تاریخ روضة الصفا في سیرة الانبياء و الملوك و الخلفا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'هاي' به 'های'
جز (جایگزینی متن - '| تعداد جلد =10 | کد پدیدآور =' به '| تعداد جلد =10 | کتابخانۀ دیجیتال نور = | کد پدیدآور = ')
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
خط ۲۸: خط ۲۸:
'''تاريخ روضة الصفا في سيرة الانبياء و الملوك و الخلفا'''، نوشته [[میرخواند، محمد بن خاوندشاه|محمد بن خاوند شاه (ميرخواند)]]، تصحيح [[کیان‌فر، جمشید|جمشيد كيان‌فر]]  
'''تاريخ روضة الصفا في سيرة الانبياء و الملوك و الخلفا'''، نوشته [[میرخواند، محمد بن خاوندشاه|محمد بن خاوند شاه (ميرخواند)]]، تصحيح [[کیان‌فر، جمشید|جمشيد كيان‌فر]]  


اين اثر تاريخى و جامع كه از آثار فارسی مفصّل دوره تيمورى به شمار مى‌رود، به گزارش تاريخ جهان از آغاز آفرينش تا پيدايى اسلام و تا روزگار خود؛ يعنى دوران حكومت سلطان حسین بايقرا (911 - 842 ق) مى‌پردازد. روضه الصفا هفت بخش دارد و نویسنده آن به ترجمه بخشى از تاريخ‌هاى عربى و اقتباس از آنها پرداخته و بخش‌هايى را از تاريخ‌هاى فارسی نقد كرده و بخش پايانى آن را دختر زاده‌اش قياس‌الدين بن‌خواند مير با نام حبيب‌السير پس از مرگ وى كامل كرده است. رضا قلى خان هدايت در نميه نخست سده سيزدهم (روزگار قاجار) جلدهاى هشتم تا دهم (تاريخ صفويه، افشاريه، زنديه و قاجار) را بدان افزود و آن را روضه الصفاى ناصرى ناميد.  
اين اثر تاريخى و جامع كه از آثار فارسی مفصّل دوره تيمورى به شمار مى‌رود، به گزارش تاريخ جهان از آغاز آفرينش تا پيدايى اسلام و تا روزگار خود؛ يعنى دوران حكومت سلطان حسین بايقرا (911 - 842 ق) مى‌پردازد. روضه الصفا هفت بخش دارد و نویسنده آن به ترجمه بخشى از تاريخ‌هاى عربى و اقتباس از آنها پرداخته و بخش‌هایى را از تاريخ‌هاى فارسی نقد كرده و بخش پايانى آن را دختر زاده‌اش قياس‌الدين بن‌خواند مير با نام حبيب‌السير پس از مرگ وى كامل كرده است. رضا قلى خان هدايت در نميه نخست سده سيزدهم (روزگار قاجار) جلدهاى هشتم تا دهم (تاريخ صفويه، افشاريه، زنديه و قاجار) را بدان افزود و آن را روضه الصفاى ناصرى ناميد.  


پادشاهان مغول و تيمورى در آغاز كار خود از ارزش و اهميّت زبان و ادب فارسی آگاه نبودند و به مدح ستايشگران و شاعران و اديبان توجه نمی‌كردند. از همين روى، در روزگار آنان شعر و ادب به نابودى روى نهاد، اما با گذشت زمان انگيزه‌اى در آنان پيدا شد و خواستند كه جهان‌گشايى‌هاى خود و نياكانشان را در تاريخ ثبت كنند تا براى نسل‌هاى آينده يادگار بماند. از اين‌رو، از مورخان و نويسندگان خواستند كه چنين اخبار را گزارش دهند و به همين سبب درخشان‌ترين آثار تاريخى در دوره مغول و تيمورى پديد آمد. گفته‌اند كه نویسنده، روضة الصفا را به فرمان و تشويق اميرعلى شير نوايى، وزير دانش‌مند شاهرخ تيمورى (حاكم هرات) در آن هنگام آغاز و به نام او ختم كرد.
پادشاهان مغول و تيمورى در آغاز كار خود از ارزش و اهميّت زبان و ادب فارسی آگاه نبودند و به مدح ستايشگران و شاعران و اديبان توجه نمی‌كردند. از همين روى، در روزگار آنان شعر و ادب به نابودى روى نهاد، اما با گذشت زمان انگيزه‌اى در آنان پيدا شد و خواستند كه جهان‌گشايى‌هاى خود و نياكانشان را در تاريخ ثبت كنند تا براى نسل‌هاى آينده يادگار بماند. از اين‌رو، از مورخان و نويسندگان خواستند كه چنين اخبار را گزارش دهند و به همين سبب درخشان‌ترين آثار تاريخى در دوره مغول و تيمورى پديد آمد. گفته‌اند كه نویسنده، روضة الصفا را به فرمان و تشويق اميرعلى شير نوايى، وزير دانش‌مند شاهرخ تيمورى (حاكم هرات) در آن هنگام آغاز و به نام او ختم كرد.
خط ۳۷: خط ۳۷:
بارى، نویسنده تا جلد هفتم اين تاريخ پيش رفت، اما بر اثر بيمارى نتوانست آن را كامل كند. تاريخ ميرخواند به واقع شش جلد است؛ زيرا جلد هفتم آن را نوه دخترى‌اش [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]] به پايان رساند و سه جلد ديگر به قلم رضا قلى هدايت طبرستانى در دوره‌اى دو ساله بر آن افزوده شد.
بارى، نویسنده تا جلد هفتم اين تاريخ پيش رفت، اما بر اثر بيمارى نتوانست آن را كامل كند. تاريخ ميرخواند به واقع شش جلد است؛ زيرا جلد هفتم آن را نوه دخترى‌اش [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]] به پايان رساند و سه جلد ديگر به قلم رضا قلى هدايت طبرستانى در دوره‌اى دو ساله بر آن افزوده شد.


نویسنده از صنايع و بدايعى مانند تشبيهات، استعارات، مراعات النّظير و جناس، احاديث، امثال، ترصيعات، تعقيدات و تطولات و مترادفات كه در آن روزگار فراگير بود و مردمان آنها را مى‌پسنديدند، بسيار بهره گرفته است، اما اين شيوه يا سبک نگارش، تعقيدات و تكلّفات و تطوّلات و خودنمايى‌هايى در بردارد كه براى تاريخ‌نويسى خوب نيست و به گفته بيوريج با آنكه اثرى محقّقانه به شمار مى‌رود، از انتقاد تاريخى تهى و شيوه تحريرش از انواع قلنبه‌نگارى و نثرهاى متكلّفانه پُر است. نویسنده خود در اين‌باره مى‌گويد: «كتابش با سبکی مُنشيانه و متكلّفانه كه مشحون از تشبيهات و ترصيعات و استعارات و تضمين آيات و احاديث و امثال و اشعار مى‌باشد، به رشته تحرير درآمده و اين سبک در آن روزگار معمول و رايج بوده است»، اما به‌رغم سبک تحرير پيچيده و مشكل اين اثر، تعقيد و تكلّفِ تاريخ‌هايى مانند جهان‌گشاى جوينى و وصاف و...، در آن نيست و به هر روى مى‌توان عباراتش را فهميد.
نویسنده از صنايع و بدايعى مانند تشبيهات، استعارات، مراعات النّظير و جناس، احاديث، امثال، ترصيعات، تعقيدات و تطولات و مترادفات كه در آن روزگار فراگير بود و مردمان آنها را مى‌پسنديدند، بسيار بهره گرفته است، اما اين شيوه يا سبک نگارش، تعقيدات و تكلّفات و تطوّلات و خودنمايى‌هایى در بردارد كه براى تاريخ‌نويسى خوب نيست و به گفته بيوريج با آنكه اثرى محقّقانه به شمار مى‌رود، از انتقاد تاريخى تهى و شيوه تحريرش از انواع قلنبه‌نگارى و نثرهاى متكلّفانه پُر است. نویسنده خود در اين‌باره مى‌گويد: «كتابش با سبکی مُنشيانه و متكلّفانه كه مشحون از تشبيهات و ترصيعات و استعارات و تضمين آيات و احاديث و امثال و اشعار مى‌باشد، به رشته تحرير درآمده و اين سبک در آن روزگار معمول و رايج بوده است»، اما به‌رغم سبک تحرير پيچيده و مشكل اين اثر، تعقيد و تكلّفِ تاريخ‌هایى مانند جهان‌گشاى جوينى و وصاف و...، در آن نيست و به هر روى مى‌توان عباراتش را فهميد.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۵۰: خط ۵۰:
تاريخ صوفيه و احوال علما و رجال آن دوره (جلد هشتم)، تاريخ زنديه و احوال علماى آن عهد و اعقاب زنديه و پادشاهى آقا محمّد خان قاجار و سلطنت فتح على شاه قاجار و محاربات ایران و روس و جلوس ميرزا وليعهد در تبريز (جلد نهم) و سلطنت محمّد شاه قاجار و ده سال اوّل سلطنت ناصرالدّين شاه تا 1273 هجرى (جلد دهم)، از افزوده‌هاى رضا قلى‌خان (هدايت) بر اثر [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]] است كه گزارش‌هاى آن را تا 1857 ميلادى دنبال مى‌كند.  
تاريخ صوفيه و احوال علما و رجال آن دوره (جلد هشتم)، تاريخ زنديه و احوال علماى آن عهد و اعقاب زنديه و پادشاهى آقا محمّد خان قاجار و سلطنت فتح على شاه قاجار و محاربات ایران و روس و جلوس ميرزا وليعهد در تبريز (جلد نهم) و سلطنت محمّد شاه قاجار و ده سال اوّل سلطنت ناصرالدّين شاه تا 1273 هجرى (جلد دهم)، از افزوده‌هاى رضا قلى‌خان (هدايت) بر اثر [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]] است كه گزارش‌هاى آن را تا 1857 ميلادى دنبال مى‌كند.  


هم‌چنين چندين صفحه درباره «تذكره احوال اعيان دولت و شعرا و علما و ساير مردمان بزرگ آن دوره» در پايان جلد نهم روضة الصفاى ناصرى (پايان سلطنت فتح‌على شاه قاجار) آمده است كه نكته‌هايى درباره زندگانى آنان در بردارد، اما اين نكته‌ها در مجمع الفصحا و رياض العارفين رضا قلى خان ديده نمى‌شود. گمان مى‌رود كه ميرخواند همچون نويسندگان شمارى از منابع تاريخى پس سده ششم هجرى، در بحث از تاريخ سلجوقيان باواسطه يا بى‌واسطه، مطالبى از ملك‌نامه، نوشته فردى ناشناخته نقل كرده باشد.  
هم‌چنين چندين صفحه درباره «تذكره احوال اعيان دولت و شعرا و علما و ساير مردمان بزرگ آن دوره» در پايان جلد نهم روضة الصفاى ناصرى (پايان سلطنت فتح‌على شاه قاجار) آمده است كه نكته‌هایى درباره زندگانى آنان در بردارد، اما اين نكته‌ها در مجمع الفصحا و رياض العارفين رضا قلى خان ديده نمى‌شود. گمان مى‌رود كه ميرخواند همچون نويسندگان شمارى از منابع تاريخى پس سده ششم هجرى، در بحث از تاريخ سلجوقيان باواسطه يا بى‌واسطه، مطالبى از ملك‌نامه، نوشته فردى ناشناخته نقل كرده باشد.  


اگرچه [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]] از اهل‌سنت به شمار مى‌رفت، در اين اثر فصل‌هاى مستقلى درباره امامان شیعیان نوشت و ماجراى خلافت [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب]] را با انگيزه‌اى كامل دنبال كرد. البته اين خود پى‌آمد آمادگى ایرانيان و فرمان‌روايان اين كشور براى انتقال مذهب و فراگيرى تشيع بود.
اگرچه [[خواند‌میر، غیاث‌الدین بن همام‌الدین|خواندمير]] از اهل‌سنت به شمار مى‌رفت، در اين اثر فصل‌هاى مستقلى درباره امامان شیعیان نوشت و ماجراى خلافت [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب]] را با انگيزه‌اى كامل دنبال كرد. البته اين خود پى‌آمد آمادگى ایرانيان و فرمان‌روايان اين كشور براى انتقال مذهب و فراگيرى تشيع بود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش