۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
علامه در ترجمه هر راوى، ديدگاه علماى رجالى گذشته را بدون اينكه به قائل آن اشاره كند، تكرار مىكند. در اين ميان، با توجه به اعتماد بيشتر علامه به نظريات [[نجاشى]]، ابتدا نظر نجاشى ذكر مىشود و جز در مواردى خاص، مثل اختلاف بين رجاليان درباره يك راوى، يا هنگام نقل نظر از كتابهاى رجالىاى كه فقط دست علامه بوده و به دست ما نرسيده است، منبع را ذكر نمىكند. اين امر، بر اعتماد بيشتر علامه به قول نجاشى دلالت دارد و به همين جهت، اصل متن خود را [[كتاب نجاشى]] قرار داده است. | علامه در ترجمه هر راوى، ديدگاه علماى رجالى گذشته را بدون اينكه به قائل آن اشاره كند، تكرار مىكند. در اين ميان، با توجه به اعتماد بيشتر علامه به نظريات [[نجاشى]]، ابتدا نظر نجاشى ذكر مىشود و جز در مواردى خاص، مثل اختلاف بين رجاليان درباره يك راوى، يا هنگام نقل نظر از كتابهاى رجالىاى كه فقط دست علامه بوده و به دست ما نرسيده است، منبع را ذكر نمىكند. اين امر، بر اعتماد بيشتر علامه به قول نجاشى دلالت دارد و به همين جهت، اصل متن خود را [[كتاب نجاشى]] قرار داده است. | ||
در خلاصة الأقوال از بيشتر منابع رجالى متقدم استفاده شده، ولى مهم اين است كه علامه بعضى از مطالب خود را از | در خلاصة الأقوال از بيشتر منابع رجالى متقدم استفاده شده، ولى مهم اين است كه علامه بعضى از مطالب خود را از كتابهایى آورده كه فقط خودش آنها را نقل كرده است، مثل رجال عقيقى يا رجال [[ابن عقده، احمد بن محمد|ابن عقده]] يا رجال ابن شاذان و... و اين كتابها از راه ديگرى به دست ما نرسيده است.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1034349 انجمشعاع، على، ص112]</ref> | ||
از مهمترين شاخصههاى اين كتاب، نظريات علامه درباره راويان است. اين نظريات، حاكى از مبانى رجالى علامه است؛ نظرياتى كه از ديرباز مد نظر بزرگان اين دانش بوده است.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1034349 همان]</ref> | از مهمترين شاخصههاى اين كتاب، نظريات علامه درباره راويان است. اين نظريات، حاكى از مبانى رجالى علامه است؛ نظرياتى كه از ديرباز مد نظر بزرگان اين دانش بوده است.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1034349 همان]</ref> | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
ج)- بسيارى ديگر چون «احمد بن حسن»، «حنان بن سدير صيرفى»، «محمد بن اسحاق بن عمار بن حيان تغلبى»، «ظفر بن حمدون»، «اسحاق بن عمار صيرفى» و... | ج)- بسيارى ديگر چون «احمد بن حسن»، «حنان بن سدير صيرفى»، «محمد بن اسحاق بن عمار بن حيان تغلبى»، «ظفر بن حمدون»، «اسحاق بن عمار صيرفى» و... | ||
بنابراین، از نظر علامه علاوه بر غلو، | بنابراین، از نظر علامه علاوه بر غلو، فرقههایى چون: فطحى، زيدى، واقفى و ناووسى نيز غير قابل اعتمادند و در آنها نيز بايد توقف كرد.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1034349 ر.ک: همان ص114-117]</ref> | ||
يكى ديگر از ويژگىهاى علامه در رجالش «قبول حسن ظاهر» است؛ يعنى ايشان ملتزم به استفاده از «أصالة العدالة» در توثيق راويان بوده است؛ بدين معنى كه اگر پس از بررسى احوال راوى، به توثيق و يا تضعيف وى دست يافته نشد، اصل را بر عدالت وى بنا نهاده و وى را موثق و مورد اعتماد اعلام مىكند.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1034349 ر.ک: همان، ص118-121]</ref> | يكى ديگر از ويژگىهاى علامه در رجالش «قبول حسن ظاهر» است؛ يعنى ايشان ملتزم به استفاده از «أصالة العدالة» در توثيق راويان بوده است؛ بدين معنى كه اگر پس از بررسى احوال راوى، به توثيق و يا تضعيف وى دست يافته نشد، اصل را بر عدالت وى بنا نهاده و وى را موثق و مورد اعتماد اعلام مىكند.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1034349 ر.ک: همان، ص118-121]</ref> |
ویرایش