حج - خاطرات | حج - خاطرات | ||
سفر | سفر نامهها | ||
عربستان سعودی - سیر و سیاحت - قرن 13ق. | عربستان سعودی - سیر و سیاحت - قرن 13ق. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =11790 | ||
| کتابخوان همراه نور =11790 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|تذکره (ابهامزدایی)}} | |||
{{کاربردهای دیگر|حج (ابهامزدایی)}} | |||
'''تذكرة الطريق في مصائب حجاج بيتالله العتيق'''، تأليف [[هندی کرناتکی، محمد عبدالحسین|محمد عبدالحسين كرناتكى هندى]] است، به زبان فارسی است. اين اثر كه سفرنامه حج نویسنده است، به اعتبار اين كه قديمىترين سفرنامه حج از دوره قاجارى است، داراى ارزش فراوانى است. | '''تذكرة الطريق في مصائب حجاج بيتالله العتيق'''، تأليف [[هندی کرناتکی، محمد عبدالحسین|محمد عبدالحسين كرناتكى هندى]] است، به زبان فارسی است. اين اثر كه سفرنامه حج نویسنده است، به اعتبار اين كه قديمىترين سفرنامه حج از دوره قاجارى است، داراى ارزش فراوانى است. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۵: | ||
نخستين تاريخ در اين كتاب 26 شوال 1230 است و آخرين تاريخ به كار رفته در اين سفرنامه، 16 جمادىالاولى سال 1232 است. سومين تاريخ كه در مقدمه به آن اشاره شد، و چند سطر پيش گذشت، مربوط به 21 شوال 1233 زمان تحرير نهایى كتاب است. وى در جايى در كتاب در راه بازگشت از سفر حج مىنويسد: «بيست و هفتم صفر 1232 روز پنجشنبه: امروز سه سال كامل شد ما را، از هند از ملك خودم مدراس كرناتك روانهى عتبات عاليات عرش درجات شده، براى حجّ و زيارات حضرات ائمه- عليهمالسّلام-، الحمدللّه كما هو اهله و مستحقّه. سال چارم از امروز شروع شد.» | نخستين تاريخ در اين كتاب 26 شوال 1230 است و آخرين تاريخ به كار رفته در اين سفرنامه، 16 جمادىالاولى سال 1232 است. سومين تاريخ كه در مقدمه به آن اشاره شد، و چند سطر پيش گذشت، مربوط به 21 شوال 1233 زمان تحرير نهایى كتاب است. وى در جايى در كتاب در راه بازگشت از سفر حج مىنويسد: «بيست و هفتم صفر 1232 روز پنجشنبه: امروز سه سال كامل شد ما را، از هند از ملك خودم مدراس كرناتك روانهى عتبات عاليات عرش درجات شده، براى حجّ و زيارات حضرات ائمه- عليهمالسّلام-، الحمدللّه كما هو اهله و مستحقّه. سال چارم از امروز شروع شد.» | ||
زبان سفرنامه، فارسی ساده و روان و تحت تأثير فارسی از نوع هندى آن است. با اين حال، تأثير هندى در آن در حد انتظار نيست و از اين بابت، دشوارى خاصى براى خواندن ايجاد نمىكند. با اين همه، مىتوان به لحاظ زبانى آن را در كنار فارسی آن روزگار هند، مورد تأمل | زبان سفرنامه، فارسی ساده و روان و تحت تأثير فارسی از نوع هندى آن است. با اين حال، تأثير هندى در آن در حد انتظار نيست و از اين بابت، دشوارى خاصى براى خواندن ايجاد نمىكند. با اين همه، مىتوان به لحاظ زبانى آن را در كنار فارسی آن روزگار هند، مورد تأمل زبانشناسهگانه قرار دارد. بسيارى از لغاتى كه در اين كتاب بهكار رفته است، كاربرد رايجى در فارسی ندارد، گرچه ريشه و اساسى در زبان فارسی دارد. | ||
در اين سفرنامه، شايد هيچ چيزى به اندازه دقت وى درباره تواريخ و ثبت آنها خودنمايى نمىكند. ذهن وى به شدّت تاريخى و تقويمى است و هر چيزى را با دقت ثبت مىكند. وى اولاً گزارش روزانه تمام اين يك سال و اندى را كه در سفر بوده، ولو در حد يك يا دو خط به دست داده و هيچ روزى را از قلم نينداخته است. | در اين سفرنامه، شايد هيچ چيزى به اندازه دقت وى درباره تواريخ و ثبت آنها خودنمايى نمىكند. ذهن وى به شدّت تاريخى و تقويمى است و هر چيزى را با دقت ثبت مىكند. وى اولاً گزارش روزانه تمام اين يك سال و اندى را كه در سفر بوده، ولو در حد يك يا دو خط به دست داده و هيچ روزى را از قلم نينداخته است. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۳: | ||
وى در موارد مهم از تاريخگذارى كتاب؛ از جمله اول ماهها، دو تاريخ به دست مىدهد كه هر دو هجرى قمرى است؛ اما يكى از هجرت پيامبر(ص) و همان تاريخ معمول نبوى است و ديگرى از جلوس [[امام على(ع)]] بر مسند خلافت كه از نخستين ماه سال 36هجرى است؛ مثلاًچنين: «غرّه جمادى الاول سنه 1232 هجریه مقدسه مطابق چاردهم ماه اوّل سنه 1197 جلوسى مبارک روز پنجشنبه». اين را اصطلاحات سال جلوسى مرتضوى مىنامد. اين امر برخاسته از حس تشيع وى است كه نشان آن را در جاىجاى كتاب مىتوان گرفت. | وى در موارد مهم از تاريخگذارى كتاب؛ از جمله اول ماهها، دو تاريخ به دست مىدهد كه هر دو هجرى قمرى است؛ اما يكى از هجرت پيامبر(ص) و همان تاريخ معمول نبوى است و ديگرى از جلوس [[امام على(ع)]] بر مسند خلافت كه از نخستين ماه سال 36هجرى است؛ مثلاًچنين: «غرّه جمادى الاول سنه 1232 هجریه مقدسه مطابق چاردهم ماه اوّل سنه 1197 جلوسى مبارک روز پنجشنبه». اين را اصطلاحات سال جلوسى مرتضوى مىنامد. اين امر برخاسته از حس تشيع وى است كه نشان آن را در جاىجاى كتاب مىتوان گرفت. | ||
در اين كتاب، برخى از اطلاعات تاريخى وجود دارد كه از جهاتى مىتواند قابل توجه باشد. بخش عمده اين اطلاعات مربوط به دولت اوّل وهابيان در آستانه سقوط و حدود دو سه سال پيش از حمله نيروهاى | در اين كتاب، برخى از اطلاعات تاريخى وجود دارد كه از جهاتى مىتواند قابل توجه باشد. بخش عمده اين اطلاعات مربوط به دولت اوّل وهابيان در آستانه سقوط و حدود دو سه سال پيش از حمله نيروهاى ابراهیم پاشا به آنها است. عبداللّه بن سعود رهبر وهابيان در منطقهاى كه نویسنده ماهها در رفت و برگشت با بيچارگى و مشكل در آنجا بسر برده، حكومت مىكرده و عوامل خاص خود را داشته است. همين زمان، هر لحظه ترس از حمله نيروهاى مصرى وجود داشته است. | ||
وى علاوه بر آن كه مرتب با وهابيان ارتباط داشته، در جريان رفتن از مدينه به مكه با نيروهاى مصرى و حتى | وى علاوه بر آن كه مرتب با وهابيان ارتباط داشته، در جريان رفتن از مدينه به مكه با نيروهاى مصرى و حتى ابراهیم پاشا ديدار داشته و هدايايى به او تقديم كرده است. اين مربوط به زمانى است كه به ينبع رسيده است. اين بخش بيشتر براى شناخت نوع برخورد وهابيان با حجاج اهميت دارد. او سخت در آرزوى نابودى وهابيان و رها شدن حجاج از دست آنان دارد. | ||
او از نرسيدنش به حج بعد از يك سال تمام گلايه مىكند: «از راه جبل بيشتر از يك سال شد كه در سفرم و به مكه مشرّفه نرسيدهام». در واقع، عامل اصلى به تأخير افتادن حج آنان و نرسيدن و ماندن تا سال بعد رفتار مبارک وهابى، عامل عبداللّه بن سعود است كه البته مورد توبيخ امير وهابى خود هم قرار مىگيرد و مبالغى كه به زور توسط او گرفته شده به حجاج باز پس داده مىشود. | او از نرسيدنش به حج بعد از يك سال تمام گلايه مىكند: «از راه جبل بيشتر از يك سال شد كه در سفرم و به مكه مشرّفه نرسيدهام». در واقع، عامل اصلى به تأخير افتادن حج آنان و نرسيدن و ماندن تا سال بعد رفتار مبارک وهابى، عامل عبداللّه بن سعود است كه البته مورد توبيخ امير وهابى خود هم قرار مىگيرد و مبالغى كه به زور توسط او گرفته شده به حجاج باز پس داده مىشود. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۳: | ||
مؤلف اساساً اين سفرنامه را در شرح «مصائب» حجاج نوشته و اين مطلب از نام كتاب آشكار است. در اثر مصيبتهایى كه حجاج در اين سير سخت و صعب و طولانى طى كرده و به خاطر آن به حج نرسيده و به اجبار يك سال در حرمين ماندند، حجم آن مصائب چند برابر شده است. | مؤلف اساساً اين سفرنامه را در شرح «مصائب» حجاج نوشته و اين مطلب از نام كتاب آشكار است. در اثر مصيبتهایى كه حجاج در اين سير سخت و صعب و طولانى طى كرده و به خاطر آن به حج نرسيده و به اجبار يك سال در حرمين ماندند، حجم آن مصائب چند برابر شده است. | ||
در آن دوره تاريخى، گر چه راه شام هم مورد استفاده بود؛ اما راه جبل و بصره و نجد يكسره و شايد بتوان گفت غالباً مورد استفاده حجاج بود و عربهاى حرب و شمّر و عنيزه و ديگران، چنان ستمى بر حجاج روا مىداشتند و آزار و اذيتى میكردند كه نشان آن را در هر گزارش و سفرى از اين دوره و تا يك قرن بعد مىتوان يافت. وصفى از اين آزارها در گرفتن خاوه و ماليات، در برخوردهاى زشت عكام و جمّال و غيره با حاج در اين سفرنامه آمده است. | در آن دوره تاريخى، گر چه راه شام هم مورد استفاده بود؛ اما راه جبل و بصره و نجد يكسره و شايد بتوان گفت غالباً ً مورد استفاده حجاج بود و عربهاى حرب و شمّر و عنيزه و ديگران، چنان ستمى بر حجاج روا مىداشتند و آزار و اذيتى میكردند كه نشان آن را در هر گزارش و سفرى از اين دوره و تا يك قرن بعد مىتوان يافت. وصفى از اين آزارها در گرفتن خاوه و ماليات، در برخوردهاى زشت عكام و جمّال و غيره با حاج در اين سفرنامه آمده است. | ||
نویسنده بر هندى بودن خود تأكيد مىكند و اين درست وقتى است كه مىبيند، اهالى مدينه او را عجم پنداشته و رفتار ناهنجار با وى دارند. به محض اين كه او خود را هندى معرفى كرده و تقيه مىكند، مورد احترام واقع مىشود. | نویسنده بر هندى بودن خود تأكيد مىكند و اين درست وقتى است كه مىبيند، اهالى مدينه او را عجم پنداشته و رفتار ناهنجار با وى دارند. به محض اين كه او خود را هندى معرفى كرده و تقيه مىكند، مورد احترام واقع مىشود. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۹: | ||
مقدمه و متن كتاب. | مقدمه و متن كتاب. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||