۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
و بدين شكل اقدام به ارائه تاريخ تطبيقى عيد نوروز باستانى با تاريخ هجرى قمرى نموده است. | و بدين شكل اقدام به ارائه تاريخ تطبيقى عيد نوروز باستانى با تاريخ هجرى قمرى نموده است. | ||
در ميان آثار [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] كتابى موسوم به سنى ملوك الارض و الانبياء نيامده است. در اين باره دو احتمال وجود دارد، يكى آن كه اين اثر منسوب به [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] است، ديگر آن كه اين اثر در اصل داراى نام ديگرى بوده است. ليكن از قرارين برمىآيد كه كتاب سنى ملوك الارض و الانبياء بر كتاب تواريخ الامم منطبق است. بدين گونه در اصل نام كتاب، تواريخ كبار الامم و يا حتى بقول صاحب مجمله التواريخ، تاريخ بوده است. مؤيد اين گفتار آن كه [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] از كتاب تواريخ الامم، [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] نقل | در ميان آثار [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] كتابى موسوم به سنى ملوك الارض و الانبياء نيامده است. در اين باره دو احتمال وجود دارد، يكى آن كه اين اثر منسوب به [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] است، ديگر آن كه اين اثر در اصل داراى نام ديگرى بوده است. ليكن از قرارين برمىآيد كه كتاب سنى ملوك الارض و الانبياء بر كتاب تواريخ الامم منطبق است. بدين گونه در اصل نام كتاب، تواريخ كبار الامم و يا حتى بقول صاحب مجمله التواريخ، تاريخ بوده است. مؤيد اين گفتار آن كه [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] از كتاب تواريخ الامم، [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] نقل قولهایى كرده است، كه عينا در سنى ملوك الارض و الانبياء موجود است و نقل قولهاى زيادى كه ابوريحان از [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] نموده است، با كتاب سنى ملوك الارض و الانبياء همخوانى دارد. و جاى هيچ ترديدى نمىگذارد كه اين اثر در آن ايام به نام تاريخ كبار الامم مشهور بوده است. | ||
علاوه بر [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]]، نویسنده ديگرى كه از كتاب تواريخ الامم (تاريخ الامم) استفاده و نقل قول نموده، [[ابن خلدون]] است كه موارد منقول او با كتاب سنى ملوك الارض و الانبياء همخوانى دارد. | علاوه بر [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]]، نویسنده ديگرى كه از كتاب تواريخ الامم (تاريخ الامم) استفاده و نقل قول نموده، [[ابن خلدون]] است كه موارد منقول او با كتاب سنى ملوك الارض و الانبياء همخوانى دارد. | ||
به طور خلاصه [[ابن خلدون]]، شش موضع از كتاب تواريخ الامم نقل قول نموده است كه غالب آنها در خصوص اعراب حيره و غسان مىباشد. او | به طور خلاصه [[ابن خلدون]]، شش موضع از كتاب تواريخ الامم نقل قول نموده است كه غالب آنها در خصوص اعراب حيره و غسان مىباشد. او قسمتهایى از كتاب تواريخ الامم را در خصوص ملوك حيره خلاصه و نقل كرده است. [[ابن خلدون]] گاهى تنها سنوات پادشاهان را از آن نقل مىكند و مىنويسد: «در تواريخ الامم آمده است كه همه ملوك از بنى نصر و جز ايشان بيست و پنج تن بودند و مدت ششصد سال پادشاهى كردند.» ابنخلدون در دو موضوع به گونهاى از [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] نام مىبرد، يكبار تنها او را «اصفهانى» مىخواند و از او نقل قول مىكند كه پيشداديان دو هزار و چهارصد و هفتاد سال پادشاهى كردند. در موضعى ديگر از قول ابن سعيد (متوفى 673ق) او را على بن [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] خوانده است. | ||
در مورد نقل قولهاى او از تواريخ الامم، سه نكته را بايد خاطر نشان كرد: | در مورد نقل قولهاى او از تواريخ الامم، سه نكته را بايد خاطر نشان كرد: | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
ميتوخ آلمانى در شرح آثار حمزه كتاب كبار الامم را معرفى كرده؛ كه دقيقا بر كتاب سنى ملوكم الارض و الانبياء انطباق دارد و هيچ اشارهاى به نام كتاب سنى ملوك الارض و الانبياء نمىكند، به طورى كه [[شعار، جعفر|جعفر شعار]] مترجم محترم كتاب سنى ملوك الارض و الانبياء بر ميتوخ ايراد گرفته كه چرا آن را تاريخ كبار الامم ناميده است، كه ايرادى بىمورد است و روزنتال از آن به نام تاريخ ياد كرده است. گر چه محققین ديگرى نيز اين اثر را به نام سنى ملوك الارض و الانبياء ناميدهاند. | ميتوخ آلمانى در شرح آثار حمزه كتاب كبار الامم را معرفى كرده؛ كه دقيقا بر كتاب سنى ملوكم الارض و الانبياء انطباق دارد و هيچ اشارهاى به نام كتاب سنى ملوك الارض و الانبياء نمىكند، به طورى كه [[شعار، جعفر|جعفر شعار]] مترجم محترم كتاب سنى ملوك الارض و الانبياء بر ميتوخ ايراد گرفته كه چرا آن را تاريخ كبار الامم ناميده است، كه ايرادى بىمورد است و روزنتال از آن به نام تاريخ ياد كرده است. گر چه محققین ديگرى نيز اين اثر را به نام سنى ملوك الارض و الانبياء ناميدهاند. | ||
اين كتاب با اشاره به اقوام هفتگانه جهان، به ذكر سالهاى تقويمى اقوام مىپردازد، سپس با ارائه | اين كتاب با اشاره به اقوام هفتگانه جهان، به ذكر سالهاى تقويمى اقوام مىپردازد، سپس با ارائه جدولهایى از اسامى پادشان ایرانى، پيشدادى، كيانى، اشكانى، و ساسانى از اقدامات پادشاهان اين سلسلهها و حوادث عصر آنها (به نحو بسيار مختصرى) ياد مىنمايد و با ذكر نام و سال پادشاهان مقدونى و روم از پادشاهان قسطنطنيه و مبدأ تاريخ يونان ياد كرده، و از تواريخ قبطيان به اشاره مىگذرد، و آنگاه با استفاده از منابع يهودى شرح مختصرى از ابتداى آفرينش از ديدگاه يهود مىنگارد و سپس سال شمارى حوادث و ايام مهم آنها را نقل مىكند. | ||
[[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] تاريخ اعراب عراق (لخميان) را با تفصيل بيشترى مورد بحث قرار مىدهد و در شرح مختصرى از غسانيان، از ملوك حمير (يمن) شرحى نسبتا مفصل (در حد كتاب) آورده است و با اشاره به امراى كنده، از سالهاى تاريخى معديان (اجداد پيامبر(ص))، به زندگانى رسول اكرم و فتوحات (به طور مجمل) مىپردازد و به پارهاى دلايل نجومى برترى اسلام بر ساير اديان اشاره مىكند و فهرست خلفاى راشدين، بنىاميه و بنىعباس را تا عهد مستكفى نقل مىكند. | [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] تاريخ اعراب عراق (لخميان) را با تفصيل بيشترى مورد بحث قرار مىدهد و در شرح مختصرى از غسانيان، از ملوك حمير (يمن) شرحى نسبتا مفصل (در حد كتاب) آورده است و با اشاره به امراى كنده، از سالهاى تاريخى معديان (اجداد پيامبر(ص))، به زندگانى رسول اكرم و فتوحات (به طور مجمل) مىپردازد و به پارهاى دلايل نجومى برترى اسلام بر ساير اديان اشاره مىكند و فهرست خلفاى راشدين، بنىاميه و بنىعباس را تا عهد مستكفى نقل مىكند. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
جدولى از ايام نوروز از اول سال هجرت تا سال 350، مطابق با ماههاى عربى تنظيم كرده است، سپس به بلايا و حوادث طبيعى نظير سيل، زلزله و قحطى از سال به بعد در مناطق مختلف به خصوص شهر بغداد مطالب مهمى عرضه كرده كه براى شناسايى تاريخ عهد خلافت اهميت دارد. و از امراى خراسان تا پادشاهى عبدالملك بن نوح سامانى (323) و از امراى طبرستان تا عهد حسن بن بويه به نحو مختصرى ياد كرده است. | جدولى از ايام نوروز از اول سال هجرت تا سال 350، مطابق با ماههاى عربى تنظيم كرده است، سپس به بلايا و حوادث طبيعى نظير سيل، زلزله و قحطى از سال به بعد در مناطق مختلف به خصوص شهر بغداد مطالب مهمى عرضه كرده كه براى شناسايى تاريخ عهد خلافت اهميت دارد. و از امراى خراسان تا پادشاهى عبدالملك بن نوح سامانى (323) و از امراى طبرستان تا عهد حسن بن بويه به نحو مختصرى ياد كرده است. | ||
اين اثر منبعى مهم در مورد عصر قبل از اسلام (به خصوص تاريخ ایران و عرب) محسوب مىشود، هر چند ملاحظات او در مورد بعثت، فتوح مسلمين، امراى طبرستان و خراسان | اين اثر منبعى مهم در مورد عصر قبل از اسلام (به خصوص تاريخ ایران و عرب) محسوب مىشود، هر چند ملاحظات او در مورد بعثت، فتوح مسلمين، امراى طبرستان و خراسان گوشههایى از تاريخ عصر اسلامى را در برگرفته است؛ اما اهميت كتاب بيشتر مربوط به قبل از اسلام به ويژه عصر ساسانى و امراى عرب است. | ||
كتاب به تفصيل رويدادهاى سياسى و نظامى نپرداخته است، بلكه بيشتر به صورت سالنامه و روزشمار سنوات پادشاهان درآمده است و با طالعيابى بعضى حوادث نظير مبعث و تنظيم جداولى در مورد ايام نوروز علاقه خود را با مسائل نجومى -تقويمى به اثبات رسانده و در | كتاب به تفصيل رويدادهاى سياسى و نظامى نپرداخته است، بلكه بيشتر به صورت سالنامه و روزشمار سنوات پادشاهان درآمده است و با طالعيابى بعضى حوادث نظير مبعث و تنظيم جداولى در مورد ايام نوروز علاقه خود را با مسائل نجومى -تقويمى به اثبات رسانده و در نهایت كتاب به صورت رسالهاى فرهنگى درآمده است. | ||
هر چند كتاب درباره پادشاهان ایرانى از هوشنگ پيشدادى تا يزدگرد ساسانى مطلب ارائه نموده است؛ اما مهمترين قسمت كتاب فصل چهارم آن درباره سلسله ساسانى مىباشد و در مورد ساسانيان با تفصيل بيشترى؛ از جمله در مورد شاهپور دوم و خسرو انوشيروان سخن گفته است؛ به طور كلى او درباره پادشاهان ساسانى به اعمال اين پادشاهان درخصوص ساختن شهرها و درباره شكل و شمايل و نوع البسههاى آنها پرداخته است. و منبعش در اين رابطه كتاب «صور ملوك بنى ساسان» است. | هر چند كتاب درباره پادشاهان ایرانى از هوشنگ پيشدادى تا يزدگرد ساسانى مطلب ارائه نموده است؛ اما مهمترين قسمت كتاب فصل چهارم آن درباره سلسله ساسانى مىباشد و در مورد ساسانيان با تفصيل بيشترى؛ از جمله در مورد شاهپور دوم و خسرو انوشيروان سخن گفته است؛ به طور كلى او درباره پادشاهان ساسانى به اعمال اين پادشاهان درخصوص ساختن شهرها و درباره شكل و شمايل و نوع البسههاى آنها پرداخته است. و منبعش در اين رابطه كتاب «صور ملوك بنى ساسان» است. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
جالب آن كه او دو فصل از كتاب خود را به امراى خراسان و طبرستان اختصاص داده است. هنگامى كه علت اين موضوع را بيان مىكند، ديدگاهش دقيقا يك ديدگاه اسلامى و شايد متأثر از تفكر حاكميت عباسيان مىباشد و به عنوان مسلمانى متعصب از بنىاميه و اعمال آنها و از قرمطيان دل آزرده است و تاريخ اين دو سرزمين را از اين ديدگاه طرح كرده كرده است. | جالب آن كه او دو فصل از كتاب خود را به امراى خراسان و طبرستان اختصاص داده است. هنگامى كه علت اين موضوع را بيان مىكند، ديدگاهش دقيقا يك ديدگاه اسلامى و شايد متأثر از تفكر حاكميت عباسيان مىباشد و به عنوان مسلمانى متعصب از بنىاميه و اعمال آنها و از قرمطيان دل آزرده است و تاريخ اين دو سرزمين را از اين ديدگاه طرح كرده كرده است. | ||
منابع [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]]، در كتابش به نسبت فصول كتاب متغير است. منابع او در تاريخ ایران قبل از اسلام كتاب يا مجموعه | منابع [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]]، در كتابش به نسبت فصول كتاب متغير است. منابع او در تاريخ ایران قبل از اسلام كتاب يا مجموعه كتابهایى به نام خدانيامه مىباشد؛ حمزه تقريبا تمام ترجمههاى خداينامه را از نظر گذرانده و يا به نحوى به آنها دسترسى داشته است. او نقل كرده است، هشت جلد كتاب در اين مورد به دست آوردم كه عبارتند از كتاب سير ملوك الفرس ترجمه [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]، كتاب سير الملوك الفرس ترجمه محمد بن جهم برمكى، كتاب تاريخ ملوك الفرس، ترجمه زادويه بن شاهويه اصفهانى، كتاب سير الملوك الفرس ترجمه يا تأليف محمد بن بهرام مطيار اصفهانى، كتاب تاريخ ملوك بنى ساسان، ترجمه يا تأليف هشام بن قاسم اصفهانى و سرانجام كتاب تاريخ ملوك بنى ساسان اصلاح بهرام بن مردانشاه موبد ولايت شاپور از بلاد فارس. | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش