پرش به محتوا

ترجمه روان نهج‌البلاغه (ارفع): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'هاي' به 'های'
جز (جایگزینی متن - '‌‌' به '‌')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
خط ۳۴: خط ۳۴:
'''ترجمه روان نهج‌البلاغه'''، ترجمه‌اى به قلم نویسنده معاصر كشور [[ارفع، کاظم|سيد كاظم ارفع]] مى‌باشد. مترجم سعى كرده است كه ترجمه گويا و روانى ارائه دهد كه در آن تصرف صورت نگرفته و چيزى بر آن افزوده نگردد. او خود درباره نياز نسل امروزى چنين مى‌گويد: «ما اينك به ترجمه روانى نياز داريم كه نسل جوان ما خسته نشود و براى خواندن تمايل نشان دهد».
'''ترجمه روان نهج‌البلاغه'''، ترجمه‌اى به قلم نویسنده معاصر كشور [[ارفع، کاظم|سيد كاظم ارفع]] مى‌باشد. مترجم سعى كرده است كه ترجمه گويا و روانى ارائه دهد كه در آن تصرف صورت نگرفته و چيزى بر آن افزوده نگردد. او خود درباره نياز نسل امروزى چنين مى‌گويد: «ما اينك به ترجمه روانى نياز داريم كه نسل جوان ما خسته نشود و براى خواندن تمايل نشان دهد».


وى به‌گونه‌اى ترجمه كرده است كه اگر كسى نخواست متن عربى را بخواند، ترجمه به تنهايى قابل فهم باشد و نيازش را برطرف كند. معمولاً ترجمه از مشكل شرح و تأويل و پرانتزگذارى رنج مى‌برند كه مترجم تلاش كرده است كه ترجمه‌اى ارائه كند كه اين مشكل را نداشته باشد يا در كمترين حجم باشد. از ديگر نقاط قوت اين ترجمه ادبيات نوشتارى آن است كه با ادبيات روز نگارش شده است.
وى به‌گونه‌اى ترجمه كرده است كه اگر كسى نخواست متن عربى را بخواند، ترجمه به تنهایى قابل فهم باشد و نيازش را برطرف كند. معمولاً ترجمه از مشكل شرح و تأويل و پرانتزگذارى رنج مى‌برند كه مترجم تلاش كرده است كه ترجمه‌اى ارائه كند كه اين مشكل را نداشته باشد يا در كمترين حجم باشد. از ديگر نقاط قوت اين ترجمه ادبيات نوشتارى آن است كه با ادبيات روز نگارش شده است.


بنابراین، بايد گفت كه مزيت اين ترجمه در روانى عبارات و خوش‌خوانى آن‌هاست. عبارات آن بسيار ساده و بى‌پيرايه و قابل فهم عموم است و هر كس مى‌تواند به راحتى از اين ترجمه استفاده كند و مترجم محترم در اين راه توفيق خوبى حاصل كرده است؛ اما معايب و ايراداتى هم بر آن وارد است. مترجم اگر چه بر آغاز كتابش مقدمه مختصرى نوشته است؛ اما در هيچ اشاره‌اى به روش خود در ترجمه نكرده و تنها در تبيين هدفش از ترجمه مجدد اين كتاب شريف مى‌نويسند: «هدف حقير از ترجمه مجدد نهج‌البلاغه نقل به معنا نمودن گفتار شيوا و دلنشين [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] در عباراتى روان و ساده بوده تا عموم مردم بخصوص طبقه جوان از آن استفاده كنند».
بنابراین، بايد گفت كه مزيت اين ترجمه در روانى عبارات و خوش‌خوانى آن‌هاست. عبارات آن بسيار ساده و بى‌پيرايه و قابل فهم عموم است و هر كس مى‌تواند به راحتى از اين ترجمه استفاده كند و مترجم محترم در اين راه توفيق خوبى حاصل كرده است؛ اما معايب و ايراداتى هم بر آن وارد است. مترجم اگر چه بر آغاز كتابش مقدمه مختصرى نوشته است؛ اما در هيچ اشاره‌اى به روش خود در ترجمه نكرده و تنها در تبيين هدفش از ترجمه مجدد اين كتاب شريف مى‌نويسند: «هدف حقير از ترجمه مجدد نهج‌البلاغه نقل به معنا نمودن گفتار شيوا و دلنشين [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] در عباراتى روان و ساده بوده تا عموم مردم بخصوص طبقه جوان از آن استفاده كنند».
خط ۴۰: خط ۴۰:
ديگر اين كه هيچ گونه شرح و توضيحى - ولو در موارد ضرورى - داده نشده، لذا ممكن است، خوانندگان گرامى درباره برخى عبارات دچار شبهه شوند. بديهى است كه ترجمه صِرف بدون توضيحات لازم، چه در مسائل فقهى و چه در مسائل كلامى، ايجاد شبهه مى‌كند و در موارد تاريخى نيز موجب ابهام مى‌گردد كه بايد ابهام‌ها زد وده شود.
ديگر اين كه هيچ گونه شرح و توضيحى - ولو در موارد ضرورى - داده نشده، لذا ممكن است، خوانندگان گرامى درباره برخى عبارات دچار شبهه شوند. بديهى است كه ترجمه صِرف بدون توضيحات لازم، چه در مسائل فقهى و چه در مسائل كلامى، ايجاد شبهه مى‌كند و در موارد تاريخى نيز موجب ابهام مى‌گردد كه بايد ابهام‌ها زد وده شود.


به عنوان مثال در بخشى از خطبه اول مى‌خوانيم: «همچنين چيزهايى كه واجب بودن آن‌ها در قرآن ثابت شده و آن‌هايى كه در سنت رسول‌خدا(ص) عمل كردن به آن واجب گرديده و ليكن در قرآن به ترك آن اجازه داده شده است و آن چه زمانى واجب است و وقتى ديگر وجوب آن از بين مى‌رود»، براى اين كه خواننده را به مقصود رهنمون شود، نيازمند توضيح هر چند اندك و ذكر مثال است و نمى‌توان به اين استدلال كه ترجمه ما تحت‌اللفظى و روان است، خواننده را در وادى حيرت رها كرده و او را به مقصود كلام حضرت رهنمون نشويم. ممكن است، چنين ادعا شود كه اين ترجمه در مقام شرح مطالب كلامى و فقهى نيست، اگر چه اين ادعا تا حدى صحيح است؛ اما بايد سؤالاتى كه براى خواننده كتاب در حين مطالعه مطرح مى‌شود، به صورت حداقلى پاسخ داده شود و شرح مبسوط آن به منابع مفصل‌تر ارجاع داده شود.
به عنوان مثال در بخشى از خطبه اول مى‌خوانيم: «همچنين چيزهایى كه واجب بودن آن‌ها در قرآن ثابت شده و آن‌هایى كه در سنت رسول‌خدا(ص) عمل كردن به آن واجب گرديده و ليكن در قرآن به ترك آن اجازه داده شده است و آن چه زمانى واجب است و وقتى ديگر وجوب آن از بين مى‌رود»، براى اين كه خواننده را به مقصود رهنمون شود، نيازمند توضيح هر چند اندك و ذكر مثال است و نمى‌توان به اين استدلال كه ترجمه ما تحت‌اللفظى و روان است، خواننده را در وادى حيرت رها كرده و او را به مقصود كلام حضرت رهنمون نشويم. ممكن است، چنين ادعا شود كه اين ترجمه در مقام شرح مطالب كلامى و فقهى نيست، اگر چه اين ادعا تا حدى صحيح است؛ اما بايد سؤالاتى كه براى خواننده كتاب در حين مطالعه مطرح مى‌شود، به صورت حداقلى پاسخ داده شود و شرح مبسوط آن به منابع مفصل‌تر ارجاع داده شود.


اشكالات ترجمه تنها به موارد فوق محدود نمى‌شود و گاه در عبارات ترجمه، معانى اشتباهى به ذهن تبادر مى‌كند، به عنوان نمونه در بخشى از خطبه اول آمده است: «در اين هنگام خداى سبحان رسولان خود را در ميان آن‌ها فرستاد؛ در حالى كه بين انبياء فاصله مى‌انداخت...». واضح است كه مقصود حضرت فاصله زمانى است؛ اما ممكن است، كسى چنين تصور كند كه مقصود اختلاف و جدايى است. مترجم مى‌توانست در ضمن ترجمه تحت‌اللفظى از شبهه مذكور مانع شود.
اشكالات ترجمه تنها به موارد فوق محدود نمى‌شود و گاه در عبارات ترجمه، معانى اشتباهى به ذهن تبادر مى‌كند، به عنوان نمونه در بخشى از خطبه اول آمده است: «در اين هنگام خداى سبحان رسولان خود را در ميان آن‌ها فرستاد؛ در حالى كه بين انبياء فاصله مى‌انداخت...». واضح است كه مقصود حضرت فاصله زمانى است؛ اما ممكن است، كسى چنين تصور كند كه مقصود اختلاف و جدايى است. مترجم مى‌توانست در ضمن ترجمه تحت‌اللفظى از شبهه مذكور مانع شود.
خط ۴۸: خط ۴۸:
سپس مترجم در رابطه با هدف از ترجمه‌اش چنين مى‌نگارد: «با اين كه از نهج‌البلاغه تاكنون ترجمه‌هاى متعددى به چاپ رسيده، ولى به نسل جوان در مقطع دبيرستان و دانشگاه جهت استفاده از اين كتاب گرانبها و پرفيض كمتر توجه گرديده... هدف حقير از ترجمه مجدد نهج‌البلاغه، نقل به معنا نمودن گفتار شيوا و دلنشين [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] در عباراتى روان و ساده بوده تا عموم مردم بخصوص طبقه جوان از آن استفاده كنند».
سپس مترجم در رابطه با هدف از ترجمه‌اش چنين مى‌نگارد: «با اين كه از نهج‌البلاغه تاكنون ترجمه‌هاى متعددى به چاپ رسيده، ولى به نسل جوان در مقطع دبيرستان و دانشگاه جهت استفاده از اين كتاب گرانبها و پرفيض كمتر توجه گرديده... هدف حقير از ترجمه مجدد نهج‌البلاغه، نقل به معنا نمودن گفتار شيوا و دلنشين [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] در عباراتى روان و ساده بوده تا عموم مردم بخصوص طبقه جوان از آن استفاده كنند».


با عنايت به دو مطلب پيشين روشن است كه خود مترجم به دشوارى ترجمه نهج‌البلاغه، به دليل برخوردارى از استعاره و كنايه و تشبيهات و معانى ژرفل اذعان داردو نسبت به ترجمه‌هاى انجام شده، نيز به خاطر داشتن پيچيدگى معنوى و تعقيد لفظى و عباراتى انتقاد مى‌كند و در نهايت هدف از ترجمه مجدد را ارائه يك ترجمه شيوا با عبارات ساده با عبارات ساده و روان و در محدوده نقل به معنا با در نظر گرفتن مخاطب جوان بيان مى‌دارد. بنابراین، خود مترجم در مقدمه با قيد «نقل به معنا» ترجمه‌اش را از رديف ترجمه‌هاى ايده آل و متناسب با خصوصيات ادبى نهج‌البلاغه خارج كرده است. پس وظيفه منتقد محدود به حدودى است كه مترجم در مقدمه بيان داشته است و فقط مى‌تواند از حيث روانى و سلاست جملات و چگونگى ترجمه عبارات و ميزان موفقيت مترجم در انتقال معنا به مخاطب و همچنين ميزان دقت مترجم در حفظ امانت را مورد بررسى قرار دهد.
با عنايت به دو مطلب پيشين روشن است كه خود مترجم به دشوارى ترجمه نهج‌البلاغه، به دليل برخوردارى از استعاره و كنايه و تشبيهات و معانى ژرفل اذعان داردو نسبت به ترجمه‌هاى انجام شده، نيز به خاطر داشتن پيچيدگى معنوى و تعقيد لفظى و عباراتى انتقاد مى‌كند و در نهایت هدف از ترجمه مجدد را ارائه يك ترجمه شيوا با عبارات ساده با عبارات ساده و روان و در محدوده نقل به معنا با در نظر گرفتن مخاطب جوان بيان مى‌دارد. بنابراین، خود مترجم در مقدمه با قيد «نقل به معنا» ترجمه‌اش را از رديف ترجمه‌هاى ايده آل و متناسب با خصوصيات ادبى نهج‌البلاغه خارج كرده است. پس وظيفه منتقد محدود به حدودى است كه مترجم در مقدمه بيان داشته است و فقط مى‌تواند از حيث روانى و سلاست جملات و چگونگى ترجمه عبارات و ميزان موفقيت مترجم در انتقال معنا به مخاطب و همچنين ميزان دقت مترجم در حفظ امانت را مورد بررسى قرار دهد.


گر چه مترجم محترم در پى اين بوده است كه ترجمه‌اش را در نهايت شيوايى و روانى ارائه كند و در خيلى از موارد تا حدى هم موفق بوده است و در مقايسه با ساير ترجمه‌هاى موجود روانتز و ساده‌تر مى‌نمايد، لكن در برخى موارد مترجم دچار پيچيدگى معنوى و تعقيد لفظى شده است و تحت تأثير عبارات و استعارات و تشبيهات متن اصلى نتوانسته است، معادل دقيق و روان آن‌ها را به فارسى ارائه كند. به عنوان مثال به چند نمونه اشاره مى‌شود. بخشى از خطبه شقشقيه چنين ترجمه شده است: «آگاه باشيد به خدا سوگند كه پسر ابى‌قحافه لباس خلافت را پوشيد؛ در حالى كه مى‌دانست خلافت جز بر قامت من سزاوار نبود و موقعيت من نسبت به خلافت مانند موقعيت سنگ آسياست. معارف الهى از سينه‌ام چون سيل سرازير است و هيچ مرغ بلند پروازى در پرواز به بلندى مقام من نمى‌رسد. ولى به ناچار از آن چشم پوشيدم و كناره گرفتم و بر سر دو راه ماندم يا دست تنها به مبارزه بر خيزم و يا صبر كنم و از جنگ با كوردلان پرهيز نمايم. در اين صورت است كه سالخوردگان، فرتوت و ناتوان مى‌شوند و كودكان، پير مى‌گردند و ديندار تا ديدار با پروردگارش در رنج و مصيبت است».
گر چه مترجم محترم در پى اين بوده است كه ترجمه‌اش را در نهایت شيوايى و روانى ارائه كند و در خيلى از موارد تا حدى هم موفق بوده است و در مقايسه با ساير ترجمه‌هاى موجود روانتز و ساده‌تر مى‌نمايد، لكن در برخى موارد مترجم دچار پيچيدگى معنوى و تعقيد لفظى شده است و تحت تأثير عبارات و استعارات و تشبيهات متن اصلى نتوانسته است، معادل دقيق و روان آن‌ها را به فارسى ارائه كند. به عنوان مثال به چند نمونه اشاره مى‌شود. بخشى از خطبه شقشقيه چنين ترجمه شده است: «آگاه باشيد به خدا سوگند كه پسر ابى‌قحافه لباس خلافت را پوشيد؛ در حالى كه مى‌دانست خلافت جز بر قامت من سزاوار نبود و موقعيت من نسبت به خلافت مانند موقعيت سنگ آسياست. معارف الهى از سينه‌ام چون سيل سرازير است و هيچ مرغ بلند پروازى در پرواز به بلندى مقام من نمى‌رسد. ولى به ناچار از آن چشم پوشيدم و كناره گرفتم و بر سر دو راه ماندم يا دست تنها به مبارزه بر خيزم و يا صبر كنم و از جنگ با كوردلان پرهيز نمايم. در اين صورت است كه سالخوردگان، فرتوت و ناتوان مى‌شوند و كودكان، پير مى‌گردند و ديندار تا ديدار با پروردگارش در رنج و مصيبت است».


همان طور كه مى‌دانيم خطبه شقشقيه در اوج فصاحت و بلاغت است و از لحاظ فنون ادبى سرآمد خطبه‌ها محسوب مى‌گردد؛ ولى نكات بلاغى خطبه در ترجمه كمتر منعكس شده است. صرف نظر ار اين ضعف، ترجمه داراى اشكالاتى است كه به طور اختصار بيان مى‌گردد:
همان طور كه مى‌دانيم خطبه شقشقيه در اوج فصاحت و بلاغت است و از لحاظ فنون ادبى سرآمد خطبه‌ها محسوب مى‌گردد؛ ولى نكات بلاغى خطبه در ترجمه كمتر منعكس شده است. صرف نظر ار اين ضعف، ترجمه داراى اشكالاتى است كه به طور اختصار بيان مى‌گردد:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش